قطعنامه شورای امنیت و شکست دیپلماسی ایران

بدون نظر »

از پانزده عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد دوازده کشور به قطعنامه دور چهارم تحریم‎های ایران رای موافق دادند. در حالی که تصویب این قطعنامه چندان دور از انتظار نبود، رای کشورهای عضو پیامی فراتر از تصویب قطعنامه ای دیگر علیه ایران دارد. پیامی حاکی از شکست فعالیتها و رایزنی های دستگاه دیپلماسی ایران.

این قطعنامه با رای نصف به اضافه یک عضو شورای امنیت هم تصویب می‌شد، اما رای مثبت دوازده عضو از پانزده عضو شرکت کننده لااقل برای دولتمردان ایران کمی بعید بود. شاید بد نباشد نگاهی بیندازیم به ترکیب شورای امنیت و انتظاری که ایران از هر یک داشت.

گروه اول: دشمنان (آمریکا، بریتانیا، فرانسه)

شورای امنیت سازمان ملل، از پنج عضو دائم و ده عضو غیر دائم تشکیل شده است. رای موافق آمریکا، بریتانیا، و فرانسه به عنوان سه عضو دائم شورای امنیت اصلا خلاف انتظار نبود. چون ایران هیچ‌وقت از این سه کشور انتظار همراهی نداشت، از ماه‌ها قبل نیروی خود را بر قانع کردن کشورهای دیگر متمرکز کرده بود.

گروه دوم: دوستان نیمه راه (روسیه، چین)

روسیه سالهاست گاهی به سمت تهران متمایل می‌شود و گاهی به سمت غرب. اما تاریخ نشان داده است که همیشه مسکو در روزهای حساس تهران را تنها می‌گذارد. دیپلمات‌های روس اغلب با رای خود بر لبان متحدان غربی خود لبخند نشانده‌اند، و با سخنان دوپهلو سعی کرده‌اند از ایران دلجویی کنند.
چین هم با وجود این که بارها اعلام کرده بود مخالف تحریم‌هاست سرانجام راضی شد به قطعنامه رای مثبت بدهد. مخالفت چین با تحریم‌ها به قدری جدی بود که هیلاری کلینتون، موضوع ایران را در سرفصل گفتگوهای خود با مقام‌های چین در سفر دو هفته پیش خود قرار داده بود.
به این ترتیب دو کشور عضو دائم شورای امنیت که ایران سالها بر روی آنها سرمایه گذاری کرده بود، در زمان حساس ایران را تنها گذاشتند.

گروه سوم: دوستان جدید (ترکیه، برزیل)

ایران که مدتی قبل دریافته بود نمی تواند به همراهی روسیه و چین دل خوش کند، تصمیم گرفت جایگزین‌هایی برای این دو دوست سابق بیابد. برای کشوری مثل ایران که متحد استراتژیک معنایی ندارد، ترکیه و برزیل دو انتخاب معقول به نظر می‌رسید.
هر دو کشور عضو غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل بودند. دولت اسلامگرای ترکیه، ناخرسند از رفتار اتحادیه اروپا به شرق متمایل شده بود. برزیل هم که امروز یک قدرت اقتصادی به حساب می‌آید، مدتهاست به دنبال گسترش نفوذ سیاسی خود در جهان است. ضمنا بزرگترین تولید کننده شکر دنیا با آن که متحد آمریکاست، ایران را شریک اقتصادی خوبی برای خود می‌بیند.
اگر چه ایران توانست در جلسه دیروز شورای امنیت، برزیل و ترکیه را با خود همراه کند، تعویض دو عضو دائم شورای امنیت، یعنی روسیه و چین، با دو عضو غیر دائم شورای امنیت، ترکیه و برزیل، موفقیت چندانی برای دستگاه دیپلماسی ایران به حساب نمی‌آید.

گروه چهارم: دوستان بی‌وفا (لبنان، بوسنی و هرزگوین، اوگاندا)

اگر بخواهیم شاهدی بر شکست دیپلماسی کوتاه مدت ایران پیدا کنیم، بدون شک این سه کشور بهترین نمونه هستند.
ایران سالها بر دوستی خود با لبنان تکیه کرده بود. اما لبنان که خود را در واقع نماینده کشورهای عرب در شورای امنیت می‌دید، علی‌رغم میل باطنی برخی از دولتمردانش، ترجیح داد به جای رای موافق یا مخالف، رای ممتنع بدهد.

ایران از مدتها پیش رایزنی خود را با اعضای غیر دائم شورای امنیت آغاز کرده بود. در راستای همین هدف محمود احمدی نژاد در معدود سفرهای خارجی خود یک ماه و نیم پیش به اوگاندا سفر کرد تا این کشور را به همراهی با ایران در شورای امنیت راضی کند. در حالی که نمایندگان سیاست خارجی ایران دستاوردهای این سفر را مثبت خوانده بودند، رای موافق اوگاندا به تحریم ایران بیانگر داستان دیگری بود.

بوسنی و هرزگوین برای مردم ایران یادآور کشوری است که در زمان جنگ بالکان و به دست آوردن استفلال از کمک همه جانبه ایران بهره برد. ایران در دهه نود از هیچ کمکی به مردم این کشور مسلمان فروگذار نکرد. زمانی روابط دیپلماتیک دو کشور به قدری خوب بود که شهروندان ایران و بوسنی برای سفر به کشور دیگر به ویزا نیاز نداشتند. اما بوسنی و هرزگوین هم در کنار روسیه، چین، لبنان و اوگاندا قرار گرفت تا نماینده ایران در سازمان ملل بیش از آن چه انتظار داشت در صحن شورای امنیت احساس تنهایی کند.

گروه پنجم: بی طرفها (ژاپن، اتریش، نیجریه، مکزیک، گابن)

ایران هرگز تلاش نکرد این کشورها را به همراهی با خود راضی کند و همان طور که انتظار می‌رفت این کشورها همسو با کشورهای قدرتمند شورای امنیت به قطعنامه تحریم ایران رای موافق دادند.


ببینید:
وب سایت سازمان ملل متحد: مشروح مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل متحد و متن قطعنامه چهارم تحریم ایران

۱۰ عکس قدیمی از افغانستان که هرگز ندیده‌اید

۱,۳۶۴ نظر »
بخش نظرات دوباره باز شد. امیدوارم تمایل به مدارا و همزیستی با یکدیگر در نظرات خود را به نمایش بگذارد.
۷ تیر ۱۳۹۲

به دلیل افزایش شمار نظرات توهین آمیز و عدم توانایی من برای نظارت بر آنها، بخش نظرات این پست فعلا بسته می شود.
اما می توانید در پای پستهای دیگر نظر بگذارید.
با عرض معذرت از دوستان بازدیدکننده.
۹ دی ۱۳۹۱

لیام فاکس، وزیر دفاع بریتانیا، تقریبا دو هفته قبل در دیدار از افغانستان گفت: «نیروهای ما به افغانستان نرفته‎اند تا نظام آموزشی را در یک کشور از هم گسیخته قرن سیزدهمی اصلاح کنند»
هر کسی با شنیدن این جمله از یک وزیر بریتانیایی قبل از تردید در درستی یا نادرستی آن از لحن غیر دیپلماتیک و پرخاشگرانه آن شگفت زده می‌شود.
شاید انتظار زیادی باشد اگر از آقای فاکس بخواهیم اندکی تاریخ قرنهای نخست هجری را بخواند تا با نقش پررنگ افغانستان در شکل گیری تمدن مشرق زمین آشنا شود. اما فکر نمی‎کنم دانستن تاریخ نیم قرن اخیر این کشور انتظار بالایی از لیام فاکس باشد. آن هم زمانی که نیروهای تحت فرمانش در اداره این کشور سهم دارند.
وب سایت مجله سیاست خارجی (فارین پالیسی) تصویرهایی از این کشور در دهه ۱۹۶۰ میلادی منتشر کرده است که احتمالا برای بسیاری از جمله آقای فاکس جالب باشد. تصاویری از افغانستان مدرن و پیشرو در روزهایی که هنوز شوروی و آمریکا و بریتانیا پایشان به این کشور باز نشده بود.
برای دیدن تمام این تصاویر کلیک کنید.

عکس قدیمی افغانستان

فروشگاه محصولات موسیقی

عکس قدیمی افغانستان

دانشگاه کابل، کلاس زیست شناسی

عکس قدیمی افغانستان

آزمایشگاهی در یک مرکز تحقیقات واکسن

عکس قدیمی افغانستان

جوانان افغان در برنامه‎های پیشاهنگی

عکس قدیمی افغانستان

مادران و کودکان در پارک

عکس قدیمی افغانستان

نیروگاه آبی تولید برق

عکس قدیمی افغانستان

شرکت نساجی گلبهار

عکس قدیمی افغانستان

پوشش مدرن زنان و سیستم حمل و نقل عمومی

عکس قدیمی افغانستان

امواج رادیو کابل از آفریقای جنوبی و اندونزی در دسترس بودند

عکس قدیمی افغانستان

رژه سربازان

آشنایی با دیدگاه های وزیر دفاع جدید بریتانیا

۱ نظر »
پس از این که دولت ائتلافی جدید بریتانیا تشکیل شد شاید ایرانیها بیشتر کنجکاو بودند بدانند وزیران خارجه و دفاع دولت جدید چه کسانی هستند. نوشته زیر به بررسی دیدگاه های لیام فاکس (Liam Fox) وزیر جدید دفاع بریتانیا می پردازد.

دکتر لیام فاکس بر خلاف دیوید کمرون، نخست وزیر بریتانیا، در خانواده ای نه چندان مرفه در اسکاتلند به دنیا آمد. او در خانه ای بزرگ شد که دولت به رایگان به بی بضاعت ها می دهد. در بین برادران و خواهرانش او تنها کسی بود که به تحصیلات عالیش ادامه داد و پزشک عمومی شد.

لیام فاکس

لیام فاکس، وزیر دفاع بریتانیا (Photo: Eddie Mulholland)

لیام فاکس از سال ۲۰۰۵ وزیر دفاع حزب رقیب دولت کارگر در حزب محافظه کار بود.

دیدگاه های لیام فاکس درباره تحولات جهانی تقریبا روشن است. اگر بخواهیم در یک جمله او را طرفدار دیپلماسی یا جنگ بدانیم، دیدگاه‌های او در یک دهه اخیر نشان می‌دهد او از طرفداران جنگ در مواجهه با مسائل بین‌المللی است.

او از هر دو جنگی که دولت حزب رقیبش آغازگر آنها بود حمایت کرد. او حتی در سال ۲۰۰۳ در حالی که عده زیادی از مردم و سیاستمداران بریتانیا با حمله به عراق مخالف بودند از حمله به عراق طرفداری کرد. او در انتقادهایش از دولت در رابطه با جنگ با عراق فقط یادآور می شد نیروهای بریتانیایی به تجهیزات بیشتری نیاز دارند. لیام فاکس در مقاله ای که در روزنامه تلگراف نوشت حمله به عراق را یک موفقیت قلمداد کرد. توصیفی که معمولا سیاستمداران درباره کارهای حزب رقیب استفاده نمی کنند.

لیام فاکس از حمله به افغانستان و حضور نیروهای بریتانیایی در این کشور نیز همواره حمایت کرده است. انتقادهای او درباره حمله به افغانستان نه از حزب رقیب بوده است، بلکه از عدم مشارکت فعالتر کشورهای دیگر ناتو در افغانستان بوده است.

لیام فاکس اعتقاد دارد در برابر ایران همه گزینه‎ها از جمله حمله نظامی باید در نظر گرفته شود.

او در فوریه امسال تهدید ایران را «مهمترین مساله غرب » عنوان کرد و امسال را سالی نامید که باید علیه جمهوری اسلامی ایستاد. او با اشاره به سیاستهای ایران گفته بود: «دوره تروریسم اتمی رسیده است.»

لیام فاکس از حامیان اسرائیل است و عضو گروه «دوستان محافظه کار اسرائیل» (Conservative Friends of Israel) می باشد. لیام فاکس در سال ۲۰۰۶ گفته بود: «دشمن اسرائیل دشمن ماست»

دو طرح جنجالی در صفحه اول روزنامه های بریتانیا در روز انتخابات

بدون نظر »

امروز ششم می ۲۰۱۰، هفده اردیبهشت ۱۳۸۹، چهل و چهار میلیون بریتانیایی که برای شرکت در انتخابات مجلس ثبت نام کرده بودند، به پای صندوق های رای رفتند تا نماینده خود را راهی مجلس عوام کنند. شاید هم اکنون که شما این متن را می خوانید نتیجه فشرده ترین انتخابات چند دهه اخیر بریتانیا مشخص شده باشد و نخست وزیر جدید هم انتخاب.
اما آن چه در روز انتخابات جالب بود، آخرین تلاشهای روزنامه ها برای متقاعد کردن مخاطبانشان به رای دادن به حزب مورد علاقه روزنامه بود. در این بین صفحه نخست دو روزنامه سان و دیلی میرور شاید از بقیه گیراتر بود.

روزنامه سان که پرتیراژترین روزنامه بریتانیا است ترجیح داد از روشی تقلیدی اما موفق استفاده کند. سان پرتره ای از دیوید کمرون، رهبر حزب محافظه کار را در صفحه اول خود چاپ کرد که شباهت بسیار زیادی به طرح باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، در مبارزات انتخابی دو سال پیش آمریکا داشت.

روزنامه سان

روزنامه سان از طرح مشهوری از باراک اوباما تقلید کرده است

سمت راست پوستر اوباما در مبارزات انتخاباتی 2008- سمت چپ صفحه اول سان در روز انتخابات

سمت راست پوستر اوباما در مبارزات انتخاباتی ۲۰۰۸- سمت چپ صفحه اول سان در روز انتخابات

روزنامه دیلی میرور که تنها روزنامه عمده طرفدار حزب کارگر بود، دست به اقدام جسورانه ای زد. این روزنامه به جای تبلیغ مستقیم حزب کارگر، به حزب رقیب حمله کرد و عکس مشهور رهبر حزب محافظه کار را در صفحه نخست خود چاپ کرد. عکسی که مدتی پیش استفاده از آن در رسانه های بریتانیا ممنوع اعلام شده بود. جالب اینجا است که با وجود ممنوع شدن استفاده از این عکس، روزنامه دیلی میرور تصمیم به انتشار آن در روز حساس انتخابات گرفت. تصمیمی که ممکن است عواقب قضایی برای این روزنامه به همراه داشته باشد.
در این عکس که برای تقریبا بیست سال قبل است، دیوید کمرون در کنار دوستانش، از جمله بوریس جانسون، شهردار حال حاضر لندن، در کلوپ مشهور بولینگدون دانشگاه آکسفورد ایستاده است. به دلیل رفتارهای عجیب اعضای اشرافی این کلوپ و هزینه بالای عضویت در آن، روزنامه دیلی میرور با این تاکتیک به مردم بریتانیا بار دیگر یادآوری کرد آقای کمرون ممکن است کسی نباشد که از مشکلات طبقه متوسط بریتانیا آگاهی داشته باشد. دیوید کمرون در مصاحبه ای با بی‌بی‌سی به خاطر عضویت در این کلوپ اظهار شرمساری کرده بود.

صفحه اول روزنامه میرور در روز انتخابات بریتانیا

صفحه اول روزنامه میرور در روز انتخابات بریتانیا

برای دیدن عکس صفحه اول روزنامه دیلی میرور کلیک کنید. دیوید کمرون نفر دوم از چپ ردیف ایستاده ها است.

ببینید:

Guardian: نگاهی به صفحه اول روزنامه های برتانیا در روز انتخابات

ده حقیقتی که درمورد سلاح هسته ای نمی دانیم

۹۳ نظر »
این روزها کنفرانس بازنگری پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (ان پی تی) در مقر سازمان ملل در نیویورک برقرار است. این پیمان که در سال ۱۹۶۸ منعقد شد کشورهای فاقد سلاح هسته ای را از هرگونه تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای منع می کند.
رسانه ها معمولا به حواشی حضور کشورها در این کنفرانس و سخنرانیهای سران آنها می پردازند، و ورای خبرها و حاشیه ها حقایقی وجود دارند که معمولا کمتر به آنها پرداخته می شود. نوشته زیر تلاش می کند به بیان ده حقیقتی درمورد سلاحهای هسته ای بپردازد که احتمالا خیلی ها نمی دانند.

۱- اگرچه فقط هشت کشور سلاح هسته ای دارند، این کشورها تقریبا نیمی از جمعیت جهان را در خود جا داده اند

پیش از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای، پنج کشور آمریکا، روسیه، بریتانیا، فرانسه، و چین بمب اتم داشتند. پس از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای سه کشور هند، پاکستان، و کره شمالی به بمب اتم دست پیدا کردند. در حالی که هند و پاکستان هیچ وقت عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای نشده اند، کره شمالی تا سال ۲۰۰۳ عضو این پیمان بود. هم اکنون ۱۸۹ کشور عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای هستند. جمعیت این هشت کشور تقریبا ۴۶ درصد جمعیت جهان است.
آفریقای جنوبی تنها کشوری است که پس از دستیابی به سلاح هسته ای، پیش از عضویت در پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای به طور داوطلبانه تاسیسات سلاح هسته ای خود را نابود کرد.
اگرچه تعداد کشورهای دارای سلاح هسته ای به ۸ محدود می شود، برنامه اشتراک سلاح هسته ای ناتو به کشورهای فاقد سلاح هسته ای اجازه می دهد میزبان سلاح هسته ای کشورهای دارای این سلاح باشند. بر اساس این برنامه تعدادی از سلاح های هسته ای آمریکا هم اکنون در خاک بلژیک، آلمان، ایتالیا، هلند، و ترکیه است.
(منبع، منبع)

۲- اسرائیل، پاکستان، هند، و کره شمالی عضو پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای نیستند

با توجه به این نکته که پاکستان، هند، و کره شمالی اعلام کرده اند سلاح هسته ای دارند، عدم عضویت اسرائیل در این پیمان به این معنی است که اگر تا کنون به بمب اتم دست پیدا نکرده باشد و بخواهد به بمب اتم دست پیدا کند از نظر قوانین کار خلافی انجام نداده است.
(منبع)

۳- آمریکا و روسیه مالک بیش از ۹۵ درصد سلاح های هسته ای هستند

(منبع)

۴- روسیه بیش از دو برابر آمریکا کلاهک هسته ای دارد

امروز آمریکا برای اولین بار رسما تعداد کلاهکهای هسته ای خود را اعلام کرد. بر اساس بیانیه وزارت دفاع آمریکا این کشور ۵۰۰۰ کلاهک هسته ای دارد. تعداد غیر رسمی کلاهکهای هسته ای روسیه ۱۲۰۰۰ است.
(منبع)

۵- اسرائیل تنها کشوری است که هرگز به طور رسمی داشتن یا تولید بمب اتم را تائید یا تکذیب نکرده است

سیاست رسمی اسرائیل درباره داشتن برنامه بمب اتمی عدم موضع گیری است. به این معنی که مقام‌های این کشور همواره به این سوال که آیا اسرائیل بمب اتم دارد یا خیر، پاسخ نداده‌اند. این سیاست راهبردی «عدم تائید یا تکذیب» را اسرائیل درمورد سلاح هسته‌ای و ترور مخالفان فلسطینی به کار می‌برد.
با این حال آمار غیر رسمی می‎گوید این کشور بین ۷۵ تا ۲۰۰ سلاح هسته ای دارد. تیتر اول روزنامه بریتانیایی ساندی تایمز در در ۵ اکتبر ۱۹۶۸ این بود:
«افشای اسرار سلاح هسته ای اسرائیل»
(منیع)

۶- قدرت تخریب مجموع کلاهکهای هسته ای روسیه و آمریکا ۱۳۰ هزار برابر قدرت تخریب بمب اتمی هیروشیما است

متوسط قدرت یک کلاهک هسته ای هشت برابر بمب اتمی هیروشیما است. با توجه به تعداد کلاهکهای هسته ای دو کشور یک محاسبه ساده نشان می دهد قدرت تخریب سلاح های هسته ای دو کشور روسیه و آمریکا ۱۳۰ هزار برابر بمب اتم استفاده شده در هیروشیما است که ۹۰ هزار نفر را کشت.
(منبع)

۷- امسال آمریکا و روسیه متعهد شدند تعداد کلاهکهای هسته ای خود را حتی بیشتر از مقدار توافق شده در پیمان قبلی کاهش دهند

روسای جمهوری آمریکا و روسیه در ۸ آوریل ۲۰۱۰ پیمان تاریخی کاهش سلاح هسته ای را در پراگ امضا کردند. این پیمان دو کشور را متعهد می کند تعداد کلاهکهای هسته ای استراتژیک خود را به ۱۵۵۰ کلاهک کاهش دهند. این مقدار تقریبا سی درصد کمتر از سقفی است که قبلا توافق شده بود.
البته ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۲ و در زمان ریاست جمهوری جورج بوش پسر به طور یک جانبه از پیمان ضد موشکهای بالستیک (موشکهای ضد موشک) خارج شد تا بتواند قدرت دفاع موشکی خود را تجهیز کند. این پیمان در سال ۱۹۷۵ بین شوروی سابق و آمریکا امضا شده بود.
(منبع، منبع)

۸- قدرت تخریب بمب هیدروژنی که آمریکا در سال ۱۹۵۴ آزمایش کرد ۱۲۰۰ برابر از بمب اتمی هیروشیما بیشتر بود

بزرگترین انفجار تاریخ را آمریکا در آزمایش موسوم به قلعه براوو به نمایش گذاشت. آزمایشی که بعدها برای این کشور دردسرهای زیادی به همراه داشت. چرا که غبار انفجار کیلومترها آن طرف تر در اقیانوس باعث بیماری و مرگ تعدادی از خدمه یک کشتی ماهیگیری ژاپنی شد. پرتوهای رادیو اکتیو ناشی از این انفجار باعث شد ساکنان تعدادی از جزایر اقیانوس آرام مجبور به تخلیه جزیره شوند. از آن روز تا کنون دولت آمریکا پانزده میلیون و سیصد هزار دلار به ژاپن غرامت پرداخته است.
(منبع)

۹- دستکم تا سپتامبر ۲۰۰۹ هیچ مدرک قابل استنادی مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی وجود نداشت

در سال ۲۰۰۹ محمد البرادعی رئیس آژانس انرژی هسته ای گفت: «هیچ سند محکمی مبنی بر تلاش ایران برای توسعه و تولید سلاح هسته ای وجود ندارد». البته او در همین سخنان از مواضع اتمی دولت ایران انتقاد کرد. محمد البرادعی این مطلب را در پاسخ به نیروهای اطلاعاتی بریتانیا گفت. بریتانیا مدعی شده بود ایران دستکم از چهار سال قبل از آن تاریخ برنامه سلاح هسته ای خود را فعال کرده بود.
(منبع)

۱۰- رهبر ایران که شخصیت نخست مذهبی این کشور محسوب می شود «کاربرد» سلاح هسته ای را حرام اعلام کرده است

۱۷ آوریل ۲۰۰۹ آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در پیامی به مناسبت آغاز کنفرانس «خلع سلاح و عدم اشاعه» گفت:
«کاربرد سلاح هسته ای را حرام می دانیم»
اگرچه می توان این پیام را به عنوان فتوایی شرعی از جانب رهبر ایران علیه بمب اتمی تلقی کرد، برخی این نکته را برجسته می کنند که در این پیام «کاربرد» سلاح هسته ای حرام اعلام شده است و نه «تولید» آن. آیت الله خامنه ای در سال ۲۰۰۵ هرگونه تولید، نگهداری، و استفاده از سلاح اتمی را خلاف اسلام اعلام کرده بود.
(منبع، منبع)

افشای ویدئوی سرّی تیراندازی آمریکایی‎ها به غیرنظامیان عراقی

۳ نظر »

زبان سیاست درست شده تا بتوان دروغ را مثل حقیقت نشان داد و جنایت را کاری قابل احترام.

این جمله از جورج اورول سرآغاز فیلمی است که وب سایت ویکی لیکز (WikiLeaks) دیروز پنج آوریل ۲۰۱۰ (شانزدهم فروردین ۱۳۸۹) منتشر کرد.

در این ویدئو تیراندازهای آمریکایی را سوار بر دو هلی کوپتر آپاچی می‌بینیم که در حومه بغداد دوازده غیرنظامی را می‎کشند و دو کودک را زخمی می‎کنند. دو نفر از کشته شدگان عکاس رویترز و راننده اش هستند که دوربین به دوش دارند و تیراندازهای آمریکایی به تصور این که آنها اسلحه آرپی‌جی حمل می‎کنند به سوی آنها شلیک می‎کنند. وب سایت بی‎بی‎سی با توجه به کیفیت بالای این ویدئوی هفده دقیقه‎ای احتمال می‌دهد این ویدئو واقعی باشد، هر چند وزارت دفاع و ارتش آمریکا تا کنون درمورد آن اظهار نظر نکرده‎اند.

در زمان وقوع این اتفاق در دوازدهم ژوئیه ۲۰۰۷، ارتش آمریکا ادعا کرده بود تمام کشته‎های این حمله نیروهای شورشی ضد عراقی بودند. حال ان‎که با افشای این ویدئو می‎بینیم نه تنها کشته شدگان شهروندان عادی هستند، بلکه هیچ فعالیت مشکوکی انجام نمی‎دهند و تیراندازهای آمریکایی در حالی شروع به تیراندازی می‎کنند که هیچ خطری آنها را تهدید نمی‎کند.

صرف نظر از انگیزه حمله کنندگان و شکل این حمله، گفتگوهایی که بین تیراندازان شکل می‎گیرد نیز هولناک است.
در دقیقه نه این ویدئو می بینیم یکی از تیراندازهای آپاچی از فرماندهنش برای شلیک به افرادی که تلاش می‎کنند زخمی‎ها را در آمبولانس قرار دهند درخواست فرمان تیر می‎کند و پس از رد شدن درخواستش به او اصرار می‎کند مجوز شلیک را صادر کند. مجوزی که در نهایت صادر می‎شود و کمک کنندگان به مجروحان خودشان قربانی این حمله می‎شوند.

در دقیقه چهارده می‎بینیم لحظاتی پس از حمله هوایی، نیروهای زمینی آمریکایی در صحنه حاضر شده‎اند. وقتی یکی از سربازان آمریکایی دو کودک زخمی شده را پیدا می‎کند و می‎خواهد آنها را به درمانگاه آمریکاییها ببرد، به او دستور می‎رسد بهتر است به جای این کار کودکان را به پلیس عراق تحویل دهد و بقیه کار را به آنها بسپارد.
در این حال یکی از تیراندازها در کمال خونسردی می‎گوید تقصیر خود عراقیها است که کودکان را به منطقه جنگی می‎آورند.


ببینید:
YouTube: نسخه کامل ۳۹ دقیقه‌ای از این حادثه
WikiLeaks: سند طبقه بندی شده سی‎آی‎ای (آژانس اطلاعاتی آمریکا) که نشان می‎دهد چگونه دولت آمریکا مردم فرانسه و آلمان را برای همراهی با آمریکا گمراه می‎کند
MSNBC: مصاحبه شبکه MSNBC با یکی از بنیانگذاران ویکی‌لیکز درباره این ویدئو

تاریخ می‌گوید خطر حمله اسرائیل به ایران جدی است

۱,۱۶۶ نظر »
بروز رسانی:‌ ۸ اسفند ۱۳۹۰:
اول از همه بازدیدکنندکان عزیزی که در بحث زیر این لینک شرکت کردند و شمار نظرات را به بالای ۱۰۰۰ نظر رساندند تشکر می کنم.
اما متاسفانه به دلیل منحرف شدن بحثها و بالا رفتن تعداد نظرات حاوی فحش و ناسزا، چون وقت نظارت بر همه نظرات ارائه شده را ندارم،‌ فعلا بخش نظردهی بسته می شود.
از همه شما تشکر و عذرخواهی می کنم.
لازم به یادآوری نیست که همچنان مشتاقانه منتظر نظرات شما پای لینکهای دیگر هستم.
بروز رسانی:‌ ۸ فروردین ۱۳۹۱:
بخش نظرات باز شد. امیدوارم نظرات دوستان حاوی ناسزا و توهین نباشد.

در حالی که کشورهای قدرتمند دنیا مدتها است راه‎های مختلفی را برای حل پرونده هسته‎ای ایران ارائه می‎کنند، اسرائیل در تمام این سالها با جدیت فقط بر به کارگیری یک راه حل تاکید داشته: راه حل نظامی
راه حلی که تندروهای هر دو کشور ایران و اسرائیل از آن استقبال می‎کنند.

اما ببینیم تاریخ چه می‎گوید. چقدر می توان برای صحبتهای تند و تیز سران اسرائیل اعتبار قائل شد. رهبرانی که گاهی برای راضی نگه داشتن طرفداران تندرویشان چندان وعده هایشان با تواناییهایشان همسان نیست.

در سال ۱۹۸۱ زمانی که صدام حسین مشغول جنگ با همسایه شرقی اش ایران بود، اسرائیل در یک حمله ناگهانی و بدون مجوز سازمان ملل تنها رآکتور اتمی عراق را نابود کرد. رآکتور اوسیراک پیشتر و تنها یک هفته پس از آغاز جنگ، توسط نیروی هوایی ایران آسیب نه چندان جدی دیده بود، اما اسرائیل در عملیات اوپرا آن را به طور کامل از بین برد. چرا که اعتقاد داشت عراق «قصد دستیابی به سلاح هسته‎ای دارد». این جمله برایتان جمله‎ی آشنایی نیست؟

عملیات اورچرد (Operation Orchard) در سال ۲۰۰۷ اما پیچیده تر بود. نیروی هوایی اسرائیل در عملیاتی مخفیانه به تاسیسات هسته‎ای سوریه حمله کرد و این تاسیسات را از بین برد. اسرائیل پس از این حمله ترجیح داد سکوت کند و سوریه هیچ‎وقت آسیب‌های ادعا شده به تاسیسات خود را نپذیرفت. تاسیساتی که برخی اعتقاد دارند ساخت کره شمالی بود.

نامهای عراق و کره شمالی که در کنار هم می‎آید، ناخودآگاه به یاد «محور شرارت» می‎افتیم. نامی که جورج بوش به این دو کشور در کنار ایران داد. شاید همین نام‎گذاری اسرائیل را به تشویق جمهوریخواهان برای حمله به ایران ترغیب کرد. اسنادی که بعدها منتشر شد نشان داد اسرائیل یک سال پس از حمله به تاسیسات هسته‎ای سوریه، از دولت جورج بوش درخواست تجهیزات نظامی برای حمله به ایران را ارائه کرده بود. این درخواست اگرچه رد شد، نشان دهنده عزم جدی دولتمردان این کشور برای حمله نظامی به ایران در آن زمان بود.

جورج بوش جنگ طلب جایش را به باراک اوبامای برنده جایزه صلح نوبل داده است. اما وقتی رئیس جمهوری صبور آمریکا از ضرورت تحریم ایران نه در چند ماه آینده، که از «چند هفته پیش رو» سخن می‎گوید، باید پرسید اگر تحریم‎ها نتیجه نداد چه؟
ما ایرانیان با تهدیدهای اسرائیل و تحریم‎های آمریکا چندان بیگانه نیستیم. اما به ‏آن‎چه که کمتر عادت داریم این است که یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم موشکهای اسرائیلی در سکوت قدرتهای بزرگ، تاسیسات هسته‎ای ایران را بمباران کرده‎اند و رفته‎اند. درست مثل همان کاری که در عراق و سوریه کردند.

ببینید:

حمله اتمی ایران به اسراییل چگونه خواهد بود؟

توییتر و فیس بوک، منابع خبری مدرن

۱ نظر »


یک مطالعه جدید نشان می‎دهد، اکثر کاربران وب سایتهای توییتر و فیس بوک، از این دو سایت به عنوان منبع دریافت خبر استفاده می‎کنند. این در حالی است که کاربران مای‎اسپیس علاقه بیشتری به سرگرمی دارند. کاربران دیگ هم دارای علاقمندیهای متنوعی هستند.

اگر فکر می‌کنید فیس بوک جایی است برای دید و بازدید با دوستان و توییتر وب سایتی برای گزارش لحظه به لحظه از ساندویچ خوردن، بهتر است بدانید در اشتباهید.

نتایج یک تحقیق جدید نشان می دهد تقریبا نیمی از کاربران توییتر و بیش از یک چهارم کاربران فیس بوک از این سایتها برای دریافت اخبار استفاده می کنند. این درحالی است که نیمی از کاربران مای‎اسپیس از این وب سایت برای بازیهای ویدیوی و پی‎گیری اخبار و شایعات مربوط به بازیگران و خوانندگان استفاده می‌کنند. به نظر می رسد کاربران دیگ سلیقه های متنوع‎تری دارند. چرا که تقریبا تعداد کسانی که از این وب سایت برای دریافت اخبار و بازیهای ویدیوی و پی‎گیری اخبار بازیگران و هنرمندان استفاده می‎کنند برابر است.
شبکه چیکیتا، که یک شبکه تبلیغاتی آنلاین است در تحقیقی رفتار کاربران را در شبکه های اجتماعی بررسی کرده است و فعالیت آنان را در پنج گروه اصلی تقسیم بندی کرده است.

Facebook Twitter Digg MySpace
اخبار اخبار سرگرمی/پی‎گیری افراد مشهور بازیهای ویدیویی
فعالیتهای اجتماعی سرگرمی/پی‎گیری افراد مشهور اخبار سرگرمی/پی‎گیری افراد مشهور
راهنمای عملی تکنولوژی بازیهای ویدیویی تجارت/مسائل حقوقی
خرید سینما تکنولوژی تکنولوژی
سرگرمی/پی‎گیری افراد مشهور راهنمای عملی راهنمای عملی فعالیتهای اجتماعی

کاربردهای وب سایتهای شبکه اجتماعی

نیوزویک «یک تروریست» را چگونه تعریف می کند؟

۲ نظر »
اگر حوصله‌ی خواندن این متن را ندارید، یا پاسخ کوتاه به این پرسش می‌خواهید، جواب این است:
بر طبق تعریف نیوزویک، یک تروریست، یک غیر امریکایی احتمالا مسلمانی است که ریش دارد و دشمن امریکا است.
باور نمی‌کنید؟ ادامه را بخوانید.

حدود یک ماه پیش فردی با یک هواپیمای کوچک خود را به اداره‌ی مالیات امریکا در تگزاس کوبید. شکل حمله همانند حملاتی بود که این سالها آنها را «حملات تروریستی» می‌نامند. برخورد عمدی یک هواپیما به‌یک اداره‌ی دولتی که در آن مهاجم خود را به کشتن می‌دهد. اما رسانه‌ها این بار اندکی تامل کردند. پس از این که مشخص شد مهاجم یک سفیدپوست امریکایی به نام جوزف اندرو استک است و فقط با انگیزه‌های شخصی و نه ایدئولوژیک، به استقبال مرگ رفته بود رسانه‌ها به این فکر افتادند که آیا می‌توان به او برچسب تروریست زد یا خیر؟ بی بی سی از قول کاخ سفید نوشت «این حادثه تروریستی نبوده است» و وال استریت ژورنال او را یک «معترض به مالیات» (Tax Protester) خواند. چرا که وی به دلیل مشکلات شخصی اش با اداره‌ی مالیات تگزاس دست به این اقدام زده بود.
جوزف اندرو استک

ما نمی‌دانیم در جلسات شورای سردبیری نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال چه گذشت و یا جلسه‌ی تنظیم بولتنهای خبری سی ان ان چه مباحثی دراین مورد درگرفت، اما مقاله‌ی نیوزویک اندکی پرده را کنار می‌زند.

پس از این اتفاق ایمیلی بین روزنامه نگاران مجله‌ی نیوزویک دست به دست گشت با این عنوان که «آیا ما باید جوزف استک را یک تروریست بنامیم یا خیر؟» هرچند قرار نبود محتوای پاسخها عمومی شود، بعد از دیدن جوابهای جالب روزنامه نگاران، نیوزویک تصمیم گرفت بخشهایی از این پاسخها را منتشر کند. این پاسخها را می‌خوانیم:

کتی جونز، سردبیر مجله به صراحت می‌گوید استک را نمی‌توانیم یک تروریست بنامیم:

من یک راهنمای دم دستی خوب دارم:
شخص امریکایی که دولت را مخالف آزادیهای فردی می‌داند: بمب‌گذار، معترض مالیات، جدایی طلب
گروه امریکایی که به اعتراض به سیاستهای امریکا درمورد جنگ، فقر، آزادیهای فردی دست می‌زند: بمب گذار، آدم ربا، جنبش چپ تندرو، جدایی طلبان راستگرا
همه‌ی گروه‌های خارجی یا افراد خارجی که در اعتراض به سیاستهای دولت امریکا بمب گذاری یا تیراندازی می‌کنند: تروریست

همان طور که می‌بینید، سردبیر نیوزویک هیچ تلاشی برای مخفی کردن دیدگاه جالبش درمورد تروریسم و تروریستها ندارد. از دید وی یک مهاجم، هرچقدر عملش خشن باشد، تنها و تنها اگر خارجی (و احتمالاً مسلمان) باشد یک تروریست است و نیوزویک باید از واژه‌ی تروریست درموردش استفاده کند.

با این تعریف جوزف استک که با کوباندن هواپیما به اداره‌ی مالیات تگزاس وحشت را لااقل در دل ساکنان اطراف این ساختمان انداخت یک تروریست نیست، اما اگر یک مهاجم خیالی به نام جعفر الستّاکی که اهل اردن است و بر اثر مشکلات اقتصادی بی کار شده است، با اسلحه به سوپرمارکت محله‌ی شان حمله کند، یک تروریست محسوب می‌شود. اصلا چرا از یک مهاجم خیالی صحبت کنیم. با این تعریف محمد جواد افغان، که در سال ۲۰۰۲ یک کودک زیر پانزده سال بود، به اتهام تروربست بودن از روستای زادگاهش در افغانستان به سوی دیگر دنیا فراخوانده شد تا پس از ۷ سال زندگی در زندان گوانتانامو قاضی به این نتیجه برسد که او بی گناه است.

با این حال بهتر است از این پاسخ شگفت زده نشوید. چرا که جنین اینترلندی (گزارشگر نیوزویک) کاملا با نظر سردبیر موافق است.

گزارشگر دیگر نیوزویک، دن استون، یک گام جلوتر می‌رود و می‌گوید:

بله! همه چیز بستگی به کارت شناسایی شخص دارد. جوزف، یک شهروند معمولی مثل من و شما بود که می‌توانست همسایه‎یمان باشد. تروریستها ریش دارند و در غار زندگی می‌کنند. ضمنا، او [جوزف استک] یک امریکایی بود و عملش بیشتر شبیه‌یک بیانیه‌ی سیاسی بود، هرچند احمقانه. در حالی که کار عبدالمطلب حمله ای بود به آزادی ما.

دوباره یادآوری می‌کنم. از دید نیوزویک اگر یک افغان در منطقه‌ی جنگی هلمند، به یک سرباز امریکایی که قاعدتا مهاجم محسوب می‌شود، حمله کند، «یک تروریست» است. اما اگر یک فرد غیرمسلمان امریکایی ده‌ها شهروند غیرنظامی این کشور را با بمب شیمیایی بکشد، «تروریست» نیست!

شما چه فکر می‌کنید؟ مرز یک تروریست و یک قاتل کجا است؟ آیا نوع عمل مشخص کننده‌ی ماهیت آن است یا پیشینه‌ی نژادی و مذهبی مهاجم؟


این مطلب با الهام از این پست وبلاگ گلن گرینوالد نوشته شده است.

Salon: Inside the mind of Newsweek on “terrorism”

ببینید:
تردید: استاندارد دوگانه‌ی رسانه‌های غربی در قبال خبر ماشه‌ی اتمی ایران

سپاه پاسداران چگونه بر اقتصاد ایران حکومت می کند؟

۲۳ نظر »

تخمین سهم سپاه از تولید ناخالص داخلی ایران غیر ممکن به نظر می رسد، اما گمانه زنیها حاکی از یک سوم تا دو سوم تولید ناخالص داخلی است.

اولین مشوق سپاه به حضور در صنعت

به محض این که داخل ایران می شوید، نشانه های زیادی از نفوذ شدید سپاه بر ارکان اقتصادی ایران را می بینید.
در حالی که قرارداد ساخت فرودگاه بین المللی امام به یک کنسرسیوم ترکی-اتریشی واگذار شده بود، دقیقا در روز افتتاح فرودگاه، نیروهای سپاه کنترل فرودگاه را در دست گرفتند و راه های منتهی به آن را با خودروهای خود بستند. تمام پروازها نیز به فرودگاه های دیگر منتقل شدند.

شرکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادعا می کند حضور پیمانکاران خارجی مرتبط با اسراییل، تهدیدی امنیتی برای فرودگاه محسوب می شود. اما واقعیت این است که کنسرسیوم ترک-اتریشی تاوان اشتباه بزرگش را در کنار زدن سپاه از این معامله ی بزرگ پس می دهد.

افراد کنونی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هیچ شباهتی با بنیانگذاران آن ندارند. سپاه که در ابتدای انقلاب به عنوان یک نیروی بسیجی با اعضای داوطلب آغاز به کار کرد، امروز تبدیل به یک غول اقتصادی شده است که شریانهای اقتصاد رسمی و زیرزمینی ایران را در دستان خود دارد. هر چند تخمین مقدار ثروت سپاه غیر ممکن به نظر می رسد، برآورد تحلیلگران غربی در حدود یک سوم تا دو سوم کل تولید ناخالص داخلی است. این مقدار معادل ده‌ها میلیارد دلار است.

علی انصاری، کارشناس دانشگاه سنت آندروی بریتانیا اعتقاد دارد: «سپاه پاسداران در واقع یک شرکت غول پیکر است که اسلحه هم در اختیار دارد.» وی می گوید: «اشتباه است ایران را یک دیکتاتوری نظامی تحت حکومت یک گروه کوچک افسران پرقدرت محسوب کنیم. به نظر من مجموعه ای از تمایلات تجاری و مذهبی عامل محرک سپاه است. هرچند فکر نمی کنم یک دستگی مورد نیاز در سپاه وجود داشته باشد.»

شرکتهای شناسنامه دار در کنار بنیادهای خیریه، سپاه را تبدیل به یکی از قدرتمندترین بازیگران صنایع پرسود ساختمان، نفت و گاز، صادرات و واردات، و ارتباطات کرده است. سپاه کارهای جزیی تر را به پیمانکاران فرعی خارجی واگذار می کنند در حالی که خودش حضور فعالی در مناقصه های خارجی دارد. کنترل سپاه بر اسکله های خلیج فارس و پایانه ها و فرودگاه های داخل خاک ایران، به آن اجازه ی ورود و خروج هرگونه کالایی بدون پرداخت حق گمرک و عوارض را می دهد. محسن سازگارا که خود از بنیانگذاران سپاه است، نیروی سپاه قدس را معادل وزارت خارجه ی سپاه می داند که وظیفه اش تنظیم روابط بین المللی سپاه با کشورهای مختلف است.

گسترش و نفوذ دامنه ی قدرت سپاه به اوایل دهه ی نود میلادی (۷۰ خورشیدی) بازمی گردد. زمانی که اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور وقت ایران، سپاه را به حضور در صنعت ساختمان ایران تشویق کرد. چرا که اعتقاد داشت، سپاه می تواند به روند بازسازی ایران پس از جنگ کمک کند. هرچند امروز هاشمی رفسنجانی به عنوان یک فرد پرنفوذ عرصه ی سیاسی و اقتصادی ایران، خودش یک رقیب برای سپاه محسوب می شود.

سپاه پاسداران بسیاری از فعالیتهای خود را تحت پوشش بنیادهای مختلف انجام می دهد، از جمله بنیاد مستضعفان. اگرچه بسیاری اعتقاد دارند قدرتمندترین شاخه ی سپاه، قرارگاه خاتم الانبیا است. قرارگاه خاتم الانبیا کارش را به عنوان بازوی ساختمانی سپاه آغاز کرد، اما امروز با داشتن بیش از ۸۱۲ شرکت ثبت شده در داخل یا خارج ایران، و ۱۷۰۰ قرارداد دولتی، تبدیل به یک غول اقتصادی در عرصه های مختلف اقتصاد ایران شده است. اخیراً خزانه داری ایالات متحده دراییهای سردار رستم قاسمی، رییس این قرارگاه، و چهار شرکت زیر مجموعه ی آن را مسدود کرد.

با حمایت بی دریغ محمود احمدی نژاد از سپاه، خاتم الانبیا در چند سال اخیر توانسته است برنده ی بسیاری از مناقصه های بدون رقیب دولتی شود. مناقصه های بزرگی همچون احداث تونل، احداث راه آهن زیرزمینی، تاسیسات هسته ای، و ساخت بمب. این قرارگاه همچنین برنده ی مناقصه ی بزرگ ۱٫۳ میلیارد دلاری احداث خط لوله ی ۹۰۰ کیلومتری گاز طبیعی از بوشهر به سیستان و بلوچستان شده است. این قرارداد بزرگ در بخش انرژی، با قرارداد ۲٫۵ میلیارد دلاری دیگری برای احداث میدان گازی پارس جنوبی تکمیل شد.

با توجه به ابهاماتی که در روند خصوصی سازی در قوانین ایران وجود دارد، بسیار دشوار است که گستره ی دقیق مالکیت سپاه را در اقتصاد ایران شناسایی کرد. چرا که علی رغم عدم حضور رسمی سپاه در برخی از شرکتها، روابط پشت پرده از حضور نامحسوس سران این ارگان خبر می دهد.

شهریور امسال، شرکت اعتماد مبین که کنسرسیومی وابسته به سپاه است، به محض خصوصی شدن شرکت مخابرات ایران، پنجاه و یک درصد سهام آن را خرید. این معامله ی بی سابقه ی ۵ میلیارد دلاری یادآور ماجرای تصاحب فرودگاه امام بود. چرا که در مناقصه ی شرکت مخابرات هم در لحظات آخر، رقیب اصلی سپاه به «دلایل امنیتی» کنار گذاشته شد. تنها چند ماه پس از این معامله ی تاریخی، رییس کنسرسیون سپاه، مجید سلیمان پور و همسرش به دلیل نشت گاز در خانه ی شان کشته شدند. هرچند بسیاری از مردم به دلیل اعلام شده ی مرگ آن دو با بدبینی نگاه می کنند.

انگیزه ی اصلی تحریمهای جدید امریکا علیه ایران و متحدانش تفاوت قائل شدن بین سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران است. هرچند تحلیلگران اعتقاد دارند دامنه ی گسترده ی فعالیتهای سپاه و خصلت غیرشفاف آن دستیابی به این هدف را دشوار می کند.


منبع:

Guardian: The financial power of the Revolutionary Guards

ببینید:
Telegraph: هیلاری کلینتون: ایران به سمت دیکتاتوری نظامی پیش می رود


Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS