۷ تیر ۱۳۹۲
به دلیل افزایش شمار نظرات توهین آمیز و عدم توانایی من برای نظارت بر آنها، بخش نظرات این پست فعلا بسته می شود.
اما می توانید در پای پستهای دیگر نظر بگذارید.
با عرض معذرت از دوستان بازدیدکننده.
۹ دی ۱۳۹۱
لیام فاکس، وزیر دفاع بریتانیا، تقریبا دو هفته قبل در دیدار از افغانستان گفت: «نیروهای ما به افغانستان نرفتهاند تا نظام آموزشی را در یک کشور از هم گسیخته قرن سیزدهمی اصلاح کنند»
هر کسی با شنیدن این جمله از یک وزیر بریتانیایی قبل از تردید در درستی یا نادرستی آن از لحن غیر دیپلماتیک و پرخاشگرانه آن شگفت زده میشود.
شاید انتظار زیادی باشد اگر از آقای فاکس بخواهیم اندکی تاریخ قرنهای نخست هجری را بخواند تا با نقش پررنگ افغانستان در شکل گیری تمدن مشرق زمین آشنا شود. اما فکر نمیکنم دانستن تاریخ نیم قرن اخیر این کشور انتظار بالایی از لیام فاکس باشد. آن هم زمانی که نیروهای تحت فرمانش در اداره این کشور سهم دارند.
وب سایت مجله سیاست خارجی (فارین پالیسی) تصویرهایی از این کشور در دهه ۱۹۶۰ میلادی منتشر کرده است که احتمالا برای بسیاری از جمله آقای فاکس جالب باشد. تصاویری از افغانستان مدرن و پیشرو در روزهایی که هنوز شوروی و آمریکا و بریتانیا پایشان به این کشور باز نشده بود.
برای دیدن تمام این تصاویر کلیک کنید.
کسی بود که کفر نوشته بود که چرا اسم پدر پیامبر عبدالله است حال که مسلمانان خدای خود را الله میدانند این نام اسم بزرگترین بت کعبه پیش از پیامبر بوده! باید به این کافر گفت کعبه توسط ابراهیم پیامبر و به دستور خدا ساخته شده و برای عبادت و اعراب جاهلی به کفر خود ان را بتخانه قرار دادند .اعراب پیش از اسلام خدا را به نام الله قبول داشته اند . ولی برای ان دخترانی و شریکانی از بت ساخته بودند این کفر است که این نام نام بت وبا امدن پیامبر به اسمان رفته و …: سوره یونس آیه ۱۷ :
و یقولون هولاء شفعائنا عند الله یعنی می گویند این بتان شفیع ما نزد الله هستند!
و این سخن بدان معناست که آنها در اینکه الله آفریننده جهان بوده است، هیچ شکی نداشتند
منتها آنها اعتقاد داشتند که تدبیر امور جهان، مختص خدا نیست و بتان آنها که دختران الله هستند، می توانند نزد الله شفاعت آنها را بکنند فقالوا هذا لله بزعمهم ، و هذا لشرکائنا ! پس درباره قربانیان خود گفتند: این مال الله ، و این مال شرکائى که ما براى الله داریم. چون می خواستم جواب خوبی به انها بدم این متن هارا پیدا کردم .
هه هه هه ایرانی جماعت چرا اینقدر جهالت و تاریکی رو دوست دارند اصلا نمیدونم چرا اینقدر دوست دارندبعضی چیزهارا سانسور کنند و با حقیقت روبرو نمیشوند.اگه خیلی ادعای مهد تمدن و ما بودیم که فلان کردیم و بهمان کردیم برید تاریخ رو بخونید که کی ها بودند که دنیا را درنوردیدند کی بود که ایران را فتح کرد و کی بود که فاتح ایران را کشت؟کی بود که ایران را به زانو در اورد و کی بود که پدر همون هارا در کشورش در اورد؟شما درکتان پایین است عسب نداره من میگم.اسکندر مقدونی ایران رابا خاک یکسان کرد.طرف افغانستان که اومدهنگ کردوموندونامه ای به مادرش نوشت و… باقی قضایااما شوروی و انگلیس برویدببینید چی کردند با شما.ما زدیم تباهشان کردیم.در دره نائور کابل نزدیک به ۳۰هزار انگلیسی را کشتیم با دست خالی.شما هه هه هه اومدیدبندر هارا دادید،الماس نور دادید شهرهارا دادیدو… اما شوروی که نیازی برای گفتن نیست که همین بس که به گفته رئیس سی آی اِی در دوران جنگ سرد،گفت شکست شوروی در افغانستان شروعی بر پایان شوروی بود.حالا هم که میبینی با امریکا پیمان بستیم چون بقل گوشمون چیزهایی به اسم ایران و پاکستان و عربستان هستش جلوگیریکنه والا ما هم بازی موش و گربه با اینهارا بلدیم.زیاد هم کشش ندید والی اگر اعصابمان رو خورد کنین میاییم هرات را کامل به دست اسرائیل میدهیم.
اسکندر بعد از فتح هند ویادر عراق مریض شد و داخل عراق مرد حالا شما میگی اومد افغانستان نامه زد مادرش !!!
در مورد جنگ با اینگلیس شما احتمالا سربازان اجیر شده هندی رو که اومده بودن اونجا ناکار کردید و کشور شما در دوران جنگ سرد بازیچه امریکا و شوروی بود و بامرگ یکی امیریکا ولتان نخواهد کرد وتا موقعی که عزت خود را در استقلال و حکومت مردم خود نیابید این وضع جنگ ادامه خواهد داشت واگر هرات را به اسرائیل بدهید تعجب نخواهم کرد چون دولتتان را مسیحیان پایه گذاری کرد اند نه مردمتان .
الیاس از کابل- یک شیخ عرب شرف داره به صد تا سرباز آمریکایی.
نکته رو گرفتی؟
زابلستان : زابلستان، درقدیم برمناطق وسیعی از جنوب و مرکزسرزمین کنونی افغانستان اطلاق می شده است. در{مجمل التواریخ والقـصص}آمده است که اصولاً رستم زال؛ پادشاه اسطوره شاهنامه، لقب پادشاهان غوربوده است. حاکمان ولایات اطراف آن یعنی غرجستان که شارلقب داشته اند وحاکمان بامیان که پیشین خوانده می شده اند، همه توسط رستم زال یعنی پادشاه غورتعیین می شدند چراکه تما می این مناطق در مجموع زابلستان نام داشته وحاکم اصلی آن رستم زال بوده است. (صفحه۴۲۲) درکتاب{نخبه الدهر} در مورد وسعت زابلستان، بعد از شرح سرزمین های هند وچین، چنین آمده است :{در بعد از این دیارسرزمین های بزرگ و گستردهء زابلستان واقع شده است که بزرگترین شهر آن غزنه است. غزنه مرزهند و جایگاه سلطان محمود است…}دراین کتاب زابلستان و کابلستان یکی دانسته شده است.
درکتاب{حدودالعالم من المشرق و المغرب} نیز آمده است{غزنین و آن ناحیت های که بدوپیوسته است همه را زابلستان خوانند.}(صفحه ۶۴). درکتاب مجمل التواریخ و القصص همچنین اشاراتی آمده مبنی بر این که زابلستان شامل غرجستان؛ غور و بامیان بوده است. (صفحه ۳۹، ۴۲۲) دهخدا دراین مورد اورده است که : {زابلستان در طرف جنوب غرب کابل قرارداشته و درشاهنامه اغلب تفاوتی بین این دو تا یعنی کابل و زابل داده نمی شود و بعضی ازجغرافیا نویسان هم این دو را یکی می دانند.} شواهد زیاد دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که مراد از زابلستان مطرح در شاهنامه همان ولایت زابل کنونی افغانستان است. درحال حاضر نیز این ولایت با همین مشخصات در جنوب وغرب کابل در بین راه کابل – قندهار، در کنار شهر باستانی غزنه قرار دارد.
درفرهنگنامهء دهخدا به نقل از انندراج و انجمن آرای ناصری و نیز با استناد به سایر فرهنگ های مهم مثل فرهنگ خطی میرزا وفرهنگ رشیدی و فرهنگ جهانگیری و…آمده است : {زابل مملکتی است عریض که محدود است از سمت شرق به ولایت کابلستان و از شمال به جبال هزاره که طولش بیست مرحله و عرض آن پانزده مرحله است. بیابانش بیشتر است از کوهستانش. مشتمل برچمن های خوش است و مراتع آن زیاد است. زابل مسکن افغان ها و هزاره و قلیلی ترک و تاجیک است. از بلاد زابل است قندهار و بٌست و غزنین و زمین داور. و نیز مهمند و شبرغان و فیروز کوه از شهر های زابل است…} همه شهرهای که نام برده شده در داخل سرزمین افغانستان واقع شده است. در ادامه دهخدا از قول مجمل التواریخ و القصص می نویسد :{ در زمان کیانیان زابل و نیز ولایت سیستان و سند در زیر سلطه گرشاسب و زال و رستم بوده به همین خاطر رستم را زابلی می گفتند. سلطان محمود را که در غزنه تختگاه داشت نیز زاولی ( زابلی) می نامند. چنانچه فردوسی گفته است {درگهء محمود زاولی دریا است}.
دهخدا همچنین می افزاید که زابل را اغلب با ولایت نیمروز افغانستان یکی گفته اند. وبه نقل از برهان قاطع وفرهنگ امیری اورده است که { زابل نام ولایتی است که نیمروز نیز خوانده شده است.} قابل یاداوری است که نیمروز نیز ازجمله ولایات غربی سرزمین افغانستان می باشد. یاقوت درکتاب حموی اورده است :{زابلستان ناحیت بزرگی است که در جنوب بلخ و تخارستان واقع شده است و مرکز این ناحیه شهر بزرگی است که غزنه نام دارد.زابلستان منسوب است به زابل جد رستم بن دستان …} مراد از جد رستم {زو}پدرگرشاسب است که نام زابل از نام اواخذ شده . محمدمعین درحاشیهءبرهان قاطع می نویسد که نام زابلستان یا زاولستان از نام قوم Zavul که قبیلهء از هونهای سفید یا هیاتله بوده است گرفته شده . قومی که در حدود قرن پنجم میلادی به این نواحی هجرت کرده و زندگی می کرده اند. جالب توجه است که در متن برهان قاطع (جلد ۱صفحه ۱۵۰) ذیل عنوان افغان آمده است که افغانان را همچنین هیاتله نیز گویند. به عبارت روشنترنام افغانان که هیاتیله نیز خوانده شده اند در آثار باستانی Zavul(زاول) نیز خوانده شده است.
اما در این میان روایت ( فرهنگ نظام ) تألیف محمدعلی داعی الاسلامی، پروفیسور کالج حیدر آباد هند که در حدود یکصد سال قبل تألیف و در سنهء{ ۱۳۰۵} درهند به چاپ رسیده است، از همه جالب توجه تر است و به نظر می رسد که مطالب آن جامع سایر منابع می باشد. بنا برانچه که در نسخه خطی این فرهنگ لغت قدیمی ذیل عنوان زابل آمده است، زابلستان باستان شامل بخش اعظمی از نواهی جنوبی و مرکزی کشور افغانستان می شده است که ساکنان آن همه از افغانان و هزاره ها و تعدادی هم ترک و تاجیک بوده است. در این لغتنامه ذیل عنوان زابل چنین می خوانیم : {زابل مملکتی است عریض که محدود است از سمت مشرق به ولایت کابلستان. از غرب به سیستان و از جنوب به دریای سند و از شمال به جبال هزاره. طولش بیست مرحله و عرضش پانزده، بیابانش بیش از کوهستانش بوده و مشتمل بر چمن های خوش و مراتع بیسار است. زابل مسکن افغانان و هزاره است و قلیلی ترک و تاجیک. از بلاد زابلستان قندهار و بُست است و غزنین و زمین داور و میمنه و شبرغان و فیروز کوه و فراه از جمله شهر های آن است. زابلستان بزرگ مدتی است که منحل شده و ناحیهء بزرگی آن اکنون جزء جغرافیای افغانستان مستقل امروزی است. }طبق نوشته این لغتنامه در جغرافیای ایران کنونی اصولاً شهری با نام زابل وجود نداشته تا اینکه { در زمان رضاشاه پهلوی نام نصر آباد بلوچستان را زابل نهاده اند.*} درسایت ویکیپیدیا نیز آمده است که شهر زابل ایران درسال (۱۳۱۶هجری) تأسیس شده است. از این رومی توان گفت که بنا به نوشته فرهنگ معتبرنظام زابل کنونی ایران یک شهر جعلی است که به صورت دستوری و با اهداف سیاسی توسط رضاشاه تأسیس شده است. درهرحال شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد که زابل اصلی که زادگاه رستم دستان است متعلق به جعرافیای کشورافغانستان کنونی بوده نه بلوچستان ایران.
اما نکته مهم در این مورد اینست که زابلستان وکابلستان کشور جدای ازکشور ایران بوده است. من باب مثال در داستان جنگ رستم و اسفندیار این مطلب به وضوح مشخص است. زمانی که اسفندیار به دست رستم به قتل می رسد اسفندیار درهنگام احتضاردر زابل است که خطاب به پیشوتن می گوید :// چو رفتی به ایران پدررابگوی// چو کام دیدی بهانه مجوی // و درهمین جنگ است که فردوسی در شاهنامه از قول اسفدیار اشکارا صحبت از جنگ ایران و کابلستان می کند و می نویسد : // چو باید مرا جنگ زابلستان// همان جنگ ایران و کابلستان// از طرفی مطابق روایات شاهنامه مردم کابلستان از نظر نژادی نیز تازی (از اعراب یمن) بوده اند نه ایرانی. چنانچه در توصیف شاه کابلستان می خوانیم :
یکی پادشا بود مهراب نام // زبر دست با گنج و گسترده کام // ز ضحاک تازی گهر داشتی // به کابل همه بوم و برداشتی // دو خورشید بود اندر ایوان او // چو سیندخت و رودابهی ماه رو// که ضحاک، مهراب را بُد نیا // دل شاه ازیشان پر از کیمیا // ابا آنکه مهراب ازین پایه نیست // بزرگست وگرد وسبک مایه نیست // همانست کزگوهر اژدهاست // که یک چند بر تازیان پادشاست //
بر تازیان یعنی برمردم کابلستان پادشاه است. این ابیات نشان می دهد که مردمان کابلستان قدیم در اصل از نژاد تازی بوده اند نه ایرانی . جالب توجه است که در اغلب فرهنگ ها آمده است که لفظ تاجیک؛ نام کنونی مردمان کابل و افغانستان، در اصل از لفظ تازی اخذ شده است { تازی ← تازیک ← تاجیک}. بنابراین سه دلیل در شاهنامه وجود دارد که ثابت می کند که کابلستان (به شمول زابلستان ) کشور جدای از ایران بوده. اول اینکه فردوسی از نظر جغرافیایی اشکارا زابل و کابل را جدای از ایران دانسته . چنانه اشاره شد، اسفندیاردر زابل خطاب به پیشوتن میگوید {چو رفتی به ایران پدررابگوی …}درمثال دیگر درجنگ انتقام میان بهمن وارث اسفندیار و فرامرز وارث رستم نیزمی خوانیم که بهمن بعد از شکست : {// سپه را به سوی ایران پس کشید// ز زابل به سوی ایران بر دمید // } در این بیت صراحت این موضوع غیر قابل انکار است. دلیل دوم این است که فردوسی مردم کابلستان را از نژاد تازی دانسته نه ایرانی. و دلیل سوم آن که فردوسی برای کابلستان به حاکم و پادشاه مجزا قائل است که مهراب شاه نام داشته در حالی که پادشاه ایران همزمان منوچهرشاه بوده.
فرهنگ اساطیری زابلستان
درشاهنامه ها داستان های تراژدی وحماسی زیادی ازفرهنگ اساطیری مردمان کابلستان و زابلستان نقل شده است که مهمترین آن ها یکی داستان عشق گرشاسب و داستان سمبولیک سوشیانت، منجی زردشتی عالم بشریت است. و دیگری داستان حماسی عشق زال و رودابه است که حاصل این عشق حماسی، جهان پهلوان رستم زال می شود. داستان دیگر داستان رستم و شغاد است و…این داستانها در که برگیرنده بخش مهمی از اساطیر یا میتولوژیای سرزمین کهنسال افغانستان و پایتخت باستانی این کشور یعنی کابل وشهراساطیری زابل افغانستان می باشد، فرهنگ اساطیری اجداد و پدران این مردمان ریشه دار و تاریخی را در بر دارد. گرشاسب جد اعلای رستم زال یکی از قدیمی ترین پادشاهان افسانوی و داستانی زابلستان باستان است. گفته می شود که اصلاً نام زابلستان که در اصل زاولستان بوده از نام پدر گرشاسب که – زو- یا بنا به روایاتی – زاب – نام داشته اخذ شده است. گرشاسب در جریان یک ماجرای عاشقانه که دلباخته پری چهرهء کابلی شده است، توسط فردی بنام (نیهاک) به قتل می رسد. اما این شهید راه عشق نمی میرد – (که ثبت است بر جریده عالم دوام ما ) – بلکه او درخواب عمیقی فرو می رود و در یکی از دره های کوهستان کابلستان تا پایان دنیا در خواب باقی می ماند تا زمانی که در اخرالزمان با ظهورسوشیانت، منجی موعود زردشتی، توسط فرشتهء آسمانی دوباره در کوهستان کابل از خواب بیدار شده و به زندگی خود ادامه خواهد داد. گرشاسب، این شهید عشق با ظهور مجدد، با گرز گران خودش در کنار منجی موعود زردشتی، سوشیانت، در راه گسترش عدل و داد و نابودی ظلمت و تاریکی و از میان برداشتن پلیدی ها مبارزه و جهاد می کند … یکی دیگر از داستان های باستانی و اسطورهء زابلستان افغانستان که بسیار مورد توجه است؛ داستان عشق اسطوره ای زال ِ زابلستانی و رودابهِء کابلستانی است…
(نویسنده : داؤد عطایی قندهاری)
فهرست منابع
۱- تاریخ سیستان – تألیف ۴۴۵ هجری – بتصحیح ملک الشعرا بهار-چاپ تهران ۱۳۱۴
۲- برهان قاطع – اثر- محمد حسین بن خلف ملقب به قاطع – سال تألیف ۱۰۶۲ هجری بتصحیح محمد معین – چاپ تهران ۱۳۰۷
۳- مجمل التواریخ و القصص – مؤلف نامعلوم – سال تألیف ۵۲۰ هجری – تصحیح ملک الشعرا بهار چاپ تهران ۱۳۱۸ صفحه ۴۲۲
۴- حدودالعالم من المشرق الی المغرب – مؤلف نامعلوم – تألیف ۳۷۲ هجری – تصحیح منوچهر ستوده چاپ تهران ۱۳۴۰ – صفحه ۱۰۵
۵- نخبه الدهرفی عجایب البر و البحر – از – انصاری دمشقی – ترجمه – طبیبیان۱۳۵۷ ۶- فرهنگ جهانگیری – جلد اول – چاپ دانشگاه مشهد ۱۳۵۱ – صفحه ۳۴۲
۷- معجم البلدان – از الحموی بغدادی – متن عربی چاپ بیروت ۱۹۷۹ م – صفحه ۲۸۹
۸ – فرهنگ جامع نامهای شاهنامه – اثر – مجمدرضا عادل چاپ ۱۳۷۲
۹- فرهنگ نظام – اثر داعی الاسلامی – چاپ اول هند ۱۳۰۵ هجری – صفحه ۲۱۶ ۱۰- فرهنگ دهحدا ۱۱- شاهنامه فردوسی
در دورهٔ اعراب، یعنی در دوران قرون وسطی کشور های اروپایی، هرات همراه با نیشابور، مرو و بلخ یکی از چهار قسمت (چهار ربع) ایالت خراسان بود و بزرگترین شهر باستانی سلطنتهای خراسان شد.
هرات را دل خراسان نیز خواندهاند.[۱۸] ابوالفضل بیهقی در تاریخ خود مینویسد: «در سنه ثمان و اربع مائه فرمود ما را تا هرات رفتیم که واسطه خراسان است». در نزههالقلوب اثر حمدالله مستوفی آمدهاست: «هرات هوایی در غایت نیکویی و درستی دارد، و پیوسته در تابستان شمال وزد و در خوشی آن گفتهاند: اگر در سرزمینی خاک اصفهان و باد هرات و آب خوارزم گرد آیند مرگ در آنجا بسیار کم است … در این شهر در حین حکومت ملکان غور دوازده هزار دکان آبادان بوده و شش هزار حمام و کاروانسرا و طاحونه و سیصد و پنجاه و نه مدرسه و خانقاه و آتشخانه و چهارصد و چهل و چهار هزار خانه مردمنشین بودهاست
مردم آنجا (هرات) سلاحورز و جنگی و عیارپیشه باشند و در آنجا قلعهای محکم است و آن را شمیرم خوانند. بر دو فرسنگی شهر بر کوه آتشخانهای بوده است که آن را ارشک گفتهاند. و این زمان قلعهٔ امکلجه میگویند و مابین آتشکده و شهر، کنیسهٔ نصاری بودهاست».
این شهر هم مرکزی برای مسیحیت تحت نفوذ کلیسای نستوری و هم پایگاه مهم تصوف، یعنی نظریه زاهدانه اسلام به شمار میرفت. افرادی از پیروان «نقشبندیه» و «چشتیه»، انجمنهای اخوت صوفیه به مقامات وزارت و صدارت عظمی رسیدهاند
هرات مثل اکثریت مناطق دیگر خراسان با هجوم مغول در ۱۲۲۲ م. از بنیاد ویران شد و بیش از نیمی از اهالی بومی آن قتلعام و یا آواره شدند.[۱۹]
هرات بین سالهای ۶۴۳ تا ۷۸۴ ه. ق پایتخت دودمان آل کرت بود. تیمور لنگ در سال ۷۸۴ هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در جریان این حمله هرات بار دیگر ویران و هزاران نفر کشته شدند. شاهرخ فرزند تیمور و همسرش گوهرشاد بیگم پایتخت تیموریان را در سال ۱۴۰۱ م از سمرقند به هرات منتقل کردند.
هرات در دوره تیموریان به اوج رونق رسید و سده پانزدهم میلادی دوران طلائی هرات بود. زیرا هرات دراین دوران از لحاظ پرورش نقاشان، معماران و موسیقیدانان خود به عنوان «فلورانس آسیا» شهرت پیدا کرده بود. در آن زمان مساجد و کاخهای زیبا و مجللی ساخته شد که تا این زمان زینتبخش این شهر است. از جمله مجموعه مصلای هرات، یک مدرسه و مسجدی که دوازده مناره در اطراف خود داشت بیشتر قابل ملاحظهاست. از این مجموعه که به دستور گوهرشاد بیگم بنا شده بود، اکنون تنها پنج مناره باقی ماندهاست.
یکی از شاهزادگان تیموری به نام بایسنقر میرزا که خوشنویسی هنرمند بود، سرپرستی امور هنری را در شهر هرات در دست داشت. در آن زمان، شهر هرات مرکز تجمع هنرمندان شده بود و معروف است که فقط در یک آموزشکدهٔ نقاشی، شصت استاد به تعلیم هنرجویان و انجام سفارشات محوله اشتغال داشتند. معروفترین استادکاران مکتب هرات کمالالدین بهزاد است که کتاب مصور و معروفی به نام ظفرنامه تیموری دارد. امیر علیشیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا که خود نیز نویسنده و شاعر بود به تشویق هنرمندان و ادیبان و ساختن بناهایی در هرات میپرداخت.
تپه مندی گک [ویرایش]این تپه را میتوان با حوزه تمدنی ارغنداب ارتباط داد که در شمال این منطقه و در ۵۰ کیلو متری شهر فعلی قندهار واقع است و به صورت دقیق تر در دره موازی مجرای ارغنداب با فاصله ۲۰ میلی جاده قندهار –گرشک و اگر از طرف ولسوالی (شهرستان) خاکریز برگردیم حدود هشت کیلومتر به طرف ارغنداب در سمت راست جاده قرار گرفتهاست.
امروزه اراضی زراعتی در این محدوده کمتر است اما احتمال ا در ازمنه گذشته این ناحیه توسط شعبههایی از رود ارغنداب سیراب میشده و آبادیهایی در آن وجود داشتهاست.
در سال ۱۹۵۹ (۱۳۳۸) موسیو کزال، باستانشناس و متخصص قبل تاریخ فرانسوی، با انجام یازده مرحله حفریاتی پانزده طبقه آبادی دورههای مختلف را یکی پس از دیگری کشف کرد. ۳۱ متر ارتفاع تپه مذکور از تراکم آبادیهایی پانزدهگانهای صورت گرفتهاست که در طی سه هزار سال قبل از میلاد بر روی هم آباد شدهاست. تحقیقات انجام شده باستان شناسان روی آثار بدست آمده حکایت از آثار عصر مفرغ (برنز) میکند.
شاه نعمتالله کاظمی که از تحصیلکردگان قندهار بوده و روزگاری به حیث معاون پروژه هیلمند ایفای وظیفه میکرد[نیازمند منبع]، میگوید که شاهد کاوشهای گروه فرانسوی در مندی گک بوده و ظروف وسفالها و ابزارهای مکشوفه در این تپه، مشابه به آثار کشف شده در حیدر آباد و سند پاکستان میباشد. وی همچنین موفق شدهاست در طی ماموریتهای خویش در منطقه، آثار شبیه به به مندی گک را بالاتر از مسیر زیارت شاهمقصود قندهار در نواحی نزدیک رودخانه هلمند کشف کند و بدین ترتیب میتوان حدس زد در طول این مسیر، رفت و آمدهایی جریان داشته و کاروانهایی گذر کردهاند و نیز به احتمال زیاد مسیر مهاجرت دستههای آریایی به طرف غرب و ایران امروزی از همین ناحیه صورت گرفتهاست.
شاه محمود هوتکی در ۱۱۳۴ قصد تسخیر ایران کرد و به کرمان رسید لیکن لطفعلیخان والی فارس عموی فتحعلیخان وزیر اعظم او را سخت شکست داد و به قندهار گریزاند. در سال ۱۱۳۴ ه.ق. شاه محمود هوتکی بار دیگر از راه سیستان و کرمان و یزد به اصفهان حمله نمود و در ۱۱۳۴ آنجا را گرفت
هَریوا (اوستایی: هَرَئیووا Haraēuua؛ پارسی باستان: هَرَیوا Haraiva؛ یونانی باستان: آرئیا Ἀρεία (نباید با نام یونانی آریانه (Arianē) اشتباه شود)؛ لاتین: آریا Aria [۱]) سرزمینی باستانی واقع در درهٔ حاصلخیز هریرود (به یونانی: Ἄρειος آرئیوس) بوده است.
این سرزمین که نامش را نیز از هریرود گرفته در قدیم بسیار حاصلخیز و هم مرکز شراب سازی بودهاست. بطلمیوس موقعیت هریوا را در جنوب مرو و باختر، در شرق پارت و بیابان کارامانیا، شمال زرنگ و غرب پاراپامیز آورده است و بنابراین مشتمل بر تقریبا ولایت هرات امروزی در افغانستان میشده است. پایتخت آن قبل از حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران، آرتاکوآنا (به یونانی: Ἀρτακόανα) بودهاست. باشندگان هریوا را هروی مینامند.
دره کابل قدامتی ۵،۰۰۰ ساله دارد. واژه “کابها” (به انگلیسی: Kubhā) در حدود ۵،۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در ریگودا و اوستا یاد شده است که از دریای کابل یاد کرده است. ریگودا این شهر با عنوان شهری ایدهآل تحسین میکند و تصویری از بهشت در کوههای آن مجسم شده است. نظریههای دیگری اظهار میکنند که این شهر در بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تشکیل شده است. جایی که کابل واقع شده است، در سال ۸۱ هجری وقتی مسلمانان به شهر حمله کردند شهر را از طرف دهمَزنگ شگافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت، اما تشکیل دولتهای صفاری و طاهری نفوذ عربها را از کشور کم کرده رفت و کابل نیز به دست حکمرانان محلی اداره میشد.
مقارن ضعف صفاریان از کوهستان شرقی کابل یک قوم دیگر بنای سلطنت را در کابل گذاشت که سرکردهشان را کالاله میگفتند و تا به عصر غزنویان باقی بودند، تا اینکه در سال ۳۴۴ ه. ق. ضمیمه سلطنت غزنوی شد. کابل در عهد غزنویان، شهر غزنه بتدریج اهمیت یافت و کابل عقب ماند. در لشکرکشیهای چنگیز کابل نیز دستخوش چور و چپاول گردید.
بعد از آن کابل بدست تیمور و حکمداران او بود تا آنکه دولت تیموری هرات قوت گرفت. بعد از سقوط تیموریان، بابر در این جا مستقر گردید و کابل دوباره رونق یافت و تا سال ۹۲۳ پایتخت بود و به تعمیر و آرایش آن پرداخت. بابر به کمک مردم این شهر، هندوستان را فتح کرد و پایتخت خود را از کابل به آگره نقل داد و کابل مرکز ولایت شد. آرامگاه این پادشاه هم در همین شهر است.
وقتی که سلطنت به احمدشاه درانی رسید، وی توجه به کابل نمود. وی در سال ۱۱۴۴ امر احداث یک دیوار بزرگ را در شهر داد. این دیوار در ظرف ۴ ماه آباد گردید. تیمورشاه پس از تنظیم قندهار در سال ۱۱۹۵ ه. ق. کابل را پایتخت ساخت و از آن تاریخ تا امروز کابل مرکز و پایتخت افغانستان است
کابل یکی ﺍﺯ قدیمیترین شهرهاﯼ ﺩنیاست. ﺩﺭ کتاﺏ مقدﺱ ﻭیدﺍ به ناﻡ کبه Kabha ﻭ ﺩﺭ پاﺭچههاﯼ ﺍﻭستا ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کوبها Kobaha یاﺩ میشوﺩ. نویسندگاﻥ کلاسیک یونانی ﺁﻥ ﺭﺍ کوفن Kophen یا کوفس Kophfs ﻭ کوﻭﺍ ثبت کرﺩﻩ ﻭ همچناﻥ مرﺩﻡ فاﺭﺱ ﻭ ﺍﺭستو ﺍین شهر ﺭﺍ خوسپس Khoaspes خوﺍندﻩﺍند.[نیازمند منبع]
ساختمان مرکز تجارتی، در شهر نو کابل
نقشه پروژهی ۹ میلیارد دلاری توسعه شهریﺩﺭ قرﻥ هفتم میلاﺩﯼ، یک پژﻭهشگر چینی به ناﻡ شونگ چونگ، ﺩﺭ نبشتههاﯼ خویش مشهوﺭ به هیوﺍﻥ سانگ ﺍین شهر ﺭﺍ کاﻭفو Kaofu نوشته ﻭ چنین برداشت میکند که ﺩﺭ حقیقت ﺍین شهر ﺯیبا مسما به ﺩﺭیاﯼ کاﻭفو میباشد که ﺍﺯ قلب ﺁﻥ میگذﺭﺩ، ﻭﯼ میﺍفزﺍید که ﺁﺭیاییاﻥ قدیم ﺍﺯ لحاﻅ ﺩینی ﺍهمیتی ﻭیژﻩ به ﺍین شهر ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ کوبها ﺍﺭﺩهستانه Kobaha Urddhastana یا محل بلند پایه گفتهﺍند. کابل ﺍﺯ ﺩیدگاهی کتاﺏ مهاباراتا هندﻭﺍﻥ، بهشت ﻭ جایگاهی تفکر برﺍﯼ خدﺍﻭندﺍﻥ خوبی بوﺩﻩ ﻭ ﺁنرﺍ ﺩﺭ سانسکریت به ناﻡ ﺍﺭﺩهستانه یا عباﺩتگاهی مقدﺱ حفظ کرﺩﻩﺍند.[نیازمند منبع]
تاﺭیخ نویساﻥ ﺩﻭﺭﻩ سکندﺭ، کابل ﺭﺍ به ناﻡ ﺍﺭتوسپانه Artospana که هماﻥ ﺍﺭﺩهستانه Urddhastana سانسکریت ﺍست ﺩﺭ تاﺭیخ یونانی قید نموﺩﻩ که پساﻥها (بعدها) ﺩﺭ قرﻥ ﺩﻭم میلاﺩﯼ ﺍین شهر ﺭﺍ به ناﻡ کابوﺭﺍ Kabura یا قلب پاﺭﺍپامیزﺍﺩ نوشتهﺍند. ﺩﺭﺩﻭﺭﺍﻥ کوشانیاﻥ بزﺭﮒ هنوﺯ هم کابل به ناﻡ کاﻭفو شناخته میشدﻩ، که ﺁهسته ﺁهسته به کابوﺭﺍ مسما گرﺩید تا ﺁﻥ ﺯماﻥ که کابل شاهاﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ به ناﻡ کابلستاﻥ یاﺩ کرﺩند. کابلستاﻥ برﺍﯼ چندین قرﻥ پیش ﻭ پس ﺍﺯ ﺩﻭﺭﻩﯼ مسیح، ﺍﺯ بامیاﻥ ﻭ کندهاﺭ ﺩﺭ ﻏرﺏ تا کوتل بوﻻﻥ ﻭ تماﻡ جنوﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ بر میگرفت، که ﺍین خطه ﻭسیع به ﺩﻩ علاقهداری تقسیم بوﺩﻩ ﻭ شهرهاﯼ کابل، ﻏزنی، بامیاﻥ، ننگرهاﺭ، سوﺍﺕ، پشاﻭﺭ، ﺍپوکین، بنو ﻭ بولر ﺩﺭ بر میگرفتهاست.
ﺍﺯ تاﺭیخ یونان چنین برﺩﺍشت میشوﺩ که ﺍﺭتوسپانه یا کابل مرکزی عمده ﻭ ﺍصلی ﺩﺭ منطقه بوﺩﻩ، که پساﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩﯼ تسلط یوناﻥ، هرﺍﺕ که سکندﺭیهﯼ ﺍفغان بوﺩ جاﯼ ﺁنرﺍ ﺍشغاﻝ کرﺩ که پسانها (بعدها) شاهزﺍﺩگاﻥ هندﻭساﮎ ﺁنرﺍ باﺭ ﺩیگر ﺍحیا کرﺩند. تا ﺁنکه ﺩﺭ عصر ﺯنبیلکشاﻩ ﻭ ﺯنبوﺭﮎشاﻩ، لشکر عرﺏ بعد ﺍﺯ فتح برقآساﯼ ترکیه ﻭ ﺍیرﺍﻥ به ﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ ﺍین شهر کوبی، شاهاﻥ ﻭ کابلیاﻥ برﺍﯼ ﺩفاﻉ، ﺩیوﺍﺭ بزﺭگی به ناﻡ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ کوﻩ آسمایی یا آسهماهی بنا کرﺩند که حکایتهاﯼ ﺁﻥ تا ﺍمرﻭﺯ سینهبهسینه حفظ گرﺩیدﻩ. تاﺭیخ مصر به ﻭضاحت مینویسد که لشکر بزﺭﮒ ﺍسلاﻡ بعد ﺍﺯ فتح نیم جهاﻥ ﺩﺭ شیرﺩﺭﻭﺍﺯﻩهاﯼ کابلستاﻥ به مرتبه بیستﻭسه باﺭ شکست مطلق ﺩید تا ﺁنکه به مرﻭﺭ ﺯماﻥ کابلیاﻥ خوﺩ به ﺩین اسلام گرویدند.
نمایی از شهر کابلکابل ﺩﺭ ﺩﺭﺍﺯناﯼ تاﺭیخ، ﺩﺭ ﺍحساﺱ چکامهسرﺍیاﻥ، ﺩﺭ چشم تمدﻥ، ﺩﺭ قلب ﺁسیا، ﺩﺭ خاﻃرﻩهاﯼ ﺍشغالگرﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺍیماﻥ بسا مرﺩﻡ، شهر باﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺩﺍﺭندﻩﯼ ﻭیژگیهاﯼ مقدﺱ بوﺩﻩاست. کابل ﺩﺭ ﻃوﻝ تاﺭیخ بارها ﺯیر تهاجم بیگانه قرﺍﺭ گرفت ﻭ به گشتهاﯼ متماﺩﯼ، ﻭیرﺍﻥ ﻭ ﺁباﺩ گرﺩید، تا بلاخرﻩ ﺩﺭ ساﻝ ۱۷۷۶ تسلط خاندﺍﻥ درانی ﺩﺭ قلمرﻭ ﺍفغانستاﻥ جاگیر شد ﻭ تیموﺭشاﻩ پسر احمدشاه ابدالی، مرکز ﺍمپرﺍتوﺭﯼ خوﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ قندهار به کابل ﺍنتقاﻝ ﺩﺍﺩ که پس ﺍﺯ ﺁﻥ کابل تا ﺍمرﻭﺯ به صفت خانهٔ مشترﮎ ﻭ مرکز یگانهگی تماﻡ ﺍفغانها پابرجا میباشد
باید بر دستان مهاجرین افغانی در ایران بوسه زد
هفته نامه آسمان ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱
هیچ لغتی کامل تر و جامع تر از لغت « نژادپرستی » بیان کننده رفتار ما ایرانی ها درقبال افغانی ها نیست. البته اصطلاحات، الفاظ و لغات دیگری هم می توان برای توصیف رفتار ما، ظرف سه دهه گذشته در قبال افغانی هایی که از بد سرنوشت و حادثه به ایران پناه آورده اند، به کار گرفت. « مغرضانه»، « ناقض اصول اولیه حقوق بشر» ،غیر اسلامی ، غیراخلاقی، مغایر با قانون اساسی ج.ا.ا، خجالت آور، مغایربا اصول و کنوانسیون های بین المللی درمورد حقوق پناهندگان و سایر اصطلاحات مشابه و هم ردیف. اما هیچ کدام آنها به درستی و کامل بودن نژادپرستی و تبعیض نژادی نیست. نه به واسطه آنکه فرماندار اصفهان یا یکی دیگر از مسؤولان پایتخت صفویه آنان راازبالا رفتن از تپه ها و صخره های کوه صفه محروم ساخت، نه به واسطه آنکه مقامات با فضل و کمال استان مازندران هفته پیش اعلام کردند که اجازه نخواهند داد هیچ افغانی اعم ازآنکه حضورش در کشور قانونی است یا غیرقانونی، به استانشان بیاید، نه به واسطه آنکه رفتار موهن، غیر اخلاقی و غیر انسانی ما ایرانیان که البته پرچم دار علم، دانش، تمدن، فرهنگ و معرفت هستیم در قبال افغان ها در ایران واقعا حکایتی است، بلکه به واسطه نفس نگاهی که ما به افغان ها داریم نگاهی که بهترین تعریفی از آن می توان داشت آن است که بگوییم یادآور نگاه سفیدپوستان آمریکایی نژاد پرست به سیاه پوستان یا نگاه سفیدپوستان اروپایی تبار ساکن آفریقای جنوبی در زمان رژیم آپارتاید به آفریقایی ها. ای کاش حکایت تلخ رفتار ما با افغان ها فقط محدود می شد به مقامات اصفهانی یا مازندرانی. انسان می توانست بگوید که یکی دو مقام مسوول کج سلیقگی و غرض ورزی کرده اند. ای کاش اینگونه بود. بدبختی آن است که موضوع به کج سلیقگی دو یاچند مسول سطحی نگر و بی دانش در اصفهان یا مازندران محدود نمی شود.
واقعیت آن است که رفتار ناشایست، تبعیض آمیز و مغایر با اصول و موازین حقوق پناهندگان ما با افغان ها خیلی عمیق تر از این حرف هاست. برای درک عمیق رفتار غیرانسانی ما با افغان ها کافیست میان رفتار غربی ها با پناهجویان ایرانی که به کشور های مختلف اروپایی، آمریکا، کانادا یا استرالیا پناهنده شده یا مهاجرت کرده اند، با رفتار ما ایرانی ها با افغان ها مقایسه نماییم. به عنوان یک قاعده کلی و حسب موازین بین المللی، هر پناه جو که به کشور غربی ورود می کند بعد از مدتی که به عنوان یک پناهجو پذیرفته می شود از همه حق و حقوق هایی که اتباع آن کشور برخوردار هستند برخوردار می شود. صرف نظر از آنکه پناهجو قانونی یا غیر قانونی وارد آن کشور شده است. طبیعی است که اگر او غیرقانونی به آن کشور داده شده باشد، مدت زمانی که به پرونده اش رسیدگی می شود خیلی طولانی تر خواهد شد تا زمانی که او قانونی به آن کشور مهاجرت کرده باشد. اما به هر حال بعد از آنکه یک پناهجو در هیبت یک پناهجو یا مهاجر در کشور میزبان پذیرفته می شود، همانطور که گفتیم شهروند آن کشور می شود.اگر جرمی یا خلافی مرتکب شود، با همان قوانین، مقرراتی و ضوابطی که در مورد شهروندان خود آن کشور جاری است محاکمه و مجازات می شوند، از کلیه خدمات شهروندی و رفاهی که اتباع کشور میزبان ازآن برخوردارند، برخوردار می شود: اعم از آموزش و پرورش رایگان، خدمات درمانی و بهداشتی، حقوق ایام بیکاری، حق اولاد و قس علیذا. به بیان دیگر یک مهاجر ایرانی پس از آنکه به عنوان مهاجر در سوئد، نروژ، دانمارک، انگلستان، فرانسه، آلمان، کانادا، آمریکا یا استرالیا پذیرفته می شود با وی همانند شهروندان همان کشور رفتار می شود. حاجت به گفتن نیست که این امتیازات شامل اعضای خانواده و وابستگان اوهم می شود. حتی اگر آنان به هنگام ورود به آن کشور، همراه وی نبوده باشند.
اما در ایران؛ یک پناهجوی افغانی صرف نظر از آنکه قانونی وارد کشور باشد یا غیرقانونی، صرف نظر از آنکه یک سال در ایران اقامت داشته باشد یا ده سال یا سی سال، از هیچ حق و حقوقی برخوردار نمی شود. یک افغانی که فی المثل بیست سال است در ایران زندگی می کند و همسر و فرزند دارد مثل آب خوردن ممکن است توسط نیروی انتظامی از کشور اخراج شود. و باز هم ای کاش این، همه تراژدی بود!
مشکلات عده ای بر سر راه ثبپ نام و به مدرسه رفتن فرزندان افاغنه در ایران وجود دارد. بعضا آنها رابه مدارس راه نمی دهیم، بعضا ازآنها هزینه آموزش و پرورش فرزندانشان را می گیریم، بعضا به آنها مدرک نمی دهیم و بعضا اگر یک افغانی مجبور شود فرزندش را از مدرسه ای بیرون آورده و به واسط تغییر شغلش به منطقه یا شهر دیگری ببرد به عذاب العلیم دچار می شود. افغان ها، دفترچه خدمات درمانی ندارند و از همان حداقل هایی که به هرحال تامین اجتماعی برای کسانی که دفترچه خدمات درمانی دارند یا فراهم می کند، بی بهره اند. فی الواقع هر امر اجتماعی که مسلزم ارائه « فتوکپی شناسنامه» و « کارت ملی» می باشد، افغان ها عملا از آن محرومند به این معنا که افغان ها نه می توانند حساب بانکی داشته باشند؛ نه می توانند منزل یا اموال منقول یاغیر منقولی را خرید و فروش نمایند، نه می توانند گواهی نامه بگیرند، نه می توانند مدرسه بروند و نه می توانند استخدام شوند، نه حتی می توانند در یک بیمارستان به صورت رسمی بستری شوند نه می توانند برای خدماتی اعم از تجاری، زیارتی یا غیر آن ثبت نام نمایند و نه هیچ امر و کار دیگری. فرقی هم نمی کند که چند سال درایران بوده اند. یک افغانی و خانواده اش که ممکن است سی سال هم درایران زندگی کرده باشند، همین وضعیت را دارند.
از همه این ها اسفناک تر و غیر انسانی تر، رفتار ما با کودکان معصومی است که ثمره ازدواج یک افغانی با ایک ایرانی می باشند. در سه دهه گذشته، هزاران خانم یا دوشیزه ایرانی با افغانی ها ازدواج کرده اند. حاصل این هزاران ازدواج، دهه هزار کودکی است که مادرشان ایرانی و پدرشان افغانی است. می دانم که خیلی از خوانندگان باور نخواهند کرد، اما از نظر مقامات ایرانی، این افراد وجود ندارند. چون مسولان ما، این ازدواج ها را به رسمیت نمی شناسند، یعنی ازدواج با « اتباع بیگانه» را به رسمیت نمی شناسند، بنابراین ثمره این ازدواج ها را هم به طریق اولی به رسمیت نمی شناسند. لذا به فرزندان این ازدواج ها شناسنامه نمی دهند بنابراین دهه هزار ایرانی که امروزه بسیاری از آنها به سنین بالای ۱۸ سال رسیده اند، در کشور هستند که چون شناسنامه ندارند، وارد هیچ امر و حوزه اجتماعی نمی توانند بشوند. نه می توانند به مدرسه بروند، نه می توانند گواهینامه رانندگی بگیرند، نه بیمه شوند، نه حساب بانکی داشته باشند و نه هیچ چیز دیگری. این رفتارها را که ما با هم کیشان مسلمان مان که تازه هم نژاد ما هم هستند انجام می دهیم، مقایسه کنید با رفتار غربی های بی دین و مذهب در دانمارک، نروژ، فرانسه، انگلستان، کانادا و آمریکا با ایرانیانی که نه هم کیش و آیین غربی ها هستند، نه هم نژاد و تمدن آنها. سال گذشته در مجلس طرحی تهیه شد که به مشکلات فرزندان ازدواج های ایرانیان با افغان ها رسیدگی شود. اما نمایندگان کمیسیون قضایی مجلس در همان مرحله رسیدگی در کمیسیون، آن را از دستور کار خارج کردند و یکی از مسولان آن کمیسیون به مطبوعات توضیحات کافی داد که چه خطر عظیمی از بیخ گوش ملت متمدن، مسلمان و بافرهنگ ایران گذشت. چه اگر آن لایحه به تصویب می رسید خطرات عظیمی متوجه امنیت ملی مان می شد. هیچ کس هم از آن بزرگوار و نه از سایر بزرگواران کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس نپرسید که روشن شدن وضعین حقوقی دهه هزار انسان که تنها جرمشان آن بوده که از مادر ایرانی و پدر افغانی به دنیا آمده اند، چه خطری را متوجه امنیت ملی ایران می کرد؟
به عنوان یک ایرانی، از ملت بزرگ افغان که برخی از هم میهنانمان اینگونه زشت و غیرانسانی با آنها رفتار می کنند، پوزش می طلبم. در برابر همه افغان هایی که خیابان های شهرم را تمیز می کنند، ساختمان های شهرم را می سازند، در گاوداری ها و سایر مشاغل دشوار شهرم، شرافت مندانه کار می کنند، به عنوان نگهبان، آبدارچی و مستخدم و مشاغل دیگر نقش ارزنده ای در تولید ناخالص کشورم دارند، سر تعظیم فرود می آورم و دستان خسته و پینه بسته شان را با همه وجودم می بوسم و بر روی سرم می گذارم.
.
نوشته فوق مربوط استاد محترم داکترصادق زیباکلام شهروند ایرانی میباشد.
این که صادق زیباکلام کیست و ازکجا است ایرانی ها ازما افغانها کرده بهترمیفهمند.
افغان و ایرانی چیرا گپی بهوده میزنید؟ از خودیتان تاریخ ومی سازد؟
همگی می فهمد تا چندی پش ایران و افغانستان در نقش جهان موجود نبود همه روسیه کبیر نام داشت به دنبال تاریخ ولایتتان هستد بروید تاریخ روسیه کبیر را مطالعه کنید.
گر روسیه اراده کند سحرگاه دوباره جزوی روسیه هستد و بچه تان در مکتب زبان روسئ میخاند.
این متعصبین ایرانی کی می خواهند دست از خودخواهی و خودبزرگ بینی بردارند؟
وافعا آدم از حرفها و خاطرات بدی که از ایرانی ها داشته هیچ وقت فراموش نمی کنه
خدا این بلایی را که سر افغانستان آمده برسر شما بیاره تا درک کرده و بفهمید که این مردم بیچاره افغانستانی چی کشیده اند و چه به روزگارشان آمده که این همه توهین و تحقیر شما را تحمل می کنند و از روی ناجاری بازهم در ایران زندگی می کنند ایرانی که کوچکترین ارزش انسانی برای افغانستانی ها قائل نبوده و نیست.
۲میلیون مهاجر افغانستانی که در ایران پناه آورده اند همگی با زحمت و زور بازو و آبرومندانه زندگی خودشان را پیش می برند بدون اینکه کسی برگ درختی به آنها بخشیده باشد و خدا را شکر از میان بیش از ۲ میلیون نفر شما چند نفر گدای افغانی را مشاهده کرده اید؟
و یا چند نفر مجرم و دزد و … را دیده اید که افغانستانی بوده اند.
من به مردم زحمتکش و صادق و درستکار کشورم افتخار می کنم
که در ایران به عنوان معتمدترین و راستگوترین و زحمتکش ترین انسانها معروفند این جمله مرا کارفرمایان ایرانی بهتر درک می کنند چون امین بسیاری از آنها همین افغانستانی ها هستند.
دورود بر تو ای هموطن سرافرازم
به امید روزی که صلح و امنیت و آبادانی در کشورمان آمده و همگی از دیار دیگران زخت بربسته و راهی دیار خود شویم.
سلام
من شکرالله استم اهل تاجکستان من همه نوشته را خاندم بسیار
موتعسر شدم در ارزیابی و نتیجه گیری بنده از نظر آداب کلام و کلمات که بوی نژاد پرستی میداد بین افغانهاوایرانی ها ایرانیها نمره زیر صفر را هم نسیب نشدند چون هرافغانی هرف از وحدت یکپارچگی میگفتن وایرانیها بر خلاف کلماتی توهین آمیز و فهش ناروا مخصوصآ خانم مهناز که خودرامهناز سرور افغانها نام نهاده بود خیلی خجالت آور است این نمایدهگی میکنه از فرهنگ مردم یک سرزمین و دوم اینکه یک اقای که نامش فراموشم شد هرفهای خانم ایرانی بی تربیت تائید کرد واقعآ متعصفم برایش . به انید اینکه یک روز این سه کشوری هم زبان هم دین هم فرهنگ افغانستان ایران و تاجیکستان با هم اتحاد کنند و یک مثلث را تشکیل دهند که گویا یک کشور هستند ویا بودند.واقعیت یک کشور بودند این انگیسها و عربها بودند که آمدند ما را از هم جدا کردند یکی بازور دین دیگری با زور سیاست
من درنوشتار فارسی یا دری خوب نیستم اگر کدام غلطی درنوشتن من می بینید ببخشید
بابک حالا یکی فحش داد شما باید فحش بدی که شعور و فرهنگتو بااین حرفا به رخ بکشی .اگه راست میگی بدون فحش حرفت رو بزن حرفم که میزنی همرو خطاب نکن .
این رو هیچ کس حتی غربی ها نمی تونند انکار کنند که در تاریخ منطقه تنها حکومت ایران بوده که تاریخی و فرهنگی کهن دارای رسم خط بوده و زبان فارسی ادامه ان است وحالا افغان هامیگویند فارسی را ما اختراع کرده ایم و از رستم وشغاد و از کتاب ۱۰۰درصد ایرانی شاهنامه به عنوان کناب کشور خود یاد میکنند!
آغاز تاریخچه ی خط در ایران باستان که طبق کتیبه ای که در جنوب ایران کشف شده است به حدود ((پنج تا هفت هزار سال ))پیش می رسد و برای نمونه می توان از کتیبه های موجود در معبد سه هزار و پانصد ساله ی زیگورات نام برد در شهر سوخته نیز بقایای شهری ۶ هزلر ساله کشف شده.زبان فارسی از سرزمین پارس در حدود استان امروزی فارس در جنوب ایران سرچشمه گرفتهاست.
naserjanجالب نوشته بروید تاریخ روسیه کبیر را بخوانید که نه ایران بوده و نه روسیه .روسیه تزاری ارمنستان .اذربایجان.گرجستان .نخ جوان وقره باغ را از ایران جداکرد همان مکانهاییکه سرشار از نفت بود ودر جنگ دوم جهانی کمک بسزایی به روسیه کرد قبل از جنگ دوم روسها بر علیه تزارها قیام کمونیستی کرده و شاه خود را به همراه خانواده اش سوزاندندوشوروی (USSR)تشکیل شد.شوروی به اسیای میانه حمله برد و قزاقستان و ازبکستان تاجیکستان راگرفت مرو(ترکمنستان)را از ایران جدا کرد و تا خراسان پیش امد در این موقع انگلیس از ترس نفوذ انهادر هند و ضعف حکومت مرکزی در ایران جزایر وسواحل جنوب ایران را گرفت و شرط ازادی ان را استقلال افغانستان نهاد و افعانستان بوجود امد باشروع جنگ جهانی دوم ایران اشغال شد شمال ان به وسیله شوروی و جنوب ان به وسیله اینگلیس گندم واب ایران را غارت کردند و به همراه سلاح به شوروی بردند وجنگ را برده و ایران را پل پیروزی خود بر المان نازی نامیدند عدهای از لشکر بزرگ !ناصر الدین شاه نیز در بیابان ها براثر نداشتن سوخت و اب زمین گیر شده و تلف گشتند اما چون ایران در ان زمان اعلام بیطرفی کرده بود امروز میتوانیم غرامت ان را با شکایت بگیریم که بنا به دلایلی هنوز اقدام نکرده اند بعد از جنگ اینگلیس ضعیف شد شوروی به علت بزرگی مساحت و نارسایی های اقتصادی ناشی از رقابت تسلیحاتی فروپاشید و امریکا جای انهارا گرفت ولی این معلوم است که ایران اشغال شد ولی جز روسیه ویا شوروی نشد وبعد از جنگ با فشار جامعه جهانی اینگلیس و روسیه بیرون رفتند وگرفتن غرامت ما همچنان محفوظ است .
دوست عزیز ان کس که قید کشور ودین خود را میزند وبه خارج رفته وهمجنس گرا میشود ان دختری که از خانه و خانواده خود فرار کرده و به دبی میرود و کارهایی که نباید بکند را همه میدانیم تعداد این افراد هم کم نیست و لی ایا بادیدن این افراد باید گفت ایرانیان اینچنین اند کسی که کشورو دینش برایش اهمیت ندارد را باید چه کار کرد .در مورد مساله مهاجران در بالا مقایسه ای شده بود بین وضعیت مهاجرین افغان که به ایران میروند و وضعیت ایرانیانی که به خارج مهاجرت میکنند باید گفت این مقایسه غلط است زیرا شرایط این مهاجران متفاوت است عده زیادی از مهاجرین شما بدون روادید میایند و دراین بین هستند افراد معدودی که به قاچاق مواد و کارهای خلاف قانون پرداخته وپیگیری وبازداشت انها نیز به دلیل نبود مدارک مشکل است با مهاجرت انها جوانان ایرانی بیکار ماده و معتاد میشوند در مجلس ایران به تصویب رسید که اگر مهاجرین ویزای موقت بگیرند میتوانند کارت شناسایی واقامت مجاز داشته باشند حال مهاجرین ایرانی که به خارج می روند عدهای نخبه و دانشگاهی اند که برای تحصیل میروند و با دعوتنامه هایی غرب جذبشان میکند که هزینه های ایران بر انها به هدر میرود چون معمولا انها به ایران نخواهند امد وصنعت و اقتصاد غرب را رونق بیشتر میدهند عده ای پول دار و سرمایه دارند که کشورها برای انها سر از پا نمی شناسند و عده ای با خود فروشی بی دینی همجنسگرایی وصحبت ضد حکومت ایران تابعیت انجا راگرفته وبا صحبت ها وکار هایشان انهارا خشنود تر از قبل مینماین میبینید که غرب از این مهاجرت ها چه سودی میبرد و حال مهاجرین افغان حتی روادید نمیگیرن و به کشور ما میایند که حتی نمی توان به انها مدارک شناسایی داد چون وقتی ورود اینان به کشور ثبت نشده و غیر قانونی امده اند دادن مدرک شناسایی به چه درد میخورد .
من همیشه گفتم تاریخ رو نمیشه بافت تاریخ رو باید هون جور که هست قبول کرد . کشوری به نام اریانا که در منابع یونان امده در کتاب تاریخ جانوران انها امده که توهینیه این طبقه بندی برای مردم این منطقه در شاهنامه امده که به علت وجود دیو ها و پرواز پادشاه بابستن نخ به پرندگان و داستان های اینچنینی نمتونه مرجع دقیقی برای تاریخ یک ملت باشه شما برای اثباط تاریختون توی نوشته های غرب نگردید شما جزئی از ایران بودید اگرچه حتی نام ایران رو انگار میکنید ۹۰ درصد تاریختون هم تاریخ ماست ولی اجازه ندارید که تاریخ مارو تحریف کنید هرودیت یونانی نوشته وقتی خشایار شاه به یونان حمله کرد ایرانیان یک میلیون نفر بودند گر چه ماخودمون هم میدونیم در ان زمان نمی شده انقدر انسان را اذوقه وغذا رساند ولی این نشان از ترس غرب از امپراطوری ایران بوده ولی به علت اینکه اسکندر خیلی از اثار مارو از بین برد دسترسی چندانی وجود نداره از جمله چند هزار لوح هخامنشی که به امریکا برده شده وامریکا مصادره شان کرده .
در مورد تاجیک صحبت ها وفحش های یک حرف فرد خواه ایرانی یا افغانی نشان از بی فرهنگی ان شخص دارد که حیوانات نیز پرخواش دارند و گاز هم میگیرند.
زور واجباری دردین نیست وهرکار که با کشور های ما شده به نمی توان نسبت داد مگر پیامبر به فتح مکه نایل نشد فران دادند مشرکان در امانند حال دین باعث جدایی شده یا افرادی که در دین افراط وتفریط کردند؟ حقیقت این است که مامی مشکلات ما در درست نفهمیدن دین خود ودرست هدایت نکردن جوانان است که این وضع ها را دارن یا معتادوافسرده یا طرفدار ازادی حیوانی غرب .مگرنه مانباید بگوییم کشورهای فارسی زبان متحد ویکی شوند باید بگوییم کشورهای مسلمام متحد ویکی شوند .
هه هه هه کی میگه اون آقای شکرلله تاجیک هست؟
اینم فیلم یه افغانیه، تاجیکها اکثرا با سواد و منطقی هستن اینکار ازشون بعیده که بیان اینهمه توهین و دروغ افغانهارو بخونن و در نهایت ازشون طرفداری کنن. هرکی بوده شوخی بیمزهیی کرده و البته تابلو.
آقای امیر میشه خواهشاً نیای اینجا؟ و این صفحهرو بذاری برای افغانها تا بیان هرچی دل تنگشون میخواد بگن شاید یکمی از کمبودشون جبران بشه.
اینا به هر دلیلی برگشتن کشورشون یا کشورهای دیگه فکر میکنن خرشون از ٔپل گذشته حالا دارن از دور به جای تشکر دهان کجی میکنن. یادشون رفته که هنوز میلیونها افغانی تو ایران هستن که توهینا و نمک نشناسی این عدّه باعث میشه که طرز فکر و رفتار ما با اینهمه افغانی داخل ایران ۱۸۰ درجه تغییر کنه .
آمریکا وضع اقتصادیش خراب شد، دید الان پول تو مواد مخدره کلی بهانه جور کرد و حمله کرد به افغانستان تا بتونه کشت و تجارت مواد مخدّر رو منحصراً دست خودش بگیره چون فکر میکنه خاک افغانستان برای این محصول خیلی مناسبه.
حالا هم که داره افغانهارو دسته دسته سر به نیست میکنه یا فراریشون میده به کشورهای دیگه.
پس عجله نکنین هنوز خر از پل نگذشته گذر پوست به دباغ خونه میافته.
آقای بابک و بقیه که به ناموس ایرانی توهین میکنید، چشمتون رو باز کنید این دخترای شما هستن که میرن کاخ سفید و بابت این همه کشتار برای تشکر جلوی اوباما و آمریکاییها آواز میخونند و رقاصگی میکنن.
اونوقت جواب ایییییننننهمه محبت ما این توهین هاست.
در ضمن جناب آقای مدیر سایت بهتره با دقت این کامنتهارو بخونید، چون فحش و کلمات رکیک که گفتین پاک میشه به وفور در پستهای افغانها به چشم میخوره و همچنان ادامه داره.
همون که ساله ۲۰۱۲ هستیم و شما باریختن اسید به صورت زنان وبریدن بینی وگوش زنان تمدن قابل اعتنایی ندارید همونکه باقی مانده ابادی های کشورتون رو کفار(شوروی)ومسیحیان دارند نابود میکنند قران را اتش وبه زنان تجاوز میکنند سیدیهای مسیحیت راانتشار ومیحست را ترویج میکنند نشون میده که خدا زددتتون .
امیر از تهران در تاریخ خرداد ۱۵م, ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۳ ب.ظ
امیر از تهران در تاریخ خرداد ۱۵م, ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۳۷ ب.ظ
این دو پیام را بخونید تا بدونید ماچرا سنی نیستیم.
هرچقدر که در زمان خلیفه های عمر وعثمان وابوبکر به دختران ما تجاوز شد و ایرانیان به ناروا تحقیر واموال به غارت رفت در زمان علی (ع)این رفتارها نشد .این کارها جزءدین بود ؟
امیر بیچاره. تاریخ اسلام رو هم دستکاری شده شو خوندید شما رو فریتب دادند این عرب های استفاده جو بخاطر همین سیغه رو حلال ساختن میومدن ایران همه سیغه میکردن عیاشی میکردن.ببینم در کجای قران از قول خداوند در باره سیغه آمده به من هم نشون بده .
سیغه از نظر مسلمان ها حرام است
سیغه از نطر مسمانان واقعی زنا محسوب میشود
آیا شماشخصآ راضی استید یکی بیاد با یکی از اعضای خانواده تون سیغه کند ءاون هم سیغه یک ساعته یا سیغه یک روزه ووووو ء ففد میخام یک جواب منطقی ازت بشوم لطفآ احساساتی نشو
آغای امیراین که میگوی درزمان صدراسلام بالای دختران وزنان ایران تجاوز شده نهتان محض است. دوم این اظهارات یک ایرانی که خود بالای زنان خود تهمت و بهتان میکند که بالای آنها تجاوز شده ازاین کرده بالا بی غیرت نیست.
به نظر من اسلام امد تا مشکلات انسان ها رو هل کنه تمام بد بختیه ما مسلمان ها اینه سخن سید جمالدین که گفت امروزه استفاده ما از قران فقط موقع مسافرت رفتنه که بگیریم بالای سرمون یا موقع خونه جدید رفتنه که اول قران ببریم یا موقع ازدواج که مهریه عروس کنیم و کلا تمام نظراتی دوستان نوشتن هیچ کدوم با کلام خدا که مایه سعادت بشره جور در نمیاد همش نزاد پرستی و تکبر و بی ایمان بودن به خدا هست خدا نمیدونم واقعا باید فکر کرد اگه ما شیعه هستیم امام علی نظرش راجع به مهاجرین چی بود اگه سنی هستیم پیامبر نظرش چی بود؟
آقا Amir که گفتی افغانها قتل و تجاوز در ایران انجام میدن.یه خورده عمیق تر فکر کن.افغانهاحدودا سی سال در ایران بودندچرا در ۱۵ یا۲۰ سال اول این حرفا نبوده یا قضیه اصفهان و مازندران .به نظر من اینا سیاستهای دولت ایرانه که یه جورایی می خواد نظر مردم رو از اونچه داره تو ایران مگذره به دیگه طرف جلب کنه
اگه ما نیروگاه هستهای مون ۴ برابر یک نیروگاه فوق پیشرفته خرخ ور داشته تازه اونم هنوز نا کامله یا تورم های شدید اقتصادی که داره کمر اقتصاد ایران رو میشکنه تغصیر مهاجرین افغانه وخیلی از اتفاقهای دیگه که من وحتی دیگر مردم ایران هم در جریان نیستندحالا دولت مردای ایران مدانند این خطاهایی که کردن اعتراضاتی به همراه داره از این میترسند ای معترضین با هم جمع نشوند وحکومت آنان را به خطر نندازند .به نظر من مهاجرین قاتل و متجاوز بسیار کمتر از قاتلین و متجاوزین ایرانی است چون نسبت جمعیت مهاجرین بسیار کمتر از خود مردم ایرانه.
دوستان ایرانی
۱٫ ما عقب مانده ایم چون در کشور ما جهل سال است که جنگ جریان دارد. از قضا ما مورد حمله ای یک ابرقدرت قرار گرفتیم و به خاک خوردیم. حالا چرا شما این قدر طعنه می دهید؟؟؟؟؟ ایا با این کار احساس خوبتری می کنید؟ ایا عقب ماندگی گناه است؟؟؟ اگر عقب ماندگی گناه است پس شما هم گناه کارید. درست است که از ما پیشرفته ترید ولی باور کنید در کشورهای دیگر، ایران را یک جهنم روی زمین می دانند. حالا گیرم کمی خنک تر از افغانستان.
۲٫ چرا شما یکسره در گذشته زندگی می کنید و به ان افتخار می کنید؟ مگر اعراب ایران را اشغال نکردند؟ دین تان را تغییر ندادند؟ حکومت و دولت و همه چیز تان را نابود نکردند؟ مگر شصت درصد کلمات زمان تان عربی نیست؟ مگر عربهای مرده را مردم تان پرستش نمی کنند؟ مگر تا ایرانی عربی نخواند اولادش را مردم تان حرامزاده نمی دانند؟
مگر مغول ها ایران را اشغال نکردند؟ مر برای سالیان سال بر سر تان حکومت نکردند؟ مگر تمام هست و نیست ایران امروز به شمول ازادی از یوغ اعراب برای تان از مغول ها به ارث نمانده است؟
۳٫ مگر اشرف افغان و بعد هم محمود افغان بر ایران حکمرانی نکرد؟ مگر محمود غزنوی ترک تبار بر شما حکومت نمی کرد؟
حالا مگر نادرشاه حکومتش چقدر طول کشید که شما حکومت او بر کشورهای منطقه را دلیل این می دانید که این کشورها بخشی از ایران بوده اند اما حکومت چندین قرنه ای اعراب را دلیل این نمی دانید که ایران بخشی از عربستان و عراق بوده است؟
چرا حکومت چندین دهه ای مغول ها ایران را بخشی از مغولستان ان روز نمی سازد که تجاوز کوروش به اسیای میانه ، ان را بخشی از ایران ان روز می سازد؟
تاریخ را بگذارید سر جایش. ما هم قبول کردیم که از شما بدبخت تریم. اما شما امروز برای جهان مدرن چه چیزی برای گفتن دارید؟ ولایت فقیه؟ دیکتاتوری مذهبی؟ سنگسار؟ شلاق زدن؟ اعدام های خیابانی؟ مرتد خواندن ها؟ شما و رهبر شما حتا به شهروند یک کشور خارجی حق استفاده از ازادی بیان را نمی هد مثلا سلمان رشدی و شما حالا امده اید می گویید مااینیم و انیم. عزیزم گیرم از اسمان امده ای. اما در گل و لای فرو رفته ای.
مگر ایرانی در اب های اندونزی در کنا افغانی قزن سیزدهمی غرق نمی شود؟ مگر مهاجر ایرانی در شهر های اورپا در کمپ ها در کنار مهاجرین افغانی به سر نمی برد؟ مگر بدنامی شما کمتر از ما است؟ یک رییس جمهور دزد ما داریم و یک ریس جمهور احمق هم شما. یک نظام لق و پق ما داریم و یک نظام مذهبی امخوار هم شما. در تهران هم ادمها از سر و کله ای همدیگر بالا می روند و در کابل همدیگر را می خورند.
بیایید که از خوابهای تاریخی خود مان بیدار شویم. باور کنید جهان به ریش ما می خندد.
ابله مردک به فکر ان بوده است
که مرا جد و بابه خان بوده است
فعلا حتی همان اعراب گه شما قبول ندارید، هم در سیاست خارجی و هم در مسایل اقتصادی و هم در همزیستی با ملل دیگر از شما بهتر عمل می کنند. فعلا ایران یکی از تنها مانده ترین کشورهای جهان است که فقط زیمبابویی و ونزویلا و کوبا برایش مانده است و یا هم زیر دار گریختگی های مثل اسد و نصرالله.
من می گویم شما هر چه بودید حالا هیچ کاره اید. هیچ کاره. ما هم هر چه بودیم از شما هیچ کاره تریم. هیچ کاره.
افغانی هم که به ایران می اید از ان بدبختهایی است که درهای دیگر به رویش بسته است. باور کنید.
من خودم حاضرم بمیرم اما یک روز زیر سلطه ای طالبان تهرانی و قمی زندگی نکنم. بسیجی های سیاه پوش و عبوس شما پیشکش خود تان و افغانی های خمینی پرست باد !
یه خونه بزرگ نظر یکی رو جلب میکنه میخواد اون خونه رو به چاپه دو برادر تو اون زندگی میکنن . اول میاد تفرقه بین اونا میندازه بعد میاد خونه شونو تقسیم می کنه .بعد میاد از شون می پرسه خونه تو قسمتی از خونه اون بوده یا خونه اون …… وقتی اونا در گیر میشن چپاولشو شروع می کنه.
من یک افغانی ترکتبار هستم و وقتی مهاجر شدم امدم به ترکیه. هم محبت دیدم و هم یاری و کمک. مثل وطن خودم دارم در این دیار عزیز زندگی می کنم. کسی هم به من طعنه نمی زند. من ترکم.
اما یادتان باشد که اکثریت مطلق افغانهای مهاجر در ایران، فارسی زبانهای افغان هستند. حالا فکر کنید که شما به همزبانهای تان این قدر طعنه می زنید و خور و پوف می کنید، وای از روزی که غریبه های غیرفارسی زبان به کشور تان پناهنده شوند.
اما من شخصا فکر می کنم که بدرفتاری شما با مهاجرین افغان ( که فارسی زبانهاهستند ) خیلی هم ه نفع افغانستان بوده است. یعنی یک جمعیت بزرگی از افغانها، از مزدوری و دوندگی برای ایران به صورت طبیعی بیزار شدند که ما این کار را نمی توانستیم. فعلا فارسی زبانهایی که درایران به سر برده اند از مخالفان سرسخت نفوذ فرهنگی و سیاسی ایران به شمار می روند در حالیکه در گذشته اینها خودشان را بیشتر متعلق به ایران دانستند تا به افغانستان.
به هر صورت، امیدوارم خیلی عصبانی تان نکرده باشم. اگر عصبانی هم شده اید سر تان را به مانیتور تان بکوبید تا سختیی واقعیت، از خوابهای تاریخی بیدار تان کند !!
درود از افغانی قرن سیزده به ایرانی عصر پسر ابوطالب !!
جالب چرا پستهای من انقدر براتون بد بودکه حذف کردین
اقا بابک سیغه و زنا یعنی چی ایا همه ی احکام امروز ویا زمان پیامبر در قران نوشته بود یا خود پیامبر باتوجه به ایات قران وشرایط جامعه انرا استنباط و وضع کرد . فرق زنا و ازدواج دراینه که زنا تعهدی برای طرفین ایجاد نمیکنه وجامعه رو بدون تعهد به نسل وبیمسئولیت میکنه همین و باعث ضعف وسستی یک جامعه میشه قران امد تا ضررهایی که برای یک جامعه متسوره را نشان بده حال این ماییم که باید با توجه به زیرپای ننهادن قوانین قران ونگاه به وضع جامعه قوانینی که به نفع ان است را وضع کنیم صیغه وجود داشته باشه بهتر از اینه که زنا وجود داشته باشه در شرایطی که برای جوانان نه کار کافی وجود داره و نه شرایط ازدواج اینهمه کاباره و مرکز فساد در کشورهای عربی وغربی چرا به وجود امده و وزنان ومردان بی مسئولیت به روابط چرا وجود دارند .این معلوم است که شرایط زنانی که صیغه میکنند با یک دختر که با پدر و مادرش زندگی میکنه دچار فرقه و با صیغه حداقل دیگران رو از روابطشون مطلع و حدود مسئولیتی انها معلومه ولی ایا یک زن ویا دختر که خانوادش رو از دست داده و تنها زندگی میکنه و از پس مخارج زندگیش هم بر نمی اید با چیزی غیر از گناه و زنا میتونه زندگی خودش رو اداره کنه و ایا نوع این رابطه میتونه کمکی به جامعه بکنه . ایا باید در جامعه ی اسلامی برای این زنان فاحشه خونه باز کرد.
فرید بهتانی نیست اگر اوضاع ایران در زمان حمله مسلمانان توسط یک نفر یا دونفر مغرض به اسلام نوشته شده بود که البته در بسیاری از کتب به ان وضع وتحقیرات وتجاوزات وغارت ها اشاره شده درست بود وقبول میکردم ولی این وضع در ایران انزمان بگونهای بوده که مردم اصل دین اسلام را کاملا قبول داشته اند و به خاطر فشارهای ان اوضاع از این خلیفه ها روی گردان وناامید شده اند مگر نه اصل اسلام پاک ترین دین و شریعت موجود در جهان است وهمه انرا قبول دارند.
در مورد مهاجرین اینان باید قانونی وارد شوند وقتی به قانون یک کشور بی اعتنایی میشود وقتی عده کمی از انها جرم هایی مثل قتل و قاچاق انجام میدهند وبا کوچکترین پیگیری به افغانستان فرار میکنند باید چه کار کرد حال که ایران مدتهای مدیدی انها را پذیرفته و با کشور دشمن ایران پیمان میبندد و به ان پایگاه میدهد تا در اینده از کشور شمابه ما حمله کنند ایا در صورت این حمله اقای کرزای میتواند به قول خود عمل کند و جلوی استفاده امریکا از پایگاهای امیرکا را در افغانستان بگیرد ؟ من هیچ موقع تمامی افغانها را مجرم ننامیدم بلکه مجرین در هر نسل ونژادی هستند. نظر مردم ایران جلب شدنی نیست بلکه مثل هر کشور دیگری تابعی از منافع اسلام و کشوره .نیروگاه اتمی اگر ۴ برابر و حتی بیشتر هم هزینه در بر داشته باشد ارزش دارد تا امریکا بیاد برامون بسازه تمام قطعات اصلی رو اونها بدن و کارکنانش هم امریکایی باشند به این شیوه حداقل فناوری اون به ایران منتقل شده و حودمون میتونیم نیروگاه های بعدی رو بسازیم یا مشارکت بیشتری رو داشته باشیم تا هزینه هاش کم بشه. سال دیگه ساخت نیروگاه بعدی شروع میشه و به این صورت در دراز دت هزینه های ایران جبران میشه .
باتور کوهدامن
۱- بله که عقب ماندگی گناه است چون نه تنهابه اسلام ضربه میزند به کشور و مردم ان نیز ضربه میزند ایا اگر کشور شما کشوری صنعتی و دارای اقتصاد و ارتش قوی بود کسی جرات میکرد به ان حمله برد ؟ این حرفها را میزنم تا به خود بیایید نه مسخره تان کنم .
۲-بله اعراب به نا اسلام کارهایی ناروارا کردند مغولها ایران را اشغال کردند ولی بعد از ان اسلام اورده و از حیوانیت ووحشی گری خود توبه کردند. ومغولی که مسلمان باشد وبه عدالت جامعه را حکومت کند وبه کسی ظلمی نکند چرا در راس نباشد . حال اینکه در حمله اینان به ایران گویند که از باروهای یک قلعه شهر ۲۰ هزار دختر را به پایین افکندند تا ابروی ایرانیان در برابر مغولان بیش از ان نرود محمود غزنوی ترک نیز قطعا مسلمان بوده وظلم کمتری رواداشته و هنوز هم با افتخار ادعای مان این است که ایران بخشی از نقشه ی اسلام است نه عربستان یا عراق ! اینان اگر عدالت داشتند در ابتدا نشان دادند و با حمله صدام وکمک مالی و جانی ثابت کردند که ندارند در عوض در ایران مسیحی ارمنی مسلمان سنی وشیعه و حتی سنی ها وشیعه هایی از افغانستان و پاکستان در جنگ به کمک ایران امده بودند . کما اینکه امروز هم سنی و شیعه درایران وبرعکس کشور های انها به مساوات زندگی میکنند و انها خود اختلاف می اندازند .
سلمان رشدی حیوانیست در لباس انسان و هرجاکه باشد مرگش حلال همین ترس برای او کافیست و اگر ازادی باشد که حیوان از همه ازاد تر و دارای دموکراسی بیشتر !
درست ایران تنها مانده ترین است و انسانهای ازاده و پیامبران نیز تنها ترین بودن موسی جلوی فرعون پیامبر در مقابل مشرکان سنگ در دست گرفته که روی بام بودندو ایران در برابر امیریکا و اسرائیل و دوستان انها .
عصبانیت مهاجرین افغان در ایران بیشتر ان ناشی از تفرقه شبکه های اهواره ای غربی است تا دل انها چراکه انها خود شما را اواره میکنند وایران را مقصر .
من یک افغان هزاره و بزرگ شده ایرانم و به خمینی احترام زیادی قائلم و به مراجع تقلید نجف و قم عقیده داشتم .اماحال تنها به خمینی عقیده دارم و تماما را رد مکنم. چرا که حال در ایران بر مردم ایراناز طرف دولت ایران ظلم میشود یا در زندانهای ایران اعدامهای بدون مهاکمه میشود یا به زنان زندانی تجاوز جنسی مشود کار ندارم مگم شاید یک یک دسیسه علیه جمهوری اسلامی باشدچون به چشم خود ندیدم. اما در قضیه اصفهان و مازندران علیه افغانها که این را نمی شود تکذیب کرد ایا حق نبود این مراجع تغلید نمی توانستن یک اعتراضیه منتشر کنن به این دلیل از انان نفرت دارم وتمامی انان را رد می کنم اگر در حکومت علی مرتضی یا محمد مصطفی ص نیز چنین اتفاقی می افتاد و انان هم هیچ اعتراضی نمی کردن من انان را هم مسلمان نم دانستم چه برسد که بخواهم انان مرجع تقلید خود قرار دهم…………هر مسلمانی که صدای برادر مسلمانش را بشنود که فریاد برمی آورد : هان ای مسلمانان به فریادم برسید ! و برای یاری او قیام نکند مسلمان نیست ” پیامبر اکرم ( ص)
سلام به همه شما
نه به همه افغانی ها و نه به همه ایرانی ها ونه به نژاد پرست ها و متعصب ها .
سلام به همه اونهایی که انسانند.
من نه ایرانی هستم نه نروژی یعنی شرمم می اید باشم من با هر دوی این نژاد زندگی کردم در بین شماها.
هنوز هم دنبال جا و مکان هستین. شماهارو می شناسم هر کدوم شما دم از برتری می زنید اما اصل رو فراموش کردیم بابا هممون بچه مسلمونیم. واسه هم جبهه گرفتید.
من تو کشور نروژ زندگی می کنم انسان بودن رو اینجا می بینم. مواظب هم دیگه باشین از همدیگه خوبی بگین تا همه دنیا غبطه بخوره.
به خدا اینجا نمی گن ایرانی هستی یا افغانی؟ از مسلمونا می ترسن
ببین ماها با خودمون چکار کردیم
حرف زیاد ولی اونی که بخواد بفهمه تا همینجا بسه
می خواستم نظر بدهم یاد شعر شاعر افتادم …
من این دُر دری در پای خوکان نریزم…
چه ایران و چه هم نوعان عزیز و افغانی ما هر چه می کشند از اسلام می کشند هر دو باید در جهت شناخت و زدودن این دین تلاش کنیم و کتابهای منتقد اسلامی بخوانیم و به دیگران هم پیشنهاد کنیم تا از این بلای عظیم نجات پیدا کنیم
کتاب تولدی دیگر نوشته شجاع الدین شفا رودانلود کنید و بخونید اسلام اون دینی نیست که فکر می کنید
بله اسلام چیزی نیست که در قلب تونه و بهش فکر میکنید اسلام چیزیه که باید اونرو از غربی هایی که پدراشون رو معمولا نمیبینند بشناسیم اسلام چیزیه که مااگر اونرو داشته باشیم نمیتونیم با دوست دخترمون تویه خونه زندگی کنیم و از اون بچه دار بشیم اسلام دینیه که اگر بهش ایمان نداشته باشیم مشمول تحریم و تحدید نیستیم بدید تروریست بهمون نگاه نمیکنند دیگه تجاوز و مشروب خوری ازاد میشه و سربازهای غربی مجبورنیستن بازور بهمون تجاوز کنند و همینطوری هی بهمون دموکراسی بدن چقدر غرب خوبه و ما تا حالا نمیدونستیم . نه توهم بیدینی داشته باشید ونه در دین زیاده روی کنید .
اسلام دینیه که در قرانش اجازه تجاوز به اسیران(یا همون کنیزان ) زن می ده اسلام چیزیه که اجازه قتل دگر اندیشان و ادم کشی در راه خدارو می ده و برای کشتن کسی که مثل تو فک نمی کنه وعده بهشت و حوری و شراب می ده اسلام چیزیه که برده داری رو حلال و ازدواج با دختر ۹ ساله رو حلال می دونه… اسلام سرشار از خشونت و برتر بینی مسلمانان ودر نتیجه نژاد پرستی و ادم کشی و حملات انتحاری رو می ده … مشروب خوری اشکالی نداره ولی ادم کشی کار کثیفیه هر وقت اینو فهمیدیم به ازادی هم می رسیم
در ضمن منو با اون یکی الهه اشتباه نگیرید من الهه هستم از تبریز و به هیچ دینی اعتقاد ندارم چون همه شون دروغگو و ظالم هستن
و در ضمن شرم امره که وقتی جهان داره به سمت دهکده جهانی شدن پیش می ره شما به هم نوعان افغانیتون توهین می کنید من عمیقا نسبت به وضعیت زنان افغان و خود افغانها در کشورشان یا در کشور ما احساس ناراحتی می کنم و یک بار وقتی مردان کشورم تو نانوایی از دست یک افغانی نانهایش را گرفتند و گفتند به کشورتان برگردید اشکم جاری شد و هنوز این صحنه ناراحتم می کنه
الهه جان عزیز ازتبریز
درود بر شما و حلالت باداون شیر که از پستان مادر مکیده ای
ببینم الهه جون حقیقت رو اینطور واضع بیان نکن چون امیر از تهران حوصله شنیدن اینجور چیزا رو نداره شروع میکنه به چرت و پرت گفتن
دوستان ایرانی و افغان
من فکر می کنم که بدرفتاری با بیگانه و مهاجرین تنها در ایران رایج نیست. این مساله در تمام کشورهای منطق رایج است. ریشه ای این مساله در خشونت و تبعیض نهادینه شده در فرهنگ ما است. یعنی معیارهای اجتماعی/فرهنگی ماها ، عقب مانده هستند.
در غرب اگر کسی به دین و مذهب و محل تولد و نژاد کسی کاری ندارد به خاطر این است که همه حمایت حقوقی و قانونی دارند و حاکمیت قانون به صورت جدی نهادینه است. در ضمن، در اکثر کشورها غربی، تنوع اجتماعی را به عنوان یک ارزش مطرح کرده اند. همچنان تاجایی که من دیده ام غربی ها نظر به شرقی ها بیشتر جهانی فکر می کنند. ولی در کشوهای ما، هنوز که هنوز است ذهنیت ها و الگوهای رفتاری ما قبیلوی اند.
من در کنار این عوامل، اسلام را یکی از عوامل مهم در شکل گیری فرهنگ های منطقه می دانم. خشونت و تبعیض در اساسات اسلام وجود دارد از این طربق خشونت و تبعیض در فرهنگ ما تزریق شده است. ببینید که جذیه، خودش هیچ دلیلی جز تبعیض ندارد. سنگسار، قطع دست و با، شلاق زدن و دیگر انواع خشونت در دین اسلام باعث شده است که خشونت به عنوان مهم ترین راه حل در زندگی ما جا باز کند.
اسلام یکی از خشن ترین و عقب مانده ترین ادیان هست. اصلا گسترش برق اسای اسلام، بدون خشونت، کشتار جمعی، چور کردن غیر مسلمانان و تحقیر شان ممکن نبود.
تنها در جنگ خیبر ، به دستور مستقیم محمد، ۹۰۰ نفر از یک قبیله ای یهودی را سر بریدند و اطفال و زنان شان را به اسارت گرفتند که از جمله ای این زنان اسیر یکی هم میمونه بود که کنیز محمد شد و چون حاضر به مسلمان شدن نشد، محمد با او ازدواج نکرد و میمونه کنیز از دنیا رفت اما محمد حق داشت که با او سیکس داشته باشد و یا او را به فروش برساند.
ایا این دین می تواند منبع نجات بشریت باشد؟ ایا با چنین دینی می توان جامعه ای مدنی ساخت که در ان تمام انسانها برابر باشند و همه احترام شوند؟
اخر بی دلیل نیست که در میان ۵۴ کشور اسلامی حتی یک کشور واقعا دموکراتیک نداریم و یک کشور هم نداریم که در قطار کشورهای صنعتی جهان قرار بگیرد.
نگاه کنید به افغانستان که به دست مجاهدین و اسلام گراها تا مرز نابودی نزدیک شد. نگاه کنید به ایران که به دست اسلام گراها تا کجا سقوط کرده است. نگاه کنید به باکستان که اسلام گراها دارند می میانش می برند.
در تایید سخنان خانم الهه از تبریز ایاتی رو که به مسلمین اجازه تجاوز به اسیران جنگی رو می ده رو همینجا براتون می ذارم:
سوره نسا ایه ۲۴ : زنان شوهر دار بر شما حرام است مگر زنانی که در جنگ مالک شده اید
نسا ۴: اگر نمی توانید بین زنانتان به مساوات رفتار کنید به یک زن و کنیزانتان (اسیران جنگی)اکتفا کنید
معارج ذ۲۹ و ۳۰ : و انانکه خود را از شهوات نگاه می دارند مگر بر زنان حلال و کنیزان ملکی خویش(همون اسیران جنگی)
مومنون۱-۶
احزاب ۵۲: ای محمد از این پس زنان بر تو حلال نیستند حتی اگر زیباییش مجذوبت کند مگر کسانی که مالکشان می شوی
احزاب ۵۰ : ای پیامبر بر تو حلال کردیم همسران تو را آنان که مزدشان را پرداختی و انانکه مالکشان شدی
پس اقای امیر اسلام دین تجاوزه نه فرهنگ غربی اکه بر عکس گفته اسلام که زن شرعی باید تحت هر شرایطی حتی اگه ناراضی خسته یا بیمار باشه باید در عشقیازی به شوهر نه نگه اگه تو غرب حتی شوهر با زن رسمی اش بدون رضایت همخوابگی کنه پدرشو در میارن … کلا تجاوز یه قضیه به شدت اسلامیه ولی تو غرب همپای قتل حساب می شه و مجازاتش خیلی سنگینه حتی اگه با زن رسمیت باشه
کتاب زن در گرداب شریعت نوشته رضا ایرملو را دانلود کنید و بخونید تا بدونید اسلام حتی به کودک دختر شیر خوار هم رحم نداره … دوستان افغان و ایرانی طبق گفته خانم الهه کتابهای منتقد اسلامی رو بخونید و ببینید اونا چی می گن ؟ اگه حرف حساب می گفتن قبول کنید و اگه نه .. چیزی از دست ندادید ولی به قول قرانتون همه حرفارو بشنوید و بهترینشو انتخاب کنید … پس به حرفای منتقدین هم گوش کنید و دلایل اونها رو هم بشنوید …
حضرت مسیح : از نظر بازی بپرهیزید زیرا تخم شهوت را در دلهایتان میکارد . حال شما ادعا دارید که ازادیهای حیوانی غرب را مسیح برای شما به ارمغان اورده یا شمارا از این رفتارها منع کرده چرا چنیدن انجیل وجود دارد ودر تمام انها مواردی کاملا همدیگر را نقض میکنند واضح است عده ای برای وجهه به این حیوان گرایی ها دین خدا را تحریف کرده اند . اسلام دینی است که از تداوم گناه انسانها رویگردان است نه از انسانهای گناه کرده بازگشته . حوری که قران وعده داده هدیه ی خداست وانسان نیست شراب بهشت مست نمیکند جهاد موقعی واجبه که به اموال و جان مسلمانان لطمه بزنند جنگهای پیامبر از جهت دفاع از حقوق مسلمانان بود نه تجاوز به غیر مسلمانان موقعی اسلام امد که برده داری در سراسر جهان رایج بود اما در قران از ازادی بنده ها به عنوان کار نیک و وظیفه یاد میکنه. سنگسار و شلاق در مسیحیت وجود داشته تغریبا تمامی ابزار الات شکنجه رو غربی ها سلخته و رواج دادند وقتی یونان سوریه را اشغال کرد برده داری را در انجا رواج داد و با لشکری از برده ها به ایران حمله بردند و… بین سالهای ۱۸۵۰ تا ۱۸۹۰ نزدیک به ۸ میلیون سیاه پوست برده را برای کار اجباری به امیریکا بردند عدهای که تختی میکردند به اتش میانداختند و شکنجه میکردند سرخ پوستها رو نسل کشی کردند جنگ کره .برمه پاناما .ویتنام .افغانستان . عراق و خیلی های دیگه که در اینهده به وجود خواهند اورد ایا مسلمونها باعث اینها بودند یا غرب با یان تاریخ هولناکش که الان دم از ازادی میزنه. دهکده جهانی وجود نداره بلکه دهکده مسیحیته اونهم تحریف شده مسیحیت. فرق وجود داره بین علیات انتحاری و اشتشهادی اولی جهنمی دومی بهشتیه .عجیب نیست که کشور مسلمونی صنعتی نیست زیرا برده داری انها جنگهای انها تحریم وتحدید ارعاب کودتا و ترور وسیله هایی بوده تا مسلمانان رو ضعیف نگه دارند.
زنانی کنیز هم که در جنگها به دست مسلمانان میافتادند معمولاراضی به اینکار بودند چون سرپرس ویاوری نداشتند مسلمان شده و به عقد و نکاح مسلمانان در میامدند . البته غیر از مواردی در حمله به ایران افتاد افتاد.
امسال ۴ ماهواره ایران اماده پرتاب به فضاست ماهواره ای با تفکیک دوربین ۱به ۱۲متر ماهواره ارتقای مداری ماهواره دارای صفحه خورشیدی باز شونده که بخشی توسط موشک سیمرغ بابرد زمینی بیش از ۴۰۰۰ کیلومتر ارسال میشه . سال اینده کار ساخت نیروگاه اتمی دیگری شروع میشه . محموله میمون برای ارسال به فضا کارهای نهاییش رو پشت سر میزاره . طرح زیر در یایی اتمی در دست طراحیه. تا ۸ سال دیگه برنامه ریزی شده تا یک ایرانی به فضا فرستاده بشه .ایران دیگه کشوری نیست که بشه بهش حمله برد چون ما نخواهیم گذاشت . زمانی که صدام گفت ۳ روز دیگه تهرانرو با شیمیایی میزنیم غرب دوستها پول مملکت رو بردن خارج و مملکت رو ول کردند شما هم یکی مثل همونها جنگل بدون ریشه .
کسانی که نمیتونند پیشرفت مسلمونها رو ببینند خدا ابترشان خواهد کرد و شما هم که دین خدارو به تهمت بستید انشالله با هان غربی ها محشور شوید .
اقای امیر تمام نوشته هات ربطی به حرفای من نداشت پس چوابشو نمی دم ولی جایی که گفتی کنیزان راضی بودن را خدمتت عرض کنم که رضایت زن شرعی برای س.ک.س لازم نیست چه برسه به رضایت کنیز … واقعا ممکنه اسیر یا همون کنیزی که در جنگ به اسارت گرفته شده راضی باشه با قاتل شوهر و برادر و پدرش بخوابه ؟!!!!!! تو بودی راضی می شدی ؟وقتی عربها به ایران حمله کردن زنان ایرانی زیادی رو به بردگی گرفتن طبق این ایات تجاوز کردن بعد در بازارهای مدینه فروختند و بعد صاحبان جدید بهشان تجاوز کردند… و هم چنین صفیه زن محمد یکی از این کنیزان بود … توی تاریخ طبری جلد سوم شرح ازدواج محمد با صفیه ۱۷ ساله اینه که به دستور محمد شوهر صفیه رو که رییس قبیله یهودیان بود چون جای گنج ها رو نمی گفت به قدری شکنجه دادن که زیر شکنجه مرد … وقتی صفیه و کنیزان صفیه رو از وسط کشته های قبیله شون اسیر گرفته و می اوردن اونا شیون می کردن محمد به شخصی که اینارو می اورده تشر می زنه که بگو سر و صدا راه نیندازن ولی ناگهان چشمش به صفیه می افته و شیفته اش می شه لحن مهربانی به خودش می گیره و به اون صحابه اش می گه چرا این زنارو از بین کشته هاشون اوردین مگه رحم ندارین!!!!!!! همون شب شوهر صفیه زیر شکنجه می میره و درست همون شب محمد با او می خوابه(شما حال صفیه و غم مرگ شوهرشو در نظر بگیر تازه مجبور به عشقبازی هم بوده ) صبح وقتی بیدار میشه می بینه یکی از صحابه پشت چادر شمشیر به دست ایستاده علتشو می پرسه .. صحابه می گه یا پیامبر ترسیدم این زن نصفه شب بلایی سرت بیاره (پس معلومه که صفیه رضایت نداشته و نباید هم داشته باشه شوهر و فامیلش به دست محمد کشته شده بودن) تو رو خدا تاریخ طبری جلد سوم رو بخونید نوشته در این لحظه محمد به گوش ان صحابه سخخنان زیبایی گفت … (احتمالا با عرض معذرت گفته جات خالی و اینا ….)
rushaخوندن این کتابها جز شک و تردید مقتعی اونهم در انسانهایی با ایمان کم چیز دیگری نداره . در دوران خدمتم دیدم پرونده های اخلاقی زوج هارو که مثلا مرد بدرفتاری میکرد و زن تمین نمیکرداین رفتارها ناشی از ناسازگاری های رفتاری و دوره ایه و ربطی به دین نداره و تو هر جامعه ای میتونه اتفاق بیافته سعی نکنید با بر انگیختن احساسات اسلام رو بد جلوه بدید توغرب ادم نمیدونه وقتی یره سرکار زنش کجا تو کاره ! زن ها ه همینطور میدونند مردشون … نمیدونم شما کجایید و چطوری فکر میکنید ولی ما به خواهر و مادرمون احترام میزاریم به افغانی احترام میزاریم شده به خدا یه دیونه امده بود لب جوب نشسته بود ۲ تا خیار از مغازه بالایی اب اورده بود به من تعارف کرد دلم نیومد رفتم کنارش نشستم و باهم میخندیدیم وخیار یخوردیم ! من که این حرفهارو میزنم نه اخوندم نه بیدین نه پولدارم ونه فقیر اگه فکر کنی غیر اینم نیست .
سنگسار هم در مسیحیت وجود نداره و در یهودیت وجود داره برادر من …خواستی برو انجیلو بخون … عیسی زن زناکار رو سنگسار نکرد … و گفت سنگ رو اون کسی بیندازه که هیچ گناهی نکرده و همه رفتند و عیسی زن زناکارو بخشید
واقعا در مورد خارج اینجوری فک می کنی؟ اینا رو ملاها شریعتی ها و مطهری ها تو ذهنت تلقین کردن واقعیت امر اینه که خیانت تو همه جای دنیا عمل زشتیه و تو بعضی کشورها جرم سنگینی هم داره چون تو خارج به خیانت می گن ” حنایت احساسی” اتفاقا شما مسلمین خیانت رو عمل زشتی نمی دونین(البته به طور خودخواهانه مرد می تواند خیانت کند و ۳ زن شرعی و بی نهایت صیغه و بینهایت به توان دو کنیز داشته باشد ولی زن در صورت خیانت سنگسار بشود )خیانت غیر از جهان اسلام چه از طرف مرد چه از طرف زن در جهان مدرن جنایت احساسی خونده می شه و طرف مقابل اگه بفهمه ترکش می کنه و شکایت می کنه اگه خارج نرفتی و فک وفامیلی هم نداری تو فیلمای خارجی هم می تونی اینو ببینی…
درمسحیت وجود داشته کما اینکه اگر سرچ کنید فقط مطالب ضد دینی واسلامی میبینید که این کار کار مسیحیانه چراکه رسانه امروز در دستان انهاست کتاب انجیل تحریف شده است (( نکته جالب توجه اینجاست که این قصه در هیچ یک از نسخه های خطی کتاب مقدس قرن پنجم میلادی به قبل وجود ندارد و بعدها اضافه شده است.)) اگر زنا کار ازاد بشه میشه همین امروز غرب این داستان اضافه شده تا نشون بده پیغمبر خدا اینان را ول میکرده و فروید ودیگران هم فلسفه حیوانی غرب را محیا کردند مثلا وقتی که دانشگاها و دبیرستان های امریکا تعطیل میشه همه میرن تعطیلات و س.ک.س . فیلمهایی مثل امریکن پای رو میسازند یهو مدارس که باز میشه میبینند شکم ۹۰ تا دختر امده بالا یارو میبینی هنوز ازدواج نکردن نامزدن ۳ تا بچه دارن !این فرهنگه اخه .
هرچیزی باید قانونی داشته باشه .
پسر دو بار انجیلو خوندم می گم نداره سنگسار تو یهودیت و اسلام هست از هر کی دوس داری بپرس اصلا برو از یه ملا بپرس که حرفشو باور می کنی توی تمام جهان تا حالا انسانی از طرف یهودیا برای زنا سنگسار نشده … تو طبق کدوم سند می گی سنگسار تو مسیحیت هست؟ سندتو رو کن ببینم …….. در ضمن فهمیدیم تجاوز به اسیران و زندانیان فرهنگ خوبیه ولی رابطه شخصی دو نفر که همدیگرو دوس دارن عمل بدیه!!!!!!در ضمن باز از قوانین خارجی بی خبری و نمی دونی که اونا زیر ۱۸ سال حق رابطه جنسی ندارن مثل مملکت بی صاحب ما نیست که سن روابط جنسی تا ۱۱ سال پایین اومده … خنده داره احتمالا دخترای خارجی انقد پیشرفت نکردن که مثل ما جهان سومیا از قرص ضد حاملگی و موارد پیشگیری استفاده کنن و اینارو فقط ما بلدیم واسه همین این موجودات بی تمدن تن تن حامله می شن و تو دبیرستان ۹۰ تا دختر حامله می بینی !!!!! خنده داره
دیگه جوابتو راجع به قوانین خارج نمی دم داری بحثو اینور اونو می کشونی … من فقط راجع به اسلام بحث می کنم و لزومی نداره اگه حرفی برای دفاع از اسلامت نداری هی خارجو پیش بکشی … اصلا واسه چی خارج و غرب کثیف رو با اسلام مقدس مقایسه می کنی ؟ فقط راجع به اسلام بحث کن اگه نه من دیگه جواب نخواهم داد
تو کامنت بالایی این سطرو اشتباه نوشتم تصحیحش می کنم:پسر دو بار انجیلو خوندم می گم نداره سنگسار تو یهودیت و اسلام هست از هر کی دوس داری بپرس اصلا برو از یه ملا بپرس که حرفشو باور می کنی توی تمام جهان تا حالا انسانی از طرف “مسیحیا” برای زنا سنگسار نشده
تو غرب هم تاریخ و هم دین رو هر جوری که خواستن تغییر داده اند .
جنگ دوم جهانی رو ببینید گفتن هیتلر بچه باز بوده اینم عکس اتاقشه نگاه کنید عکس زنهاو بچه های لخت رو یارو سربازه خودشون گفت من جزء اولین نفراتی بودم که وارد اتاق شخصی هیتلر شدم واینها وجود نداشت . یهودیها گفتن مارو با چرخ گوشت های بزرگ چرخ کردن مارو کشتن و از بدن های ما صابون گرفتن و اونرو به ما دادن تا با اون خودمونرو تمیز کنیم به همین جرم عدع ای از نازی هارو اعدام کردند امروز با مدرک گفتن دروغه اگر صابونی هم بوده در کارخانه صنعتی المان با مواد بی کیفیت درست شده تصاویر هولوکاست هم که نشون میدن زنها ومرد های لخت رو که لاغر واسکلت اند و تعداد زیادی مردن ناشی از قحتی المان در سالهای پایانی جنگه که البته خودشون مواد غذایی و سوخت رو تحریم کرده بودند . تو یکی از جزایر یونان ۵۰۰۰ هزار اسیر المانی رو کشتن چون نمیتونستند انتقالشون بدن اعلام هم نکردند بعد اینهمه سال گورهای دسته جمعی اسیران المانی پیداشده اول گفته بودن از اسیر ها اطلاعی نداریم .حالا که پیدا شدن میگن نه ما این اسیر هارو به اهالی جزیره تحویل دادیم در صورتی که دروغه محضه .دانشمندی مخفیانه از اتاق های گاز مخروبه به وسیله متفقین نمونه برداری و در ازمایش گاه های مجهز خودشون برسی کرد وهیچ نشانی از گاز سیانور پیدا نشد هر کسی در مورد این وقایع نظر متضاد و یا تحقیقی بکند مجازات داره مگه نمیگید ازادی پس کو .همین فلسطین شده مایه بد نشون دادن مسلمونها در صورتی که از کشورشون دفاع میکنند . تاریخ و دینی که غرب امروز داره و میگه تحریف کامل شده .ایرانیهارو طرفدار نازی ها یدونند در صورتی که ما یگیم هیتلر بد بود جنایتکار بود درست چرا به خاطر جنایت های خودتون تاریخ رو تحریف کردید و مردم فلسطین رو این کارو باهاش کردید . به اینها ربطی نداره کشتن متوهمانه یهودیها . اونم ثابت نشده هیچ موقع .بمب های ناپالم (نفت ژله ای) که برسر مردم بیگناه المان ریختن و ۱۰۰ هزار تا ۱۰۰ هزار تا اتیششون زدن بمب اتی ژاپن که ۲ تا شهررو دو کرد رفت هوا به مردم چه ربطی داشت جنگ با دولتشون میجنگیدید. وقتی المان رو گرفتند دیدند تو انبار هاش پر از مواد شیمیایی بود که اگر استفاده میکرد تمام مردم غرب رو میکشت . چرا استفاده نکرد ؟ برید قرار داد ورسای رو بخونید ببینید چرا هیتلر حمله کرد به مسلمونها چه که اومدند فلسطین رو گرفن. چرا حالا گیر دادن به اسلام .عملیات رمضان رو بخونید ۳۰ هزار جون ایرانی رو که تو ۳ دسته ۱۰ هزار تایی حمله کردند چطوری با توپ خونه شیمیایی نابود کردند وبعد عراقی ها گفتند هر چیزی حشره کش خودش رو داره و حشره کش ایرانی ها هم دست ماست … کی به اینها سلاح میداد تا بیان به ایران حمله کنند و ۲۶۵۰۰۰ پسر و مرد ایرانی رو نابود کنند و ۶۶۰ میلیارد به پول اون موقع خسارت به کشور بزنند . ۲اسکله نفتی ۱ رزم ناو ایران ۲ ناوچه رو تو اب های ایران فقط زد امریکا هواپیمای مسافر بری ایران رو بامسافر زد میدونی یعنی چی ؟ میدونی مردم وقتی میشنیدن چه حالی داشتن ؟ناو سهند ما تو اب ساحلی خومون در حالی غرق شد که ۲۳ نفر از خدمه درها بسته شده بود غرغ شدن .میدونی موقعی که خمینی فهمید موشک زدیم به شهر عراق گفت نباید رو شهر ها استفاده کنید مردم چه گناهی دارند؟ میدونی موقعی که خلبان ما رسید پل دجله رو بزنه دید بچه مدرسه ای ها روشن نزدش رسانه های عراق هم گفتن .
اونوقت ادمایی مثل شما و سلطنت طلب ها پول کشور رو اونوقتی که لاز بود به خارج بردند و کشورشون رو تنها گذاشتن تو غرب چهار تادونه کتاب خوندن و روشنفکری در اوردن وروابط پشت و جلو زن ومرد غرب رو وسط کشیدن و دینی که این همه شهید پاش رفته رو به تهمت و افترا بستن . امدید ایران روتون میشه تو کوچه ای که اسمش شهیده قدم بزنید . شهیدی که حتی ممکنه سنی یا شیعه باشه نه فقط از ایران که از افغانستان و پاکستان باشه نه مسلمون که از اقلیت های ایرانی مسیحی یا زرتشتی باشه .
برای نجات ایران افغانستان و کلا خاورمیانه وظیفه هر انسانی مطالعه در باب اسلام و سپس روشنگریه دیگرانه …و گرنه نجاتی نیست
درود بر برادران و خواهران ستمدیده افغانم درود بر سرزمین ایران و جوانان رنج کشیده زندان دیده تجاوز شده و اعدام شده ایرانم …
مردم اروپا هم زمانی از دینشون زجرها کشیدن تا یاد گرفتن دین باید امری شخصی باشه اونا ۳۰۰ سال پیش این راهو رفتن که ما حالا داریم میریم با روشنگری زندگی خودمون و فرزندانمون رو در اینده از سرطان اسلام که به جون خاورمیانه افتاده نجات بدیم…
ب بینید پای دین رو وسط نیارید به نظر من کشور اسلامی در دنیا وجود نداره .و به رسولان خدای متعال توحین نکنید .چه محمد چه موسی وچه عیسی اگر بد میبودندخدا متعال اونهارو به پیغمبری انتخاب نمیکرد خداوند در انتخاب پیامبر خود بسیار سختگیر بوده و هست زمانی که یوسف درخواست کمک از حاکم را کرد که تازه نکرده بود و بلافاصله توبه کرد. که چرا از خداوند بزرگ این درخواست را نکردم.از نظر ما یوسف یک معصوم است وهیچ گناهی مرتکب نشده. اما از نظر خداوند او مجرم شناخته شد و به خاطر این جرم چند سال بیشتر در زندان ماند.پس تمامی پیغمبران الاهی پاکند. حتی از گفتن یک دروغ .حال صد وبیست چهار هزار پیغمبر را اگر بیاورید سوالی بکنید جواب همه انان یکیست زیرا انان از خود نمی گویند انان حرف خدا را میزنند جواب انها یکیست چون خدا یکیست.حالا با توجه به این شما بگویید ایا کشوری در دنیا هست که حاکمان انان دروغی نگفته باشند ………………….نه نیست .ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند .اگر علی مرتضی هم اکنون در هر کشور به ظاهر اسلامی که بیاید و بخواهد حکومت اسلام را پیاده کند او را همچون مردم کوفه به شهادت می رسانند حتی ایران که دم از علی دوستی میزند حتی مردم افغانستان که می گویند مرقد علی در شهر مزار است که بسیاری از مریضان در انجا شفا گرفتند .حکومت اسلامی در دنیا وجود ندارد. من در افغانستان بودم در ایران هم بودم و بعد ترکیه.یونان .ایتالیا .فرانثه .المان .در هر کشوری نشانه های حکومت خدا وحکموت شیطان را دیدم . من نمی گم که این کشورها حکومت شیطانی یا خدایی هستند .هر کدام را درصدی بود که من کشورهای اروپای را بر افغانستان وایران ترجیح می دهم اولین ضربه را خود کشور های به ظاهر اسلامی که نام اسلامی بر خود گذاشته اند بر اسلام زدند.اگر از محمد یا علی بپرسیم یک کشور اسلامی رانام ببرنداسم کجا را می برند؟ از افغنستان هر چه بگم کم گفتم .از ایران هم همینطور . ایا در حکمتی که محمد حاکم باشد این چنین است .پس چرا نام حکومت محمدی بر خود گذاشتید؟نام محمد و اسلام را بد می کنید.اسلام در ذات خود ندارد عیبی….
می گی اسلام به ذات خود ندارد عیبی منم می گم از کوزه همان برون طراود که در اوست … طالبان چه کاری انجام می داد که خلاف اسلام بود ؟کجای کارهایشان رو از خودشون در اورده بودن ؟
از کوزه گروهکهای تروریستی و حملات انتحاری طراود چرا که خدایش گفته اگر در راه من ادم بکشید به بهشت خواهید رفت ..!! به خدا این جهان بهترین جهان ممکن می شد اگر دینی در آن نبود دینها جز جنگ افروزی و خود برتر بینی به جهان چی دادن ؟ هر کدوم معتقدن حقن و اون یکی رو می کشن ..
محمد می گوید از گهواره تا دانش بجوی ام طالبای تروریست بلعکس اصلا تو طالبان رو دیدی
ایا تو اونارو مسلمون میپنداری اونا جز گروهی تروریست و فرصت طلب چیز نیستند تازه همین حکومت فعلی افغانستان اسلامیه ایا احمد شاه مصعود که او را شهید را حق میدانند ای شهیده اینان جز گروهایی فرصت طلب بیش نبودند در زمان جنگهای داخلی چپاولگران احمد شاه و سیاف اصلا در یوتیوب فاجعه افشار را ببین اینا مسلمون که چه عرض کنم آدم نیستند بعدش اصلا به خدای موسی و عیسی اعتقاد داری؟ اصلا خدایی هست از نظر تو؟ که میگی خدایشان گفته در راه من آدم بکشید
مثل اینکه از ایات مرگ همراه با شکنجه در قران خبر نداری ؟ مثل اینکه از دست و پا خلاف جهت هم بریدن خبر نداری … یا در اوردن چشم و بریدن دست دزد … اینا احکام بربریت و وحشیانه است و توی یه جامعه متمدن و قرن ۲۱ نباید شاهدش باشیم … راجع به موسی و عیسی هم تحقیق کن از لحاظ تاریخی هیچ سندی وجود نداره که اینا وجود داشتن … محمد اگه گفته زگهواره تا گور دانش بجوی چرا خودش تلاش نکرد خوندن نوشتن یاد بگیره ؟ این حرفو محمد نزده اینا احادیث جعلیه … طالبان موسیقی و نقاشی مجسمه سازی و تلویزیونو رادیو و روابط دختر و پسرو همه چی رو حرام اعلام کرده بود بگو کدومش تو اسلام حرام نیست ؟ اگه از ایاتی هم که خبر نداری و تو قران هست و می گه کسی رو که ایمان نمیاره(دگر اندیشان)بکش یا ازش (مثل راهزنا ) پول بگیرو نمی دونی خدمتت عرض کنم که حتما تو عمرت قران نخوندی انقد پره که یکی دو تا نیست
طالبان کاری خلاف گفته محمد نکرد یا حکومت اسلامی ایران هم همینطور …. البته طالبان واقعی تر از جمهوری اسلامی عمل کرد اسلام ناب محمدی … به من بگو چرا زالبان رو قبول نداری و ازشون متنفری .. از کاراشون برام بگو تا با هم همینجا مرور کنیم که ایا این عمل ددر اسلام هست یا نیست …
این سایت اگه از محمد بد گفتی گفته ات را پخش مکند در غیر این صورت نمی کند
بر پیامبران خدا توحین نکنید
دولت اسلامی وجود نداردحتی مکه
دوستان عزیز بدبختی ما از اسلامه … اسلام مثل یه سرطان داره کشورهای جهان سوم رو به نابودی می کشه … در موردش کتاب بخونید … در موردش تحقیق کنید … کتابای منتقدارو بخونید و به حرفای منتقدا هم گوش بدید اگه منطقی و با منبع نبود حرفاشونو می تونید قبول نکنید ولی حداقل بخونید و حرفای هر دو طرف رو گوش بدید بعد انتخاب کنید
کتاب ۲۳ سال نوشته علی دشتی کتاب خوبیه جهت شناخت محمد .. می گن تو ایران داشتن این کتاب اعدام داره …چرا؟ چون نمی خوان ما حقیقت رو بدونیم … می تونید اونو دانلود کنید و بخونید اگه بد می گه قبول نکنید .. ولی بدون تعصب بخونید
همسایه های نابکار ما پاکستان و ایران نخواستند آریانا کبیر رشد نماید . نفرین بر پاکستان و ایران و کشور های دیگری که افغانستان را به جهنم مبدل کردند
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار
برادران و خواهران عزیز من به عنوان یک مسلمان همه ی نژاد ها را با هم برابر می دانم و ملاک ارزندگی و برتری را پرهیزکاری درستکاری و ایمان به خداوند یکتا می دانم افغانی و ایرانی دوست برادر و بنده یک خدایند این اسلام راستین است
بشیر انصاری . مزارشریف-
این چیزیه که متجاوزان کشورتون میکنن توی مغزتون.
نفرین به انسان نادان.
با عرض سلام
دوستان عزیز چی ایرانی و افغانی بنده تکست همه تان مطالعه کرده ونظر به نتیجه گیری بنده برای همه تان متاسف استم
از همه تان خواهش میکنم که بس است دگه زیاد شد یاوه گوئی از برادران تاجکستانی ما یک کمی خجالت بکشیم خود پرستی بعضی از شما ها همدیگر را نژاد پرست خطاب کردید واقعآ شرم آور است اولآ معنی نژاد را نمیدانید دوم اگر شما ها تاریخ واقعی نژاد تان راکه قبل از اسلام بوده مطالعه کنیدو بخوانید پیش وجدان خود خجالت خواهید کشید وآن هم یک کمی وجدان اگر مانده باشد. به نظرمن هیچکدام تان نژاد پرست نیستید بلکه خودپرست اید چون که مردمان ۳ کشورهمسایه وهم زبان یعنی ایران افغانستان و تاجکستان دارای نژاد مشترک زبان مشترک و فرهنگ مشترک ایداگر نژاد پرست میبودید در مقابل عربها انگلیسها ووووو از همدیگر تان دفاع میکردید اینها استندکه شما بدبخت ها را از هم جدا کردند یکی به عنوان دین به زور شمشیر تجاوز قتل بی ناموسی چپاول وغیره و دیگری به عنوان سیاست شیطانی بالای تان حکومت کردند همه دار و ندار تان را به غارت بردند از همدیگر جدا جدا تان ساختند و هالا هم این سایت ها را گزاشته اند از این طریق میخواهد بدانند و برسی میکنند می بینندکه سیاستهای ۱۴۰۰سال پیش شان یا ۱۰۰ یا۲۰۰ یا۵۰۰سال پیش شان چه قدر بالای شما بیچاره ها موثر بوده و یا هنوز هم تا چی اندازه موًثراست. که سیاست های بعدی شان را به گونه های مختلف در اجرا بگذارند و بهره ببرند برای نسل آینده شان . لیکن آدم شوید و به هوش بیآئید چرا در خواب غفلت آرامیده اید ننگ بر یکایک تان باد .اول خود تان بعد هم نژاد تان بعد هم فرهنگ غنی تان را بشناسید وپیدا کنید از خود پرستی پرهیز کنید و دست به دست هم داده مشت مهکم به دهن دشمنان تان بکوبید . به امید آن روز / نا گفته نباید گذاشت که درنتیجه گیری بنده هیچ کدام تان نژاد پرست نیستید بلکه خود پرست اید.
دیگر اینکه دوست عزیز ما/RUSHA به شما توسیه کرده که کتاب ۲۳ سال نوشته علی دشتی کتاب خوبیه جهت شناخت محمد .. می گن تو ایران داشتن این کتاب اعدام داره …چرا؟ چون نمی خوان ما حقیقت رو بدونیم .عزیز من اون کتابهاچی دردهای ما را دوا خواهد کرد من این کتاب های که شما عنوان کرده ایدبرای خودم ننگ میدانم که بخوانم و آن هم راجع به یک امپراتوریست عرب هه هه هه هه وافعآ خنده داره چرا کتاب های راجع به امپراتور خود مان ؟هیچ میدانی چی امپراتور عظیمی داشتیم ؟چی دانشمندانی که تا هنوز کتاب های شان گفتار شان در بزرگترین دانشگاهای دنیا تدریس میشه به اون ها افتخار کن مطمئن باش ضرر نمی کنی.
باید بر دستان مهاجرین افغانی در ایران بوسه زد
هفته نامه آسمان ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱
هیچ لغتی کامل تر و جامع تر از لغت « نژادپرستی » بیان کننده رفتار ما ایرانی ها درقبال افغانی ها نیست. البته اصطلاحات، الفاظ و لغات دیگری هم می توان برای توصیف رفتار ما، ظرف سه دهه گذشته در قبال افغانی هایی که از بد سرنوشت و حادثه به ایران پناه آورده اند، به کار گرفت. « مغرضانه»، « ناقض اصول اولیه حقوق بشر» ،غیر اسلامی ، غیراخلاقی، مغایر با قانون اساسی ج.ا.ا، خجالت آور، مغایربا اصول و کنوانسیون های بین المللی درمورد حقوق پناهندگان و سایر اصطلاحات مشابه و هم ردیف. اما هیچ کدام آنها به درستی و کامل بودن نژادپرستی و تبعیض نژادی نیست. نه به واسطه آنکه فرماندار اصفهان یا یکی دیگر از مسؤولان پایتخت صفویه آنان راازبالا رفتن از تپه ها و صخره های کوه صفه محروم ساخت، نه به واسطه آنکه مقامات با فضل و کمال استان مازندران هفته پیش اعلام کردند که اجازه نخواهند داد هیچ افغانی اعم ازآنکه حضورش در کشور قانونی است یا غیرقانونی، به استانشان بیاید، نه به واسطه آنکه رفتار موهن، غیر اخلاقی و غیر انسانی ما ایرانیان که البته پرچم دار علم، دانش، تمدن، فرهنگ و معرفت هستیم در قبال افغان ها در ایران واقعا حکایتی است، بلکه به واسطه نفس نگاهی که ما به افغان ها داریم نگاهی که بهترین تعریفی از آن می توان داشت آن است که بگوییم یادآور نگاه سفیدپوستان آمریکایی نژاد پرست به سیاه پوستان یا نگاه سفیدپوستان اروپایی تبار ساکن آفریقای جنوبی در زمان رژیم آپارتاید به آفریقایی ها. ای کاش حکایت تلخ رفتار ما با افغان ها فقط محدود می شد به مقامات اصفهانی یا مازندرانی. انسان می توانست بگوید که یکی دو مقام مسوول کج سلیقگی و غرض ورزی کرده اند. ای کاش اینگونه بود. بدبختی آن است که موضوع به کج سلیقگی دو یاچند مسول سطحی نگر و بی دانش در اصفهان یا مازندران محدود نمی شود.
واقعیت آن است که رفتار ناشایست، تبعیض آمیز و مغایر با اصول و موازین حقوق پناهندگان ما با افغان ها خیلی عمیق تر از این حرف هاست. برای درک عمیق رفتار غیرانسانی ما با افغان ها کافیست میان رفتار غربی ها با پناهجویان ایرانی که به کشور های مختلف اروپایی، آمریکا، کانادا یا استرالیا پناهنده شده یا مهاجرت کرده اند، با رفتار ما ایرانی ها با افغان ها مقایسه نماییم. به عنوان یک قاعده کلی و حسب موازین بین المللی، هر پناه جو که به کشور غربی ورود می کند بعد از مدتی که به عنوان یک پناهجو پذیرفته می شود از همه حق و حقوق هایی که اتباع آن کشور برخوردار هستند برخوردار می شود. صرف نظر از آنکه پناهجو قانونی یا غیر قانونی وارد آن کشور شده است. طبیعی است که اگر او غیرقانونی به آن کشور داده شده باشد، مدت زمانی که به پرونده اش رسیدگی می شود خیلی طولانی تر خواهد شد تا زمانی که او قانونی به آن کشور مهاجرت کرده باشد. اما به هر حال بعد از آنکه یک پناهجو در هیبت یک پناهجو یا مهاجر در کشور میزبان پذیرفته می شود، همانطور که گفتیم شهروند آن کشور می شود.اگر جرمی یا خلافی مرتکب شود، با همان قوانین، مقرراتی و ضوابطی که در مورد شهروندان خود آن کشور جاری است محاکمه و مجازات می شوند، از کلیه خدمات شهروندی و رفاهی که اتباع کشور میزبان ازآن برخوردارند، برخوردار می شود: اعم از آموزش و پرورش رایگان، خدمات درمانی و بهداشتی، حقوق ایام بیکاری، حق اولاد و قس علیذا. به بیان دیگر یک مهاجر ایرانی پس از آنکه به عنوان مهاجر در سوئد، نروژ، دانمارک، انگلستان، فرانسه، آلمان، کانادا، آمریکا یا استرالیا پذیرفته می شود با وی همانند شهروندان همان کشور رفتار می شود. حاجت به گفتن نیست که این امتیازات شامل اعضای خانواده و وابستگان اوهم می شود. حتی اگر آنان به هنگام ورود به آن کشور، همراه وی نبوده باشند.
اما در ایران؛ یک پناهجوی افغانی صرف نظر از آنکه قانونی وارد کشور باشد یا غیرقانونی، صرف نظر از آنکه یک سال در ایران اقامت داشته باشد یا ده سال یا سی سال، از هیچ حق و حقوقی برخوردار نمی شود. یک افغانی که فی المثل بیست سال است در ایران زندگی می کند و همسر و فرزند دارد مثل آب خوردن ممکن است توسط نیروی انتظامی از کشور اخراج شود. و باز هم ای کاش این، همه تراژدی بود!
مشکلات عده ای بر سر راه ثبپ نام و به مدرسه رفتن فرزندان افاغنه در ایران وجود دارد. بعضا آنها رابه مدارس راه نمی دهیم، بعضا ازآنها هزینه آموزش و پرورش فرزندانشان را می گیریم، بعضا به آنها مدرک نمی دهیم و بعضا اگر یک افغانی مجبور شود فرزندش را از مدرسه ای بیرون آورده و به واسط تغییر شغلش به منطقه یا شهر دیگری ببرد به عذاب العلیم دچار می شود. افغان ها، دفترچه خدمات درمانی ندارند و از همان حداقل هایی که به هرحال تامین اجتماعی برای کسانی که دفترچه خدمات درمانی دارند یا فراهم می کند، بی بهره اند. فی الواقع هر امر اجتماعی که مسلزم ارائه « فتوکپی شناسنامه» و « کارت ملی» می باشد، افغان ها عملا از آن محرومند به این معنا که افغان ها نه می توانند حساب بانکی داشته باشند؛ نه می توانند منزل یا اموال منقول یاغیر منقولی را خرید و فروش نمایند، نه می توانند گواهی نامه بگیرند، نه می توانند مدرسه بروند و نه می توانند استخدام شوند، نه حتی می توانند در یک بیمارستان به صورت رسمی بستری شوند نه می توانند برای خدماتی اعم از تجاری، زیارتی یا غیر آن ثبت نام نمایند و نه هیچ امر و کار دیگری. فرقی هم نمی کند که چند سال درایران بوده اند. یک افغانی و خانواده اش که ممکن است سی سال هم درایران زندگی کرده باشند، همین وضعیت را دارند.
از همه این ها اسفناک تر و غیر انسانی تر، رفتار ما با کودکان معصومی است که ثمره ازدواج یک افغانی با ایک ایرانی می باشند. در سه دهه گذشته، هزاران خانم یا دوشیزه ایرانی با افغانی ها ازدواج کرده اند. حاصل این هزاران ازدواج، دهه هزار کودکی است که مادرشان ایرانی و پدرشان افغانی است. می دانم که خیلی از خوانندگان باور نخواهند کرد، اما از نظر مقامات ایرانی، این افراد وجود ندارند. چون مسولان ما، این ازدواج ها را به رسمیت نمی شناسند، یعنی ازدواج با « اتباع بیگانه» را به رسمیت نمی شناسند، بنابراین ثمره این ازدواج ها را هم به طریق اولی به رسمیت نمی شناسند. لذا به فرزندان این ازدواج ها شناسنامه نمی دهند بنابراین دهه هزار ایرانی که امروزه بسیاری از آنها به سنین بالای ۱۸ سال رسیده اند، در کشور هستند که چون شناسنامه ندارند، وارد هیچ امر و حوزه اجتماعی نمی توانند بشوند. نه می توانند به مدرسه بروند، نه می توانند گواهینامه رانندگی بگیرند، نه بیمه شوند، نه حساب بانکی داشته باشند و نه هیچ چیز دیگری. این رفتارها را که ما با هم کیشان مسلمان مان که تازه هم نژاد ما هم هستند انجام می دهیم، مقایسه کنید با رفتار غربی های بی دین و مذهب در دانمارک، نروژ، فرانسه، انگلستان، کانادا و آمریکا با ایرانیانی که نه هم کیش و آیین غربی ها هستند، نه هم نژاد و تمدن آنها. سال گذشته در مجلس طرحی تهیه شد که به مشکلات فرزندان ازدواج های ایرانیان با افغان ها رسیدگی شود. اما نمایندگان کمیسیون قضایی مجلس در همان مرحله رسیدگی در کمیسیون، آن را از دستور کار خارج کردند و یکی از مسولان آن کمیسیون به مطبوعات توضیحات کافی داد که چه خطر عظیمی از بیخ گوش ملت متمدن، مسلمان و بافرهنگ ایران گذشت. چه اگر آن لایحه به تصویب می رسید خطرات عظیمی متوجه امنیت ملی مان می شد. هیچ کس هم از آن بزرگوار و نه از سایر بزرگواران کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس نپرسید که روشن شدن وضعین حقوقی دهه هزار انسان که تنها جرمشان آن بوده که از مادر ایرانی و پدر افغانی به دنیا آمده اند، چه خطری را متوجه امنیت ملی ایران می کرد؟
به عنوان یک ایرانی، از ملت بزرگ افغان که برخی از هم میهنانمان اینگونه زشت و غیرانسانی با آنها رفتار می کنند، پوزش می طلبم. در برابر همه افغان هایی که خیابان های شهرم را تمیز می کنند، ساختمان های شهرم را می سازند، در گاوداری ها و سایر مشاغل دشوار شهرم، شرافت مندانه کار می کنند، به عنوان نگهبان، آبدارچی و مستخدم و مشاغل دیگر نقش ارزنده ای در تولید ناخالص کشورم دارند، سر تعظیم فرود می آورم و دستان خسته و پینه بسته شان را با همه وجودم می بوسم و بر روی سرم می گذارم.
.
fareed در تاریخ خرداد ۱۶م, ۱۳۹۱ ساعت ۷:۴۵ ق.ظ
نوشته فوق مربوط استاد محترم داکترصادق زیباکلام شهروند ایرانی میباشد.
این که صادق زیباکلام کیست و ازکجا است ایرانی ها ازما افغانها کرده بهترمیفهمند.
نظر شما متین ولی کاش در مقامی بودیم که مسایل دینی حل شده بود و ما حالا کتابهای علمی به هم پیشنهاد می کردیم ولی وقتی مشکل جهان سوم فقط و فقط از اسلامه ولی بسیاری از مردم این کشورها اینو نمی دونن بهتره مردم در جهت دینی روشن بشن … به خدا مردیم از بس از دست مذهب زجر کشیدیم اروپا هم ۳۰۰ سال پیش از مسیحیت و کلا دین زخم ها خورد و اخرش دین رو یه امر شخصی کرد ما هی داریم دور خودمون می چرخیم … ۳۰۰ سال از دنیا عقبیم … می خواهید ۳۰۰ سال اسلام جنایت کند بعد به فکر اصلاح باشیم … تا کی بذاریم طبق اجازه اسلام ادمهایی رو که مثل مسلمین نمیندیشند با حملات انتحاری فتواهای قتل اعدام شلاق بکشن و شکنجه کنن و فک کنن با این ادم کشیها به بهشت خواهند رفت
پس نگو چه درد ما را دوا خواهد کرد تمام درد ما از اسلامه اگه اون حل شه همه چی حل می شه
اگه ناراحتی قلبی ندارید این فیلمو ببینید http://www.aina.org/news/20120606104355.htm#.T9lZDwwP7RE.facebook
امیر….. کجا رفتی سوال بنده ور جواب ندادی.
ازت سوال کرده بودم در باره سیغه(زنا به سبک اسلام ش)
سیغه از نظر مسلمان ها حرام است
سیغه از نطر مسمانان واقعی زنا محسوب میشود
آیاتو خودت شخصآ راضی استیی یکی بیاد با یکی از اعضای خانواده مادر یا خواهرت حالا فک کن شوهرش مرده سیغه کند ءاون هم سیغه یک ساعته یا سیغه یک روزه وووووءههههههههه ففد میخام یک جواب منطقی ازت بشوم لطفآ احساساتی نشو مثل آدم جواب بده
من سی سال در ایران بودم هر ان که دولت ایران میخواست می توانست به کشورم بر گرداند با وجود قانونی بودن من در ایران . بدون اجازه کار وتحصیلات بالا بدون حق مسافرت بدون حق داشتن بیمه بدون داشتن گواهی نامه در ایران ……………. بالاخره به کشورم که نتونستم برگردم ناچار به اروپا امدم دو سال میشه اینجا (المان) به عنوان یک پناهنده قبول شدم وهیچ کسی منو بدون اجازه خودم نمی تونه برگردونه .با داشتن اجازه کار وبا حق داشتن تحصیلات بالا با حق بیمه وداشتن گواهی نامه رانندگی .حالا مخواهید باور کنید یا نه
می دانم habib ولی ما خودمون تو مملکت خودمون به حقوق خودمون نمی رسیم حقوق فردی و اجتماعی مون پایماله مال شمام که بدتر .. هر گونه تحقیر و توهین رو تو کشوری که بهش پناه برده بودید تحمل کردید خوشحالم که حالا به یه مملکت ازاد رفتی و از دست کشور خودت و کشور ما راحت شدی .. قانون حقوق فردی و اجتماعی تو هیچ کشور جهان سومی معنا نداره …..
ولی امیدوارم نه هموطنانم نه دوستان افغانی از این حرف من نرنجند که ما لایق ازادی و دموکراسی نیستیم و دموکراسی از ظرفیت وجودی ما خارجه … چون خدای ما می گوید اگر نافرمانی کنید به جهنم می روید یا کشته می شوید پایین تر می رویم دولت هایمان می گوید اگر نافرمانی کنید کشته می شوید پایین تر پدر خانواده زور می گوید مادر به فرزند زور می گوید برادر عقیده اش را به خواهر زور می گوید و بچه ها حیوانات را ازار می دهند حتی ما به یکدیگر هم عقیده مونو زور می گیم و بیشتر ما اگر کسی مخالف ما( به خصوص در دین )فکر کند ارزوی مرگش را می کنیم و حتی گاهی خودمان دست به کار شده برای مردن لوش می دیم … و هرگز نمی تونیم عقیده مخالف رو تحمل کنیم … من با این گفته موافقم که هر حکومتی ایینه ملتهایش است ما زبانی غیر از زور و استبداد نمی شناسیم
منظورم اینه که زور گویی -عدم تحمل دگر اندیش -ازار ضعیف تر از خودمان – در وجود تک تک ما نهادینه شده و ما باید خودمونو اصلاح کنیم بعد به فکر تغییر دولتها باشیم و گرنه هر انقلابی هم بکنیم بیراهه می ریم و از دیکتاتوری به دیکتاتوری بعدی می افتیم
آقای داش رضا
من فکر میکنم شما ۱۰۰در۱۰۰ یک ایرانی استید
خاستی افغان هارا با این دشنام دادنت بد نام بسازی
از لهجه صحبت کردنت معلومه خیلی تابلو افغانها بی ادب وبی فرهنگ نیستند که این قسم فعش وبی ادابی کنند
بگزارید و بگذزید ببینید و دل مبندید که دنیا فریبی بیش نیست .علی (ع)
دنیا برای شما امثال روشا وبابک باشه برید توغرب و هر کاری که میخوایید بکنید ولی ما دینمون رو ول نمیکنیم .
مردم مسلمون باید بترسن از روزی که بچه هاشون به خاطر ازادی های حیوانی غرب مسیحی شدن و خودشون هم چیزی از اسلام نمیدونند این همون روزیه که پیامبر وعده داده .خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آنکه قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تاخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر مرکب سفیدی خروج میکند و بهمراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانههای زمین بجز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر میکند. بهشت و دوزخ همراه او یعنی دوستداران او در نعمت های او و دشمنان او در جهنم خشم او.کوهی از نان و نهری از اب یعنی نعمت زیاد در دستان انها .روزی که از اسلام جز نامی نمانده باشد.
دسیسه شیطان یکباره نیست بلکه به مرور زمان اتفاق میافتد ببینید که اول کتاب ایات شیطانی را اوردند بعد به پیامبر توهین هایی شد بعد کاریکاتور و اتش زدن علنی قران . اینها ظاهرا تمدن دارند ولی در باطن حیوانند . فرئون هم همین طور بود وبه تمدن و کشور خود میبالید . پیامبران امدند تا نشان دهند که قدرتی نیست مگر امر خدا. باکسانی که سلمان رشدی را فردی ازاد و نشانه ای در زمین مبنی بر امدن موسی . عیسی و محمد (ص) نمیبینند صحبت نگویید چرا که اینان کافران این عصر اند و جایشان معلوم . ازادی شان به نحوی زیاد است که با برخی از موجودات در طبیعت برابری میکند کما از انان نیز ازاد تر و از این دنیا بهره مند تر اینجا بهشت انان است . از خاک کشورشانند ولی به ان هم اعتنایی ندارند .
۱۰۰۰ تومان ایرانی برابر است به ۲۲ افغانی
۲۲ افغانی برابر است به ۴۴ سنت امریکاهی
هر چیز که داشتین دولت تان از شما ګرفت
جوان های عزیز تان را به مواد مخدر معتاد ساخت ته به فکر ملت نباشند
شما مردم هنووز هم حسوودی میکنید
بس نیست
سلام به همه دوستانه افغانی و ایرانی نذراته همه رو خواندم برام جالب بود ببخشید کامپیوتر من فارسی نویس نداره اگه بعضی جاها اشتباه بود به بزرگی خودتون ببخشید اینو همه میدونیم که ماها تو اون زمان اصلا نبودیم ما افغانیها اصلا با ایرانیها مشکلی نداریم این ایرانیها است با من افغانیا مشکل داره البته همه ایرانیا نیست منظورم بازیشون خلاصه بگم بجز فارس همشون با افغانیا مشکل دارن ما افغانیا هیچ وقت ناراحت نمیشیم ایران بخواد افغانستان را جز قسمت از ایران بدون حساب کنه بابا بیخیال همه دنیا مال ایران خوبه )) یه نفر هرچی هم قوی باشه جایی رو نمیتونه بگیره اونایی که اداهشن میشه ما کولفتیم یه آدمه بیسوادو خینگن هیچ وقت نژاد پرست نباشین مرسی از همه کوچیکه تن علی ۲۱ ساله از کابل
تاریخی که در افغانستان به خورد شما دادند را روسها برایتان ساخته اند. پس لطفا بیشتر مطالعه کنید.از افغانستان تا قبل از ۱۵۰ سال پیش به شکل یک کشور مستقل تاریخ نامی برده نشده است و همواره به عنوان یک استان یا بخشی از ایران و امپراتوریهای ایران هخامنشی اشکانی ساسانی و…. مطرح بوده است و حتی در زمان حمله اسکندر و پس از اسلام هم بخشی از ایران بوده است.زبان افغانی فارس دری است که یکی از شاخه های زبان پارسی است.ایران پارس پرشیا یا هرچه که آن را بنامیم همه یکی هستند و به فلاتی اشاره دارند که محل سکونت اقوام آریایی بوده است.پارس فقط یکی از اقوام آریایی است و نامیدن تمام اقوام اریایی یا ایرانی به نام پارس اشتباه است.هر پاره از آن سرزمین باستانی اکنون نامی دارد و هیچ بخشی از این سرزمین از هم پاشیده به لطف روسها و انگلیسیها را نمیتوان آریاناوئجه یا فلات آریاییان دانست.برای اصلت وجود و زندگی آریاییان در ایران میتوان به گفته کوروش در کتیبه ای استناد کرد که خود را آریایی فرزند آریایی و پارسی فرزند پارسی مینامد.ضمن اینکه در تولد و زندگی کوروش درایران فعلس شکی نیست.
نه افغانستان و نه ایران فعلی آریانا نیستند بلکه بخشی از آن به شمار میروند.
من نمیدونم چرا هرکی از خودش تعریف میکنه مریم تو چی میگی واسه خودت مگه تو تن زمان بودی ؟ معلوم نیست تو کدوم دانشگاه درس خوندی )) ملمت کی بده)) چرا از پیشه خودت یچیز در میاری و میگی برو یه خرده در بار سلطان محمود قزنوی تحقیقات کن بد نیست واسه تجربت خوبه تا یچیزی میشه سریع اسم کوروش کبیر و میاری ))
من افغانیم و افتخار هم میکنم. زمانی که ایران شما از اسب استفاده میکرد کشور ما اتوبوس برقی داشت . حالا هم که به این روز افتاده به خاطر فضولی های کشورهای همسایه محترممونه !!