هنوز فراموش نکرده ایم که مدتی پیش مروه الشربینی، زن مصری فقط به خاطر بر سر داشتن روسری به دست یک آلمانی افراطی در دادگاه و در حضور قاضی و نیروهای پلیس به قتل رسید. فردی که با وجود مجرم شناخته شدن در نوامبر سال گذشته به دلیل آزار و اذیت مروه، هیچ تلاشی توسط دادگاه برای دور نگه داشتنش از مروه توسط دادگاه انجام نشده بود و وی همچنان به آزار و اذیت مروه ادامه می داد، تا این که مروه مجددا علیه وی شکایت کرد. این بار وی در دادگاه به مروه حمله کرد و در حالی ۱۸ ضربهی چاقو به بدن مروه زد که علاوه بر نیروهای پلیس مستقر در دادگاه، همسر و پسر سه ساله اش مصطفی هم شاهد این اتفاق بودند. حتی زمانی که همسرش علوی علی عکاظ، تلاش کرد که جلوی حملهی مهاجم را بگیرد، یک افسر پلیس به او شلیک کرد (البته به اشتباه)
یک هفته پس از این اتفاق رسانه های آلمان به جای این که درمورد انگیزه های نژادپرستانهی این قتل صحبت کنند، تمرکزشان بر روی امنیت دادگاه های آلمان بود.
اولین خبرگزاری آلمانی که قتل مروه (شهید حجاب) را مخابره کرد هیچ اشارهی نکرد که وی یک زن مسلمان بود. هیچ اشاره ای به این نکرد که دعوا با فریادهای قاتل بر سر مروه آغاز شد. فریادهایی که قاتل مروه را فاحشهی مسلمان، اسلامگرا، و تروریست خواند. این خبرگزاری آلمانی چنین گزارشی را مخابره کرد و به همراه جامعهی آلمان به خواب فرو رفت.
چند روز بعد بود که تظاهرات هزاران نفری مصریها علیه اسلام ستیزی آلمان گویا مردم و دولت فدرال آلمان را از خواب بیدار کرد. دولت ناگهان بعد از یک هفته فهمید که کلمه ای به نام تاسف هم وجود دارد.
شاید قتل مروه به خودی خود ثابت نکند که در آلمان اسلام ستیزی وجود دارد اما مطمئنا نشانگر این حقیقت آزاردهنده است که جامعهی آلمان دید واقعگرایانه ای به مسلمانان این کشور ندارد. هرچقدر هم بیشتر در این مورد کاوش می کنیم، به حقایق آزار دهنده تری برخورد می کنیم.
مروه مدتها در داروخانه ای در شهر درسدن مشغول به کار بود و همسرش نیز در همین رشته و در انستیتیویی شاغل بوده است. چرا هیچ یک از همکاران مروه یا همسرش صدایش را بلند نکرد و فریاد نزد که کل ماجرای قتل مروه یک رسوایی اسلام ستیزانه بود؟ چرا هیچ یک از رسانه های آلمان از همکاران این زوج در این مورد سوالی نپرسیدند؟ چرا هیچ کس حقایقی را که بعدها در دادگاه آشکار شد بیان نکرد؟
قاتل روسی-آلمانی مروه در دادگاه خطاب به وی گفت:
“تو اصلا حق زندگی در آلمان را داری؟ می دونی وقتی حزب NPD به روی کار بیاید، تو باید این کشور را ترک کنی؟ من به این حزب رای دادم.”
مطبوعات آلمان حداقل می توانستند به خوانندگانشان یادآوری کنند که حزب دست راستی تندروی NPD در انتخابات محلی ژوئن ۲۰۰۸ در سکسونی (استانی که درسدن مرکزش است) حداقل ۵٫۱ درصد آرا را به خودش اختصاص داده است. آنها می توانستند به خوانندگانشان یادآوری کنند که تقریبا ۵۰ درصد مردم آلمان شرقی و ۲۵ درصد مردم آلمان غربی با جملات بیگانه هراسانه موافق هستند. (تحقیق بنیاد فردریش ابرت) آنها می توانستند این سوال را مطرح کنند که چرا اگر مروه روسری بر سر نمی گذاشت می توانست امروز زنده بماند؟
آنها می توانستند این سوال را بپرسند که چرا زمانی که همسر مروه در دادگاه تلاش کرد جلوی حملهی قاتل را بگیرد و به همسرش کمک کند، با شلیک نیروهای پلیس مستقر در دادگاه مضروب شد؟ فقط به خاطر این که او بلوند نبود؟
و در نهایت آنها می توانستند این سوال را مطرح کنند که چرا سخنگوی دادگاه در نخستین مصاحبهی مطبوعاتیش هیچ اشاره ای به مذهب مقتول نکرد؟ نکته ای که در این پروندهی خاص، نقش ویژه ای را بازی می کرد.
اما هرگز این سوالها مطرح نشد، و رسانه ها با این پروندهی قتل، طوری برخورد کردند که گویا این قتل همانند پرونده های قتل دیگر، یک پروندهی معمولی بود.
از همهی این حرفها بگذریم، یک نکته وجود دارد که به هیچ وجه قابل توجیه نیست. همه می دانیم جزییات قتل مروه تنها زمانی انتشار پیدا کرد که تظاهراتی در قاهره برگزار شد. و تازه در این زمان حدس بزنید نگرانی رسانه های آلمان که تا آن روز سکوت کرده بودند چه بود؟ روز بعد از تظاهرات قاهره، مجری یک رادیوی آلمانی از کریم الجواهری، خبرنگار مستقر در مصر یک روزنامهی آلمانی پرسید:
“فکر می کنی با این شرایط، چقدر اوضاع برای توریستهای آلمانی در مصر خطرناک است؟”
منبع:
Guardian قتلی که آلمان آن را نادیده گرفت ۱۰/۰۷/۲۰۰۹
Guardian خشمگینی مصر از قتل شهید حجاب در آلمان ۰۷/۰۷/۲۰۰۹