بروز رسانی:‌ ۸ اسفند ۱۳۹۰:
اول از همه بازدیدکنندکان عزیزی که در بحث زیر این لینک شرکت کردند و شمار نظرات را به بالای ۱۰۰۰ نظر رساندند تشکر می کنم.
اما متاسفانه به دلیل منحرف شدن بحثها و بالا رفتن تعداد نظرات حاوی فحش و ناسزا، چون وقت نظارت بر همه نظرات ارائه شده را ندارم،‌ فعلا بخش نظردهی بسته می شود.
از همه شما تشکر و عذرخواهی می کنم.
لازم به یادآوری نیست که همچنان مشتاقانه منتظر نظرات شما پای لینکهای دیگر هستم.
بروز رسانی:‌ ۸ فروردین ۱۳۹۱:
بخش نظرات باز شد. امیدوارم نظرات دوستان حاوی ناسزا و توهین نباشد.

در حالی که کشورهای قدرتمند دنیا مدتها است راه‎های مختلفی را برای حل پرونده هسته‎ای ایران ارائه می‎کنند، اسرائیل در تمام این سالها با جدیت فقط بر به کارگیری یک راه حل تاکید داشته: راه حل نظامی
راه حلی که تندروهای هر دو کشور ایران و اسرائیل از آن استقبال می‎کنند.

اما ببینیم تاریخ چه می‎گوید. چقدر می توان برای صحبتهای تند و تیز سران اسرائیل اعتبار قائل شد. رهبرانی که گاهی برای راضی نگه داشتن طرفداران تندرویشان چندان وعده هایشان با تواناییهایشان همسان نیست.

در سال ۱۹۸۱ زمانی که صدام حسین مشغول جنگ با همسایه شرقی اش ایران بود، اسرائیل در یک حمله ناگهانی و بدون مجوز سازمان ملل تنها رآکتور اتمی عراق را نابود کرد. رآکتور اوسیراک پیشتر و تنها یک هفته پس از آغاز جنگ، توسط نیروی هوایی ایران آسیب نه چندان جدی دیده بود، اما اسرائیل در عملیات اوپرا آن را به طور کامل از بین برد. چرا که اعتقاد داشت عراق «قصد دستیابی به سلاح هسته‎ای دارد». این جمله برایتان جمله‎ی آشنایی نیست؟

عملیات اورچرد (Operation Orchard) در سال ۲۰۰۷ اما پیچیده تر بود. نیروی هوایی اسرائیل در عملیاتی مخفیانه به تاسیسات هسته‎ای سوریه حمله کرد و این تاسیسات را از بین برد. اسرائیل پس از این حمله ترجیح داد سکوت کند و سوریه هیچ‎وقت آسیب‌های ادعا شده به تاسیسات خود را نپذیرفت. تاسیساتی که برخی اعتقاد دارند ساخت کره شمالی بود.

نامهای عراق و کره شمالی که در کنار هم می‎آید، ناخودآگاه به یاد «محور شرارت» می‎افتیم. نامی که جورج بوش به این دو کشور در کنار ایران داد. شاید همین نام‎گذاری اسرائیل را به تشویق جمهوریخواهان برای حمله به ایران ترغیب کرد. اسنادی که بعدها منتشر شد نشان داد اسرائیل یک سال پس از حمله به تاسیسات هسته‎ای سوریه، از دولت جورج بوش درخواست تجهیزات نظامی برای حمله به ایران را ارائه کرده بود. این درخواست اگرچه رد شد، نشان دهنده عزم جدی دولتمردان این کشور برای حمله نظامی به ایران در آن زمان بود.

جورج بوش جنگ طلب جایش را به باراک اوبامای برنده جایزه صلح نوبل داده است. اما وقتی رئیس جمهوری صبور آمریکا از ضرورت تحریم ایران نه در چند ماه آینده، که از «چند هفته پیش رو» سخن می‎گوید، باید پرسید اگر تحریم‎ها نتیجه نداد چه؟
ما ایرانیان با تهدیدهای اسرائیل و تحریم‎های آمریکا چندان بیگانه نیستیم. اما به ‏آن‎چه که کمتر عادت داریم این است که یک روز از خواب بیدار شویم و ببینیم موشکهای اسرائیلی در سکوت قدرتهای بزرگ، تاسیسات هسته‎ای ایران را بمباران کرده‎اند و رفته‎اند. درست مثل همان کاری که در عراق و سوریه کردند.

ببینید:

حمله اتمی ایران به اسراییل چگونه خواهد بود؟