وقتی اعضای بدن انسان در اروپا به فروش می رسد

۳ نظر »
یک شبکه تلویزیون آلمان مستندی را نمایش داده است که در آن به موضوع تجارت اعضای بدن می پردازد. این مستند که «وقتی اعضای بدن انسان به فروش می رسد» نام دارد نشان می دهد که چگونه خانواده های فقیر اوکراینی بدن مردگان خود را می فروشند. یک شرکت آلمانی نقش واسطه را ایفا می کند و بعد از خرید بدن مرده ها آن را برای استفاده در جراحیهای پیوند اعضای بدن در اروپا و آمریکا آماده می کند. برای تماشای این مستند می توانید بر روی این لینک کلیک کنید. لینک قسمتهای بعدی در توضیحات همین لینک است.

تماشای این مستند گزارشی از مجله اشپیگل را به یاد من آورد که دو سال قبل منتشر شده بود. اشپیگل در این گزارش به همین موضوع پرداخته بود و درباره همان شرکت آلمانی نوشته بود که در این مستند درباره آن صحبت می شود. گزارش اشپیگل را می توانید در ادامه بخوانید.

SPIEGEL
شرکت آلمانی Tutogen اعضای بدن مرده ها را از بازماندگانشان می خرد و بعد از پرداخت کردن آنها به منظور استفاده ی پزشکی به فروش می رساند. فعالیتهای این شرکت به همان اندازه که پولساز است، مخفیانه و زیرزمینی انجام می شود. در عین حال گستره ی فعالیت این شرکت از اوکراین به آلمان و از آلمان به امریکا کشیده شده است.

آناتولی کرژاک، بازنشسته و مهندس سابق اوکراینی در ۵ آگوست ۲۰۰۴ درگذشت. جنازه اش در ۲ بامداد به پزشکی قانونی کیِف منتقل شد و در همان هنگام با دخترش تماس گرفته شد که فردا به دفتر پزشکی قانونی جهت دریافت اطلاعات بیشتر مراجعه کند.

کرات، دختر متوفی برای نخستین بار بود که یکی از اقوام نزدیکش را از دست می داد و بسیار ناراحت بود. در همین حال یکی از کارمندان به او نزدیک شد و با او درمورد پیئند پوست صحبت کرد. کرات که از صحبتهای وی چیزی نمی فهمید با عصابانیت به او گفت: “من را تنها بگذار. چیزی از حرفهات نمی فهمم و نمی خوام به حرفهات گوش بدم.” اما این کارمند سمج، دست از سر کرات برنداشت و به او فرمی داد و از وی خواست که آن را امضا کند. به کرات گفته شد که امضای این فرم سبب می شود آنها بتوانند از پوست پدرش برای پیوند پوست اطفالی که دچار سوختگی شده اند استفاده بکنند. کرات که با شنیدن این حرف دلش به رحم آمده بود، با شنیدن این حرف گویا هیپنوتیزم شده و فرم را امضا کرد.

قیمتی که شرکت آلمانی Tutogen به اوکراین برای اجزای مختلف بدن می پردازد (Photo: Spiegel)

قیمتی که شرکت آلمانی Tutogen به اوکراین برای اجزای مختلف بدن می پردازد. (بر روی عکس کلیک کنید) (Photo: Spiegel)

اما حالا کرات با کمک افشاگری اشپیگل فهمیده است که آن مرد در واقع کارمند پزشکی قانونی نبوده است. بلکه کارمند شرکت تجارت اندام مردگان است که ارتباط نزدیکی با پزشکی قانونی اوکراین دارد.

کرات که مادر دو فرزند است حالا می داند که بر خلاف ادعای آن مرد، پوست پدرش برای پیوند پوست اطفال استفاده نشده است. بلکه شرکت اوکراینی تمام اندام قابل استفاده ی پدرش را به شرکت آلمانی Tutogen Medical GmbH صادر کرده است. آنها هم با استفاده از این اندام محصولات مورد نیاز بازار امریکا را تامین کرده اند.

علاوه بر پوست، تاندونها، استخوانها، و غضروفها از اجساد جدا و به آلمان فرستاده می شوند. کرات می گوید: “این خبر من را شوکه کرد. اگر می دونستم می خواهند این همه از اندام پدرم را جدا کنند، هرگز به انجام اون رضایت نمی دادم.”

تجارت پرسود

این اتفاقی است که به طور معمول در بخش محدود اما بسیار پرسود صنعت پزشکی اوکراین رخ می دهد. این اندام برای ساخت اندام مصنوعی استفاده می شوند. برای این کار آنها تقریبا هر چیزی که در بدن وجود دارد را می توانند بازیافت کنند: استخوان، غضروف، تاندون، ماهیچه، پوست، قرنیه ی چشم، پریکارد (بافتهای اطراف قلب)، و دریچه های قلب. به زبان تخصصی این صنعت به همه ی اینها “بافت” می گویند.

این شرکتها استخوانها را تمیز می کنند، و سپس می برند و با اره های مخصوص به اشکال مطلوب درمی آورند. سپس بعد از استریلیزه کردن، بسته بندی می کنند و به بیش از ۴۰ کشور صادر می کنند. با تجویز دکتر حتی شما قادر هستید محصولات Tutogen را آنلاین سفارش دهید.

با این حال بازار این محصولات، بافت، در آلمان هنوز محدود است. به عنوان مثال سالانه تنها حدود ۳۰۰۰۰ پیوند استخوان در آلمان صورت می گیرد. که اغلب آنها پیوند استخوان لگن و ستون فقرات است. در حالی که داستان در امریکا کاملا متفاوت است. طبق آمار آکادمی جراحان اورتوپد امریکا، سالانه بیش از یک میلیون قطعات استخوانی در جراحی پیوند استخوان در امریکا استفاده می شود. در هیچ کشور دیگری به جز امریکا امکان انجام چنین تجارت پررونقی وجود ندارد.

اگر اجزا و اندام یک جنازه به طور کامل از هم جدا شوند و پرداخت و آماده ی فروش شوند، این فرآیند حدود ۲۵۰ هزار دلار هزینه در بر دارد. مارتینا کلر، روزنامه نگار و یکی از نویسندگان این مقاله ی اشپیگل می گوید: “این صنعت در امریکا سالانه حدود ۱ میلیارد دلار برای صاجبانش پول به ارمغان می آورد.” وی نویسنده ی کتاب “آدمخواری: جنازه ی انسان به عنوان منبع” می باشد.

چالشهای قانونی و اخلاقی

این اتفاق سوالات بیشمار قانونی و اخلاقی را در پی دارد. مثلا پروسه ی قانونی مواد خام این صنعت که اجزای بدن مردگان است چگونه انجام می شود؟ و یا آیا الزامی برای تولید اندام مصنوعی به ایرن روش، حتی از نظر پزشکی، وجود دارد؟
کلاوس-پیتر گونتر، رییس انجمن جراحاناورتوپد آلمان اعتقاد دارد اندام مصنوعی درست شده از بدن مردگان الزاما همیشه انتخاب اول ما نیست. وی می گوید: “قاعده ی طلایی در کار ما برداشتن بافت از خود بیمار است. راه های دیگر تنها زمانی مورد بررسی قرار می گیرند که بافتهای برداشته شده از بیمار ناکافی باشند.” وی راه های جایگزین را استخوان حیوانات، اجزای مصنوعی ساخته شده از مواد سرامیکی و یا استخوانهای اهدا شده ی انسان بر می شمرد.
وی می گوید: “منبع تامین کننده ی این استخوانهای اهدایی اغلب استخوانهای به جا مانده از کسانی است که تحت عمل پیوند لگن مصنوعی قرار گرفته اند. بنابراین ما نیازی به استخوانهای مردگان نداشته ایم.”

در امریکا برای استفاده از اندام مردگان، پزشکان با چالشهای اخلاقی بسیار کمتری از پزشکان آلمانی مواجه هستند. آنها حتی از این کارها برای جراحیهای زیبایی نیز استفاده می کنند.

حال سوال اینجا است که آیا می توان بدن مرده ها را برای جراحیهای زیبایی قصابی کرد؟ اینگرید اشنایدر مخالف سرسخت این اقدامات است. وی که یک دانشمند اهل سیاست از هامبورگ است به مدت ۱۵ سال علیه بازیافت اندام مردگان مشغول فعالیت بوده است. وی عضو پیشین کمیسیون بررسی قوانین و اصول اخلاقی در پزشکی مدرن بوده است. اشنایدر می گوید: “جنازه ی یک انسان منبع مواد اولیه نیست که بتوان آن را خرید و فروش کرد.”

در عین حال وی اعتقاد دارد اگرچه توقع ممنوع شدن کامل خرید و فروش اندام مرده ها غیر واقعگرایانه است، باید برای آن حد و مرز مشخص کرد.

سازمان بهداشت جهانی (WHO)، پارلمان اروپا، و اتحادیه ی اروپا همگی متفق القول هستند که جنازه ی انسان چیزی فراتر از اشیاء دیگر است و همگی تجارت اجزای بدن را محکوم کرده اند.

دفتر مرکزی شرکت در Neunkirchen آلمان. در روستایی با 8000 نفر جمعیت | ورودی پزشکی قانونی در شهر کیِف اوکراین |
قبرستان در پزشکی قانونی کیف | عکسی از محلی که کالبدشکافی مردگان صورت می پذیرد در شهر نیپروپتروفسک اوکراین | تصویری مربوط به پرونده ی تجارت غیرقانونی اجزای بدن انسان در امریکا

منبع:

Spiegel: Inside a Creepy Global Body Parts Business (28/08/2009)

قدم بزرگ دنیای پزشکی در جستجوی واکسن HIV

۲ نظر »

Wall Street Journal
تحقیقات در زمینه HIV درحال گذراندن رنسانسی است که می‌تواند منجر به پیدایش شیوه‌های جدیدی برای تولید واکسن مقابله با ویروس ایدز و دیگر بیماری‌های ویروسی شود. در آخرین دست‌آوردها، دانشمندان دولت آمریکا گقتند که موفق به کشف سه پادتن قدرتمند شدند که قدرتمندترین آنها می تواند %۹۱ سویه‌۱های HIV  را خنثی کند. آنها هم اکنون بدنبال استفاده از این تکنیک برای تشخیص پادتن‌های ویروس سرماخوردگی هستند.

پادتن‌های HIV در سلول‌های یک مرد همجنس‌گرای ۶۰ ساله آفریقایی-آمریکایی کشف شدند که در پزشکی به آن اهداکننده ۴۵ گفته می شود. بدن این مرد بطور طبیعی می تواند این پادتن را تولید کند. اکنون پژوهشگران باید بدنبال راهی برای تولید واکسنی باشند که بتواند باعث تولید پادتن برای مقابله با این ویروس در بدن هر شخصی شود.

Gary Nabel مدیر Vaccine Research Center در National Institute of Allergy and Infectious Diseases که پژوهشگر پیشروی پروژه نیز بوده است می گوید: «ما در این مرحله زمان زیادی را سپری خواهیم کرد تا بتوانیم فوایدش را به کلینیک‌ها منتقل کنیم»

این تحقیق روز پنچشنبه در قالب دو مقاله در نسخه آنلاین مجله Science، ده روز قبل از گشایش یک کنفرانس بین المللی بزرگ AIDS در وین منتشر شد. طبق آمار سازمان ملل، بیش از ۳۳ ملیون نفر تا پایان سال ۲۰۰۸ مبتلا به HIV و حدود ۲٫۷ ملیون نفر ناقل ویروس AIDS بودند.

کشف جدید بخشی از حرکتی است که Wayne Koff مدیر بخش تحقیقات و توسعه موسسه غیرانتفاعی International AIDS Vaccine Initiative، “یک رنسانس” در تحقیقات واکسن HIV می نامد.

پادتن‌هایی که عملا بی‌تاثیر هستند یا قابلیت غیرفعال کردن یک یا دو سویه را دارند، رایج هستند. تا سال پیش، تعداد کمی پادتن‌هایی با قابلیت خنثی‎سازی گسترده۲ که می توانند تعداد قابل توجهی از سویه‌های HIV را بطور موثر خنثی کنند کشف شدند، اما هیچکدام از آنها نتوانستند بیش از %۴۰ از سویه‌های مختلف HIV را خنثی کنند.

اما در سال گذشته، با گسترش روشهای موثر تشخیص، بیش از شش پادتن خنثی کننده HIV از جمله سه نمونه پیشین در مجله‌های معتبر شناسایی شده‌اند. Dennis Burton از Scripps Institute در La Jolla, Calif رهبری تیمی را برعهده دارد که دو پادتن خنثی کننده HIV را کشف کرد. او می‌گوید که تیمش پادتن‌های جدیدی که نتایج آن منتشر نشده است، کشف کرده‌است. اغلب پادتن‌های جدید نیرومند هستند و می‌توانند در غلظت های کمتر در مقایسه با نمونه‌های مشابه برای نابودی HIV به کارگرفته شوند.

HIV یک ویروس بسیار ناپایدار است، اما در مکانی که ویروس خودش را به مولکولهای ویژه روی سلولهایی که آن را آلوده می‌کند پایدارتر است. برپایه‌ی تحقیقات گذشته، پژوهشگران با حسگری یک محیط پایدارتری را شبیه سازی کردند و از آن برای جذب پادتن‌هایی که به طور موثر به ویروسها حمله می‌کنند، استفاده کردند. آنها از این طریق پادتن‌های مخصوصِ اهداکننده ۴۵ را پیدا کردند و از بین ۲۵ ملیون سلول توانستند ۱۲ تای آن که می‌توانست پادتن‌ها را تولید کند، پیدا کنند.

پادتن‌های اهداکننده۴۵ نتوانستند او را در برابر HIV حافظت کنند، بدین دلیل که شاید ویروس توانسته بود تا حدودی در بدن او اثر مخرب را بجا گذارد، قبل از اینکه بدن او بتواند پادتن‌ها را تولید کند. با اینکه او توانسته بود قدرتمندترین پادتن‌های HIV را که تاکنون کشف شده، تولید کند، پژوهشگران می‌گویند آنها چیز خاصی از ژن‌های او نمی‌دانند که او را اینگونه منحصر به فرد کرده. پژوهشگران انتظار دارند که اگر بتوانند راه درستی برای تحریک تولید پادتن‌ها پیدا کنند، اغلب مردم قادر به تولید آنها خواهند بود.

Dr. Nabel گفت تیمش تکنیک جدید را برای ویروس آنفولانزا بکار می‌برد. مانند HIV، آنفولانزا نیز بسیار ناپایدار است و به‌همین دلیل هرسال نیاز به واکسن جدید است.

Anthony Fauci مدیرNIAID کفت: «ما بدنبال یک واکسن همگانی هستیم. می‌خواهیم با استفاده از این تکنیک پادتن‌های اجزاء تشکیل‌دهنده ویروس آنفولانزا که تغییر نمی‌کند، پیدا کنیم.» بطور کلی دکتر Fauci گفت که این روش می تواند برای هر بیماری ویروسی و شاید حتی برای تولید واکسن برای سرطان‌ها بکار رود. برخی از پادتن‌های جدید HIV که در سالیان اخیر کشف شده‌اند به نقاط مختلف ویروس حمله می‌کنند و از اینرو امید به اینکه بتوان از آنها باهم استفاده کرد را زیاد می‌کند.

John Mascola معاون Vaccine Research Center در یک تحقیقی که منتشرنشده نشان داده‌است که یکی از پادتن‌های دکترBurton می‌تواند بطور مجازی تمام سویه‌هایی که در مقابل پادتن‌های اهداکننده۴۵ مقاوم هستند را خنثی کنند. او همچنین عکس این قضیه را هم نشان داد: پادتن‌های اهداکننده۴۵ می ‌تواند سویه‌هایHIV که در مقابل بهترین پادتن‌ دکترBurton مقاوم هستند را خنثی کند. دکتر Mascola یکی از نویسندگان مقاله‌ی روز پنجشنبه گفت: «تنها یکی از سویه‌ها از میان ۹۵ سویه آزمایش‌شده در مقابل هردو پادتن‌ها مقاوم بود.»

پژوهشگران می‌گویند آنها قصد دارند تا معجونی قدرتمند از این پادتن‌های جدید را در سه روش آزمایش کنند.

اولین روش، پادتن‌ها را می‌توان به‌صورت خام به افراد تجویز کرد، مانند یک دارو تا از انتقال ویروس جلوگیری کرد. اما این روش احتمالاً پرهزینه خواهد بود و مدت کمی، شاید چند هفته، اثر داشته باشد. بنابراین این روش برای همگان تقریباً غیرعملی است و فقط می‌توان در موارد خاص مانند جلوگیری از انتقال ویروس از مادر به کودک هنگام زایمان استفاده کرد.


حمله! حمله، حمله .. ای پادتنِ کوبنده

ویروس HIV چگونه به سلول‌ها حمله می‌کند؟
پادتن‌ها چگونه به ویروس HIV حمله می‌کنند؟
(برای بزرگ‌نمایی تصویر، روی آن کلیک نمائید)

همچنین پادتن‌ها را زنان یا شریک مرد همجنسگراها قبل از س.ک.س می‌توانند در قالب یک ژل ضد میکروب یا “microbicide” برای جلوگیری از سرایت استفاده کنند. افرادی هم که به ویروس آلوده شده‌اند هم می‌توانند از پادتن‌ها برای معالجه استفاده کنند. تاحدودی بنظر می‌رسد که پادتن‌ها نتوانند بطور کامل HIV را از کار بیاندازد ولی کارآمدی آنها داروهای ضدایدز مانند antiretroviral ها را پشت سر می‌گذارد.

دکتر Nabel گفت که Vaccine Research Center با یک شرکتی قرارداد منقعد کرده‌است تا یک پادتن‌ مناسب برای استفاده برای انسان تولید کند تا بتوان آزمایش‌ها را روی انسان شروع کرد.

روش دوم برای استفاده از نتایج تحقیقات جدید، تحریک سیستم دفاعی بدن برای تولید پادتن‌ها می‎باشد. همانگونه که می‌دانید Jonas Salk به افراد ویروس نابود شده فلجِ اطفال را تزریق کرد و متعاقباً سیستم دفاعی تمام افراد به آسانی قادر به تولید پادتن‌هایی شدند که ویروس فلج اطفال را از بین می‌بُرد. اما برای HIV، گستره وسیعی از پادتن‌ها کارآمد نیستند. اما حالا دانشمندان می‌دانند چه پادتنی باید ساخته‌شود-بطور مثال پادتن‌های یافته‌شده در اهداکننده۴۵ و آزمایشگاه دکترBurton. مدیر تحقیقاتی واکسن در  Mayo Clinic در Rochester, Minnesota، دکترGreg Poland گقت: «بنابراین پژوهشگران در این زمینه نیاز به یک تکنولوژی مهندسی معکوس دارند تا بتوانند راهی پیدا کنند که هر شخصی بتواند آنها را تولید کند.»

این همان‌کاری است که پژوهشگران در Merck & Co انجام داده‌اند. در یک تحقیق که نتایج آن در National Academy of Sciences منتشر شد، دانشمندان این شرکت می‌دانستند که یک پادتن‌ قدیمی که از پادتن‌های تازه کشف‌شده ضعیف‌تر بود، به یک نقطه خاص آسیب‌پذیر HIV متصل می‌شود. آنها سپس مشابه آن قسمت ویروس را برای آموزش سیستم دفاعی بدن برای تولید پادتن‌ها تولید کردند. در نهایت دانشمندانِ Merck موفق به تولید واکسن آزمایشی شدند که قادر است خوکچه هندی و خرخوش را ترغیب به تولید پادتن‌هایی برای خنثی‌سازی HIV کند. اگرچه این واکسن‌ها به اندازه کافی قدرتمند نبودند، اما دکتر Koff گفت که تحقیقات Merck یک برهان قوی است بر آنکه مهندسی معکوس می‌تواند برای تولید پادتن‌های جدید و قوی‌تری بکار گرفته‌شود.

البته ممکن است مشکلات احتمالی دیگری هم سر راه وجود داشته‌باشد. نشانه‌هایی وجود دارد که برای سلول‌های اهداکننده ۴۵ ماه‌ها و شاید سال‌ها طول کشیده تا بتواند پادتن‌های قوی را تولید کند. بنابراین پژوهشگران باید واکسن‌های متعددی را تجویز کنند یا باید بدنبال یافتن راهی برای تسریع این فرآیند شوند.

آخرین روش، روش‌هایی عملی هستند که از تاکتیک‌هایی مانند ژن ‌درمانی استفاده می‌شود. برنده جایزه علمی نوبل David Baltimore از افرادی است که روی این روش کار می‌کند. گروه پژوهشی او در California Institute of Technology در Pasadena, Calif ژن‌هایی را سرهم کرده‌است می‌تواند پادتن‌‌ها را تبدیل به ویروس‌های بی‌ضرر ‌کند. آنها سپس این ویروس‌ها را به موش تزریق کردند. ویروس سلول‌های موش را آلوده می‌کند و آنها را تبدیل به کارخانه تولید پادتن می‌کند.

—————————————-

۱سویه: Strain

۲پادتن‌هایی با قابلیت خنثی‎سازی گسترده:  Broadly Neutralizing Antibodies

خبر خوش برای طرفداران TED

بدون نظر »

اگر بخواهم در یک جمله TED را معرفی کنم می گویم: «تنها جایی در اینترنت که می توانید ساعتها در آن وقت تلف کنید و با افتخار به همه بگویید!»
حتی اگر شما از طرفداران وب سایت فوق العاده ی TED نباشید، حتما گذارتان به ویدیوها و سخنرانیهای کم نظیر این وب سایت افتاده است (ببینید). وب سایتی که هدفش الهام بخشیدن به افراد برای نوآوری است و این کار را به کمک فناوری (Technology)، سرگرمی (Entertainment)، و طراحی (Design) انجام می دهد.
با این توضیح به استقبال خبر خوش TED می رویم.
TED Conference 2010

چند روزی است که کنفرانس TED در سال ۲۰۱۰ در ایالت کالیفرنیا پس از ۵ روز کار خود را به پایان رساند. این به آن معنی است که اگر از دیدن سخنرانیهای تکراری (هر چند فوق العاده ی TED) خسته شده اید، می توانید از امروز میهمان سخنرانیهای جدید بنیاد TED باشید.
شاید مهمترین اتفاق کنفرانس سالانه ی TED، جایزه ی ویژه ی TED باشد. برنده ی این جایزه علاوه بر دریافت ۱۰۰ هزار دلار، این بخت را پیدا می کند تا در این کنفرانس، سخنرانی کند و «یک آرزو» برای ایجاد تغییر در جهان کند. برنده ی جایزه ی امسال TED، آشپز مشهور بریتانیایی، جیمی اولیور است که در سخنرانی خود از همه ی مردم خواست به فرزندانشان درمورد غذا آموزش بدهند.

پرهیزگاری جنسی موثرترین روش در مقابله با مشکلات جنسی نوجوانان

۸ نظر »

Washington Post

یافته های یک پژوهش جدید در امریکا نشان می دهد، کلاسهای آموزش روابط جن+سی که در آنها نوجوانان به نداشتن رابطه  قبل از ازدواج تشویق می شوند، تاثیر مثبت به سزایی در به تاخیر انداختن روابط خطرناک جن+سی دارد. این پژوهش می تواند نقطه ی عطفی در تلاش ایالات متحده در مبارزه با بارداری ناخواسته ی نوجوانان شود. این یافته نخستین مدرک علمی است که نشان می دهد، آموزش و تشویق به عدم رابطه ی جن+سی، موثر است.

در این پژوهش عده ای از دانش آموزان کلاس ششم و هفتم (با سن تقریبی ۱۲ سال) به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول به کلاسهای آموزش جن+سی رفتند که در آنها دانش آموزان به عدم داشتن رابطه ی جن+سی پیش از ازدواج تشویق می شدند. و گروه دوم در کلاسهای مرسوم آموزش روابط جن+سی حضور پیدا کردند. یافته های پژوهش نشان می دهند، تنها یک سوم افراد گروه اول در دو سال بعدی وارد رابطه ی جن+سی شدند. این در حالی است که تقریبا نیمی از افراد گروه دوم، در مدت زمان مشابه، به رابطه ی جن+سی دست زدند. تفاوت عمده ی آموزشی گروه اول با گروه دوم در این بود که گروه اول به طور کامل از رابطه ی جن+سی با جنس مخالف منع می شدند. در حالی که در کلاسهای آموزشی گروه دوم، به دانش آموزان رابطه ی جن+سی ایمن آموزش داده می شد.

نتایج این پژوهش در «آرشیو پزشکی کودکان و نوجوانان» منتشر شده است. این پژوهش در حالی صورت گرفته است که شمار بارداریهای ناخواسته و بیماریهای مقاربتی در میان کودکان و نوجوانان امریکایی ظرف دهه ی گذشته افزایش یافته است. با این حال، دولت اوباما بودجه ی ۱۷۰ میلیونی اختصاص یافته به این امر را به دلیل غیر موثر بودن برنامه ها قطع کرد. به جای آن دولت جدید ایالات متحده با تمرکز بر برنامه های ضدبارداری به رویارویی با این مشکل می رود.

آیا حیات پس از مرگ واقعیت دارد؟ علم می گوید: بله

۸۰۲ نظر »

Time

آیا حیات پس از مرگ وجود دارد؟ دین شناسان می توانند ساعتها در این مورد بحث کنند، اما دکتر جفری لانگ (Jeffrey Long) متخصص تومور چه اعتقادی دارد؟ وی معتقد است شواهد علمی صراحتا می گویند پاسخ به سوال فوق بله است.
وی در کتاب «شاهدِ پس از مرگ» (Evidence of the Afterlife) که این هفته وارد بازار شد، نتیجه ی مناقشه برانگیز خود را در این مورد ارائه کرده است. کتابی که حاصل پژوهشهای ده ساله ی وی در موضوع تجربیات هنگام مرگ و بررسی تجربیات شخصی ۱۶۰۰ نفر در هنگام مرگ است. وی در گفت و گو با مجله ی تایم درباره ی ماهیت تجربه ی هنگام مرگ و درهم‌کنش مذهب و علم صحبت می کند.
این مصاحبه پرخواننده ترین صفحه ی امروز وب سایت تایم بود.
پیوند در بالاترین

پرسش: از نظر علمی، تجربه ی هنگام مرگ چیست؟
پاسخ: تجربه ی هنگام مرگ دارای دو مولفه است. نخست این که فرد باید به مرگ نزدیک باشد. به این معنی که شرایط جسمی اش به قدری وخیم باشد که در صورت عدم بهبود، بمیرد. معمولا فردی را که بیهوش است، یا از نظر بالینی مرده است و ضربان قلب و تنفسش متوقف شده است می توان نزدیک به مرگ در نظر گرفت. مولفه ی دوم این است که مرگ درست از بیخ گوش شخص عبور کند و وی در عین حال بتواند این مساله را به وضوح تجربه کند و به خاطر بیاورد.

Jeffrey Long

پرسش: پاسخ شما به شکاکانی که که می گویند باید پایه و اساس زیست شناسانه یا فیزیولوژیکی برای چنین تجربه ای وجود داشته باشد چیست؟ چرا که شما در کتاب خودتان می گویید چنین تجربه ای از نظر پزشکی غیر قابل توضیح است.
پاسخ: جالب این جا است که بر خلاف کتاب من که توضیحی در مورد این تجربه ارائه نمی دهد، بیش از بیست توضیح جایگزین برای این تجربه از سوی شکاکان ارائه شده است. دلیل این تعداد زیاد کاملا مشخص است. چرا که هیچ یک از این توضیحات، حتی برای خود شکاکان، قابل فهم نیستند.

پرسش: شما می گویید، میزان شک و تردید درمورد تجربه ی هنگام مرگ نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته است و آگاهی در این مورد نیز افزایش داشته است. دلیل این اتفاق چیست؟
ظرف ۳۵ سال گذشته صدها مقاله ی علمی درمورد تجربیات هنگام مرگ منتشر شده است. علاوه بر آن، رسانه ها توجه ویژه ای به این پدیده داشته اند. بخصوص وب سایتهای اینترنتی صدها هزار صفحه را به این موضوع اختصاص داده اند. همه ی اینها به افزایش آگاهی مردم در این زمینه کمک کرده است.

پرسش: شما در کتاب خود اشاره می کنید که برخی از منتقدان می گویند همه ی کسانی که تجربه ی هنگام مرگ داشته اند، جزییات این تجربه را قبلا از دیگران شنیده اند وبه نوعی تحت تاثیر محیط بوده اند. شما در تحقیقات خود چگونه با این مساله مقابله کردید؟
پاسخ: ما داستانهایی که درمورد تجربه ی هنگام مرگ دریافت می کنیم، عینا به وب سایت خودمان می فرستیم. با توجه به این که ماهانه ۳۰۰ هزار صفحه توسط ۴۰ هزار بازدید کننده از سراسر دنیا خوانده می شود، و تا کنون هیچ کسی موفق نشده است داستانهای تکراری را شناسایی کند، نشان دهنده ی با اصالت بودن داستانها است. در ضمن، شفافیت کار ما و تعداد بالای بازدیدکنندگان وب سایت، خود بیانگر کیفیت بالای کار است.

پرسش: شما می گویید این پژوهش تاثیرات شخصی زیادی هم بر روی شما گذاشته است. چگونه؟
پاسخ: من یک پزشک هستم که با سرطان مبارزه می کنم. علی رغم همه ی تلاشهایمان، همه ی بیماران علاج پیدا نمی کنند. اعتقاد من به زندگی زیبای پس از مرگ، به من کمک می کند تا بتوانم با نیروی بیشتری به جنگ این هیولای وحشتناک بروم. نیرویی که قبلا نداشتم. این اعتقاد به من کمک می کند که بتوانم پزشک بهتری برای بیمارانم باشم.

پرسش: شما می گویید ما می توانیم با بررسی تجربیات هنگام مرگ درمورد حیات پس از مرگ نتیجه گیری کنیم. اما واقعا فکر نمی کنید این کار مثل مقایسه ی سیب و پرتقال است؟
پاسخ: از نظر علمی مصاحبه با افرادی که کاملا مرده اند، امکان پذیر نیست. با توجه به این محدودیت، ما باید ببینیم بهترین کار ممکن چیست. اگر مغز کسی هیچگونه عملکردی نداشته باشد، مانند زمانی که شما دچار سکته ی قلبی می شوید، به نظر من این فرد نزدیکترین مدل به آن چه است که دنبالش هستیم. یعنی مطالعه و بررسی این مساله که آیا تجربه ی هوشیارانه در جایی خارج از مغز امکان پذیر است یا خیر.

پرسش: شما در کتابتان به این نکته اشاره کرده اید که تحقیقات شما می تواند دست مذهب را بازتر کند. اما آیا مساله ی حیات پس از مرگ یک مساله ی علمی است یا مذهبی؟
پاسخ: من فکر می کنم ما هم اکنون ترکیب جالبی از این دو داریم. این پژوهش مستقیما به ما یادآور می شود که مذهب در طول هزاره های گذشته چه چیزهایی به ما گفته است. مذهب مشخصا به ما گفته است که حیات پس از مرگ وجود دارد و کل جهان دارای هدف مشخصی است. در واقع پژوهش علمی ما مهر تاییدی برای همه ی چیزهایی است که مذهب سالها است به ما گفته است. این کتاب گام بزرگی در نزدیک کردن علم و مذهب به یکدیگر است.

پرسش: آیا جنبه ای از تجربیات بشری وجود دارد که به نظر شما علم نمی تواند حتی نزدیکش بشود؟
پاسخ: قطعا همین طور است. آنچه که واقعا پس از مرگ اتفاق می افتد یکی از این مسائل است. توجه کنید که همه ی آنچه در این مورد می دانیم، همواره نیازمند مقداری ایمان نیز هست. در عین حال، وقتی شما به شواهد علمی زندگی پس از مرگ نگاه می کنید، مقدار ایمان مورد نیاز برای باور داشتن به حیات پس از مرگ به طرز قابل توجهی کاهش می یابد.


منبع:

TIME: Is There Life After Death?

ببینید:
MSNBC: مصاحبه ی ویدیویی با دکتر جفری لانگ و شخصی که تجربه ی هنگام مرگ داشته است
Amazon: کتاب دکتر جفری لانگ در آمازون

پژوهشگران نشان دادند: شواهد DNA قابل جعل کردن هستند!

۵ نظر »

NYTimesدانشمندان اسراییلی نشان دادند که امکان عوض کردن و دست بردن در شواهد DNA وجود دارد. این کشف، باور قبلی مبنی بر این که DNA به عنوان مدرک طلایی و غیر قابل بحث در جرم شناسی می تواند مورد استفاده قرار گیرد را زیر سوال می برد.

این دانشمندان موفق شده اند نمونه ی خون و بزاق فردی را طوری بازسازی کنند که این خون و بزاق حامل DNA فرد دیگری باشد. آنها همچنین نشان دادند که اگر به مشخصات DNA شخصی دسترسی داشته باشند، می توانند حتی بدون نمونه برداری از بافتهای بدن آن شخص، نمونه ای از DNA وی را بسازند.
دکتر دن فرامکین، پژوهشگر اصلی مقاله ای که در مجله علمی آنلاین Forensic Science International: Genetics منتشر شده است می گوید: “ما [با استفاده از DNA] فقط می توانیم یک صحنه ی جرم را بازسازی کنیم. کاری که هر دانش آموخته ی زیست شناسی می تواند انجام دهد!”
دکتر دن فرامکلین بنیانگذار Nucleix، شرکتی واقع در تل آویو است، آزمایشی را ابداع کرده است که می تواند نمونه های واقعی DNA را از نمونه های دروغین شناسایی می کند. وی امیدوار است که بتواند این آزمایشها را به آزمایشگاه های پزشکی قانونی بفروشد.

قرار دادن مدرک DNA در صحنه ی جرم تنها یکی از روشهای به کارگیری یافته ها است. در حالی که تجاوز به حریم خصوصی افراد خطر بالقوه ی دیگر است.

با استفاده از روشهای مشابه، حتی این امکان وجود دارد که بتوان از ته سیگار یا لیوانی که از آن نوشیدنی خورده است، به بزاق فرد دست یافت و از آن DNA آن را به دست آورد. سپس به راحتی می توان این نمونه ها را به کمک آزمایشگاه تجزیه و تحلیل کرد و امکان وجود بیماریهای ژنتیکی را در فرد مورد نظر شناسایی کرد.

Gail H. Javitt از مرکز سیاستگزاری ژنتیک و مردم دانشگاه جانز هاپکینز گفت “این مساله می تواند نگرانیهایی برای هنرپیشه ها و بازیگران مشهور ایجاد کند که روزنامه ها با دسترسی به اطلاعات ژنتیکیشان و انتشارش آنها را به دردسر بیندازند.”

دکتر Tania Simoncelli مشاور علمی American Civil Liberties Union می گوید ” یافته ها نگران آور است. DNA را راحت تر از اثر انگشت می توان در صحنه جرم کاشت. ما در حال خلق یک سیستم جرم یابی هستیم که بطور افزون بر این تکنولوژی تکیه می کند [تشخیص مجرم از روی اثر DNA]”

John M. Butler مجری اصلی پروژه تست هویت انسانی در موسسه ملی استاندارد و تکنولوژی می گوید  ” از دیدن اینکه مشخصات DNA جعلی چقدر بخوبی تولید میشوند تحت تاثیر قرار گرفته است. اما او اضافه کرد “من فکر می کنم طبقه متوسط جنایتکاران قادر به انجام چنین کاری نخواهند بود”

در یکی از روش ها پژوهشگران توانستند نمونه های DNA را با استفاده از یک نمونه واقعی DNA که می تواند از یک تار مو یا اثر بجا مانده روی لیوان باشد، جعل کنند . آنها نمونه کوچک را با استفاده از تکنیک متدوالی به نام تقویت کل ژن [whole genome amplification] به مقدار بزرگی DNA تفویت کردند.

البته که یک لیوان یا تار مو به راحتی می تواند در صحنه جرم بجا گذاشته شود تا شخصی را در معرض اتهام قرار داد اما لکه خون یا بزاق شاهد قابل باورکردنی تری است.

نویسندگان مقاله از یک زن نمونه خون گرفتند و به کمک دستگاه گریز از مرکز، سلولهای گلبول سفید را که حاوی DNA است، خارج کردند. آنها به باقیمانده سلول های گلبول قرمز، DNA ای که از تقویت تار موی شخص دیگری به دست آمده بود اضافه کردند!

از آنجایی که سلول های قرمز حاوی DNA نیستند، تمام مواد ژنتیکی نمونه خونی به شخص دیگری تعلق داشتند. نویسندگان نمونه را به یک آزمایشگاه پزشک قانونی پیشرفته در آمریکا فرستادند. آنها نمونه خونی را آزمایش کردند و آنرا یک نمونه معمولی از شخص دیگر(صاحب تار مو) تشخیص دادند!


منبع:

NYTimes: DNA Evidence Can Be Fabricated, Scientists Show

پیوند مطلب در بالاترین

میدانید زمین در دوران جوانی(حدود ۴ملیارد سال پیش) چگونه مکانی بوده؟

۱ نظر »

۷۰۰ ملیون سال اولیه از عمر ۴.۵ ملیارد ساله زمین به هادن (Hadean) شهرت دارد. ریشه این کلمه یونانی و از هادس (Hades) به معنی جهنم برگرفته شده است. شاید تصور خیلی از ما از زمین طی آن سال ها یک مکانی گرم، بیابانی و با مذاب های گداخته و روان باشد و از اینرو تشبیه همچین مکانی به جهنم چندان بی جهت نباشد.

مطالعات روی سطح کره ماه و از روی آثار بجامانده از برخورد های کیهانی نشان میدهد سطح زمین هم تا حدود بیشتری حداقل تا ۳.۸۵ ملیارد سال پیش آماج چنین برخورد هایی بوده است و تا چندی اخیر تصور عمومی بر این بوده که حیات تا آن زمان روی کره زمین وجود نداشته است.

طی دهه اخیر مطالعات روی گونه ای از کریستال ها به نام زرکُن (Zircon) در صخره های موجود در کشور استرالیا تصویری متفاوت از آنچه ما از زمین در دوران هادن داشته ایم ترسیم کرده است! زرکن ها تنها ‘تکه هائی’ از کره زمین هستند که یقیناْ از ۴ ملیارد سال پیش بجامانده اند و بررسی مواد معدنی که داخل آن گیر افتاده، حکایت از در جریان بودن شکل گیری قاره ها و اقیانوس ها در آن زمان دارد.

اکنون زمین شناسان متفق القول هستند که زمین در ۴.۲ ملیارد سال پیش مکانی آرام بوده و دریاها و خشکی ها وجود داشته اند. حتی آنها احتمال می دهند سطح زمین منجمد بوده است زیرا خورشید ۳۰٪ کمتر از امروزه انرژی ساطع می کرده است

تصورات قبلی براین بوده که حیات بلافاصله پس از دوران پایانی بمباران های سنگین کهکشانی (Late Heavy Bombardment) روی کره زمین شروع شده، اما بررسی های جدید می گوید حیات ممکن است صد ها ملیون سال قبل تر روی کره زمین جریان داشته است. این بدان معنی است که امکان فعل و انفعلات شیمیائی بصورت آرام و طولانی وجود داشته است. خلاصه اینکه بقول دکتر Mojzsis: صحنه نمایش احتمالاً از ۴.۴ ملیارد سال پیش روی زمین برقرار بوده ولی مشخص نیست بازیگران (حیات) حاضر بوده اند یا خیر!؟

تنها ۱۳% نویسندگان ویکی پدیا زن هستند

۱ نظر »

Wall Street Journal
تحقیق گسترده ای که توسط بنیاد ویکی مدیا صورت گرفته است نشان می دهد تنها ۱۳% نویسندگان دانشنامه ی آنلاین ویکی پدیا که توسط کاربرانش مدیریت و ویرایش می شود، زن هستند.

بنیاد غیر انتفاعی ویکی مدیا به کمک برنامه ی فناوری و پژوهش دانشگاه سازمان ملل متحد (MERIT)، این نظرسنجی گسترده ی خود را در نوامبر سال گذشته با استفاده از ۱۷۵ هزار پاسخگو برگزار کرد.

در این پژوهش از ۵۳۸۸۸ کاربر ویکی پدیا که در ویرایش مقالات هم مشارکت می کنند، تنها ۶۸۱۴ زن وجود دارد. این اختلاف فاحش در بین کاربرانی که از مقالات ویکی پدیا استفاده می کنند نیز وجود دارد هرچند کمتر است: ۶۹% مرد در برابر ۳۱% زن.

تسلط مردان بر ویکی پدیا

این آمار همچنین نشان می دهد اغلب مشارکت کنندگان در ویکی پدیا در سومین دهه ی زندگی خود هستند. متوسط سن مردان ۲۶ و زنان ۲۴ است.

“دیگرخواهی” و “اهمیت داشتن حقایق” مهمترین انگیزه ی ویرایشگران ویکی پدیا معرفی شده است. ۷۳% از جامعه ی آماری گفته اند که دوست دارند دانسته هایشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. در عین حال ۶۹ % هم گفته اند دلیل مشارکت در ویکی پدیا این بوده است که اشکالی دیده بودند و می خواستند آن را برطرف کنند.

درجه ی کارشناسی افراد مشارکت کننده نیز با توجه به موضوع متفاوت است. ورودیهای تکنیکی و علمی بیشترین مشارکت کارشناسان در زمینه ی مورد بحث را داشته اند. در حالی که صفخات مربوط به مکانها و موقعیتهای جغرافیایی، از ویرایشگران نه چندان کارشناس اما با تعداد بیشتر بهره مند بوده اند.

تقریبا ۲۰% ویرایشگران مقالات ویکی پدیا، گفته اند که مدرک کارشناسی دارند. در حالی که ۱۹% مدرک کارشناسی ارشد و ۴٫۴% مدرک دکترا دارند. این ارقام برای خوانندگان و استفاده کنندگان ویکی پدیا به ترتیب ۱۷% مدرک کارشناسی ارشد و ۲٫۳% مدرک دکترا می باشد.

وقتی از کاربران سوال شد که “چه دلیلی برای مشارکت در ویرایش صفحات ویکی پدیا آنها را وادار به این کار می کند؟” پاسخهای پرطرفدار عبارت بودند از:
– “من می دانستم موضوعات مشخصی به کمک من نیاز داشتند.” (۴۱%)
– “کاملا برای من آشکار بود که بقیه ی کاربران از زحمات من بهره مند می شوند.” (۳۶%)
– “بقیه ی دلایل/نمی دانم/ نمی خواهم بگویم” (۳۲%)

جالب است بدانیم دلیل مشارکت نکردن افراد در ویرایش مقالات چه چیزی است. بسیاری از کاربران ویکی پدیا که در ویرایش محتوای آن مشارکت نمی کنند، دلیل این کار را وقت گیری، احساس رضایت از فقط خواندن مقالات، و آشنا نبودن با نحوه ی ویرایش مقالات معرفی کردند.
تقریبا ۲۵% از این افراد نیز گفتند از این که اشتباهی در ویرایش از آنها سر بزند و به دردسر بیفتند می ترسند و برای همین اصلا در ویرایش مقالات مشارکت نمی کنند.


منبع:

Wall Street Journal: Only 13% of Wikipedia Contributors Are Women, Study Says (31/08/2009)

پاییز امسال: آگهیهای ویدئویی را در مجله تماشا کنید

۳ نظر »

BBC | Wired | Wall Street Journal

نخستین آگهی های تبلیغاتی ویدئویی بر روی مجلات کاغذی سپتامبر امسال روانه ی بازار می شوند.
نسخه های ویژه ای از مجله ی Entertainment Weekly در برخی صفحات خود این ویدئوها را نمایش می دهند.

صفحات نمایش این آگهیها به ضخامت ۲٫۷ میلیمتر و قطر ۵٫۷ سانتی متر (به اندازه ی تقریبی صفحات موبایل) هستند که باتری قابل شارژشان توسط مینی یو اس بی تا ۷۰ دقیقه شارژ می شود.

نمایشگر کوچک در سمت راست، آگهی ویدئویی را نمایش می دهد (Photo: Wired)

نمایشگر کوچک در سمت راست، آگهی ویدئویی را نمایش می دهد (Photo: Wired)

فناوری تراشه ی استفاده شده در این صفحات، مشابه فناوری به کار رفته در کارت تبریکهای موزیکال است و وقتی خواننده به صفحه ی مورد نظر می رود خود بخود آگهی به نمایش درمی آید. فناوری صفحه نمایش این آگهیها، فناوری LCD (نمایشگر کریستال مایع) است.

نخستین آگهی ویدئویی بر روی مجلات کاغذی، متعلق به پیش نمایش برنامه ی شبکه تلویزیونی CBS و نوشابه ی پپسی می باشد. گفتنی است این تراشه حدود ۴۰ دقیقه از برنامه های قدیمی و جدید CBS را به نمایش می گذارد. این ویدئوی تبلیغاتی با ۵ ثانیه تاخیر آغاز می شود و با مقدمه ی کوتاهی درمورد این فناوری با بازی بازیگران سریال “نظریه ی بیگ بنگ” آغاز می گردد.

[media id=8 width=400 height=300]

این آگهیها در نسخه ی ۱۸ سپتامبر مجله که در لس آنجلس و نیویورک پخش می شوند، منتشر خواهند شد.

اگرچه هزینه ی ساخت چنین آگهیهایی بسیار بیشتر از آگیهای مرسوم کاغذی است، خبرنگار بی بی سی اعتقاد دارد، در بازار پررقابت امروز، هیچ چیزی بیش از جلب توجه مصرف کنندگان برای شرکتها حیاتی نیست. وی این آگهیها را بی شباهت به ابتکار روزنامه ی Daily Prophet نمی داند. در این روزنامه تصاویر متحرکی همانند آنچه در کتابهای هری پاتر آمده است وجود دارند. نویسنده ی مجله ی اینترنتی Wired هم معتقد است، در نهایت، این فناوری جدید است که از این تبلیغات سود می برد و نه الزاما شرکتهای تبلیغات دهنده. چرا که گسترش این تبلیغات، به گسترش این فناوری جدید کمک می کند. همان چیزی که برخی می گویند: “رسانه پیام است.”

البته این بار نخستی نیست که فناوری دیجیتال در صنعت چاپ به کار رفته است. به عنوان مثال، سال گذشته، مجله ی اختصاصی مردان، Esquire، در شماره ی ویژه ی هفتاد و پنجمین سالگرد انتشارش، از فناوری e-ink استفاده کرد که به وسیله ی آن نوشته های روی جلد مجله می درخشید. (ویدئو)

E-ink فناوری است که کتابخوانهای الکترونیک Sony Reader و Amazon Kindle به کار برده اند.

Americhip شرکت ابداع کننده و توسعه دهنده ی فناوری ویدئو در چاپ، خالق فناوری ای بوده است که مجلات را به حواس مختلف از جمله حس لامسه حساس می کند.

پیش از این شرکت خودروسازی BMW به کمک Americhip آگهی های ویدئویی خود را در کاتالوگهای کاغذی به مشتریان خود عرضه کرده بود. ویدئوی این آگهی را می توانید از اینجا ببینید. شرکت Americhip نام این فناوری را Multisensorize گذاشته است.


منبع:

BBC: Video appears in paper magazines (20/08/2009)
Wired: CBS Embeds a Video Playing Ad in a Print Magazine (19/08/2009)
WSJ: CBS Ad Puts Video Inside a Magazine (20/08/2009)

ببینید:
AdAge: ویدئوی بررسی این فناوری و آگهی تبلیغاتی

ادعای جدید دانشمندان:گرمایش جهانی از ۷۰۰۰ سال پیش شروع شده است

بدون نظر »

Telegraph دانشمندان امریکایی براین عقیده هستند که افراد کمی که در گذشته کشاورزی می کردند، با پاکسازی وسیع زمین و با کارهایی مانند آتش زدن جنگلها برای بهره وری از زمین برای کشاورزی باعث انتشار مقدار قابل توجهی گاز کربن به هوا شده اند. کاری که شاید حاصلش برای آنها تنها مقدار کمی غذا بود.

کشاورزی آنان بهره وری خیلی کمی نسبت به کشاورزی امروزه داشته زیرا در گذشته هیچ محدودیتی بر زمینهای کشاورزی وجود نداشت.
یک مطالعه که توسط محققانی از دانشگاه ویرجینیا و دانشگاه مری لند-بالتیمر کاونتی (UMBC) در نشریه علمی Quaternary Science Reviews بصورت آن لاین منتشر شد، گزارش می دهد کشاورزان اولیه تا ۵ یا ۶ برابر زمینی را که برای کشاورزی استفاده می کردند پاکسازی می کرده اند.

طبق گفته ی پژوهشگران، جمعیت ۶ ملیاردی امروز در مقایسه با جامعه ی کشاورزان اولیه، ۹۰درصد از زمین/نفر (زمین به ازای هر نفر) کمتری برای رشد و پرورش غذا بهره می برد.

William Ruddiman نویسنده ی اصلی مقاله و استاد بازنشسته ی رشته ی محیط زیست در دانشگاه ویرجینیا گفت: “کشاورزان اولیه احتمالاً جنگلها را می سوزاندند تا زمین مساعد کشاورزی را بدست بیاورند. سپس دانه ی گیاهان را در میان کنده ی درختان مرده می کاشتند و وقتی که حاصلخیزی کم می شد، به زمینهای جدید برای کشاورزی روی می آوردند.”

kangaroo

او گفت “آنها از زمین های بیشتری برای کشاورزی استفاده می کردند، زیرا از طرفی مشوق چندانی برای بهینه کردن برداشت از زمینهای کمتر وجود نداشت و از سویی دیگر جنگلهای فراوانی برای سوزاندن وجود داشتند. آنها ممکن است نا خواسته آب و هوا را تغییر داده باشند.”

آقای Ruddiman نظریه ای را پنج سال پیش منتشر کرد که انسانها هزاران سال پیش شروع به تغییر دادن آب و هوا کرده اند. بعضاً فعالیت انسانها در ۷۰۰۰ سال پیش منجر به افزایش تولید گاز دی اکسید کربن شده است.

نظریه او توسط دانشمندانی که براین عقیده بودند که نقش بشر روی آب و هوا با انقلاب صنعتی شروع شد مورد انتقاد قرار گرفته است. آنها بیان داشتند که جمعیت بشر خیلی کم شمار بوده و نمی توانسته تاثیری برروی مقدار انتشار گاز کربن به جو داشته باشد.

اما آقای Ruddiman امروز گفت که علی رغم جمعیت کم انسان ها در تمدنهای نخستین، روشهایی که در کشاورزی اولیه مورداستفاده قرار می گرفته (با استفاده از ۱۰ برابر زمین/نفر در مقایسه با کشاورزی مدرن) می توانسته نقش زیادی بر روی آب و هوا داشته باشد.

او افزود “وقتی که جمعیت زیادتر شد تکنولوژی های کشاورزی بهبود پیدا کردند و باعث افزایش بهره وری با استفاده از زمین های کمتری شدند.”

نویسنده ی دیگر مقاله از Erle Ellis، UMBC گفت: “بسیاری از مدلهای آب و هوایی براین فرض استوار هستند که زمین هایی که در گذشته و حال مورد استفاده قرار گرفته اند، مشابه هستند و انفجار جمعیتی در ۱۵۰ سال گذشته متناسباً باعث افزایش استفاده از زمین شده است. ما پیشنهاد می دهیم که جمعیت بسیار کم اولیه مقدار بسیار بیشتری زمین/نفر استفاده می کرده و منجر به تاثیرگذاری بیشتری روی آب و هوا در مقایسه با مدل های کنونی شده اند.”


منبع:

Telegraph (17/08/2009): Early farmers ‘began global warming process’
Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS