مراقب رفتار آنلاین خود باشید: زندان برای رفتار نامناسب در فیس بوک

۱ نظر »

The Times | BBC یک دختر ۱۸ ساله ی بریتانیایی به حکم قاضی دادگاه به جرم ناسزاگویی به دوستش و تهدید کردن وی به مرگ در فیس بوک، به سه ماه زندان محکوم شد.

کیلی هاوتون در صفحه ی فیس بوک خود دوستش امیلی مور را به مرگ تهدید کرده بود. پیش از ان هم کیلی به مدت چهار سال متمادی امیلی را مورد آزار و اذیت قرار داده بود. او حالا باید خود را برای سه ماه زندگی در مرکز بازپروری نوجوانان آماده کند.
این حکم به خاطر جمله ای بود که کیلی در فیس بوک خود در دوازده جولای امسال نوشته بود: “کیلی می خواد امیلی جن.ده را بکشه. امیلی یک هنرپیشه هست! عجب آزادی احمقانه ای ما داریم. امیلی کله گنده.”

کیلی هاوتون به دادگاه می رود .(Photo: SWNS)

کیلی هاوتون به دادگاه می رود.(Photo: SWNS)

کیلی که اهل مالورن از ناحیه ی ورکسترشایر است، پیش از این دو بار دیگر به جرم آزار و اذیت کردن امیلی محکوم شده بود. در سال ۲۰۰۵ وقتی امیلی از مدرسه به خانه می رفت مورد حمله ی کیلی قرار گرفت. در سال ۲۰۰۷ هم کیلی به درب خانه ی امیلی آسیب رسانده بود.

دو روز پیش از آن که کیلی پیغام تهدیدآمیزش را در فیس بوک بگذارد، وقتی امیلی را در پاب دید و به او حمله کرد. امیلی در پاسخ، کیلی را تهدید کرد که به پلیس زنگ می زند. اما کیلی گفت: صبر کن تا من شواهد بیشتری به تو بدهم تا بتونی درمورد اونها هم با پلیس صحبت کنی.

دادگاه علاوه بر محکوم کردن کیلی به زندان، وی را به مدت ۵ سال از هرگونه تماس با امیلی منع کرد. وی به مدت ۵ سال  اجازه ندارد در هیچ وب سایتی برای امیلی پیغام یا نظر بگذارد.

کیلی در مقام دفاع از عملش به دادگاه گفت که در نیمه های شب و زمانی که مست بود این پیغام تهدیدآمیز را به فیس بوک فرستاده بود. بنابراین چیزی از آن به یاد نمی آورد. این در حالی است که تحقیقات دادگاه ثابت کرد این پیغام ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۱۲ جولای به سایت فرستاده شده بود و به مدت ۲۴ ساعت در آن باقی مانده بود.

دختر محکوم به زندان در دادگاه گفت: “من واقعا نمی فهمم چرا الان در دادگاه باید فقط به خاطر این که از امیلی عذرخواهی می کردم اینجا باشم. اون روز و توی پاب وقتی امیلی من را تهدید کرد که به پلیس زنگ می زنه، فقط داشتم ازش عذرخواهی می کردم.”

با این حال وکلای خانم هاوتون نقش وی را در این ماجرا پذیرفته اند و گفته اند: “خانم هاوتون در مصاحبه اش با پلیس به نقشش در این ماجرا اعتراف کرده است و کاملا مسوولیت این اتفاقات را به عهده می گیرد.”

جین کراس، مدیر ارشد موسسه ی خیریه ی Beatbullying می گوید: “مجازات این دختر ۱۸ ساله برای اهانت کردن به صورت آنلاین، اولین مجازات از این نوع در بریتانیا است که نوید بخش چنین برخوردهایی در آینده است.” وی ابراز امیدواری کرد که علی رغم افزایش آزار و اذیت کردن به صورت آنلاین دولت، وب سایتهای اجتماعی مانند فیس بوک و موسسات خیریه در کنار هم علیه آن مبارزه کنند. با این حال برخلاف خانم جین کراس، یاسمین جورماتی وکیل شرکت Laurence Kaye Solicitors که متخصص رسانه های دیجیتال است اعتقاد دارد این حکم به طور خاص چیزی را عوض نمی کند، در عین حال کاربران آنلاین باید همیشه مراقب آن چه می گویند باشند. وی می گوید: “اهانت، حتی با روشهای آنلاین، تحت قانون حفاظت از اهانت قرار می گیرد و می توان برایش هم حکم مدنی و هم جزایی در نظر گرفت.”

لازم به یادآوری است که تهاجم و اهانت آنلاین باعث شد که مگان گیلان ۱۵ ساله، از چشایر انگلیس، با خوردن داروهای ضد درد دست به خودکشی بزند. دلیل خودکشی وی پیامهای اهانت آمیزی بود که در سایت bebo برای وی فرستاده بودند.


منبع:

The Times: Cyberbully Keeley Houghton gets 3 months for Facebook death threats (22/08/2009)
BBC: Facebook threats woman detained (21/08/2009)

ببینید:
تایمز: اقدام به خودکشی پسر نوجوان بعد از این که فهمید دختری که به صورت آنلاین عاشقش شده بود وجود خارجی ندارد و دوست صمیمی وی این شخصیت خیالی آنلاین را خلق کرده بود. (۳۰/۰۱/۲۰۰۸)

آیا با تصمیم جدید غول رسانه ای دنیا وب سایتهای خبری رایگان به پایان خط خود می رسند؟

۳ نظر »

روپرت مرداک در سال ۱۹۳۱ در استرالیا متولد شد. وی کار رسانه ای اش را با انتشار یک روزنامه در آدلاید استرالیا آغاز کرد. در سال ۱۹۸۹ شبکه ی تلویزیونی بریتانیایی Sky را خرید و پس از آن سیاست خرید رسانه های معتبر را ادامه داد تا در سال ۲۰۰۷ روزنامه ی معتبر وال استریت ژورنال را تصاحب کرد.
ارائه ی فهرستی از داراییها و رسانه های تحت مالکیت این غول رسانه ای دشوار است. در زیر تنها فهرستی از مهمترین رسانه های وی می آید.
بریتانیا:

استرالیا:

امریکا:

رسانه های تصویری:

وب سایت:

گفته می شود وی که مالک شرکت معظم News Corporation است، صاحب ۱۷۵ روزنامه ی معتبر در سراسر دنیا می باشد. وی اخیرا با اعلام خبر پولی کردن دسترسی آنلاین به روزنامه هایش شوک شدیدی به جامعه ی کاربران آنلاین وارد کرده است. عده ای معتقدند عملی کردن این تصمیم می تواند مهر پایانی بر دسترسی رایگان اطلاعات و اخبار باشد و عصر جدیدی در خبررسانی و خبرخوانی آنلاین آغاز خواهد شد. روزنامه ی گاردین به این خبر و جزییات آن می پردازد.


روپرت مرداک، غول رسانه ای جهان به محض این که خبردار شد شرکت میلیارد دلاری اش ضرر هنگفتی کرده است، با یک تصمیم عجیب، شاید آینده ی صنعت رسانه ها را دچار تحول کند. وی اعلام کرد که دسترسی به اخبار پایگاه اینترنتی تمامی روزنامه هایش از جمله سه روزنامه ی معتبر بریتانیایی تایمز، سان، و اخبار جهان از این پس مجانی نخواهد بود. این تصمیم از تابستان سال آینده اجرایی خواهد شد.

روپرت مرداک

روپرت مرداک (Photo: Bloomberg)

مرداک به دلیل افت ناگهانی درآمدهای تبلیغاتی روزنامه هایش با این تصمیم اعلام کرد عمر خبر آنلاین مجانی به پایان رسیده است. او گفت: “روزنامه نگاری با کیفیت بالا کار ارزانی نیست. انقلاب دیجیتالی کانالهای ارتباطی ارزان قیمتی را در اختیار ما قرار داده است، اما هزینه ی تولید محتوا را از بین نبرده است. ما قصد داریم که تمام پایگاه های خبری خود را پولی کنیم.”

News Corporation بنگاه خبررسانی مرداک استرالیایی که دارای لقب اشرافی بارون است، در ماه ژوئن ضرر خالص ۳٫۴ میلیارد دلاری اش در سال گذشته را اعلام کرد. قسمت عمده ی این ضرر ناشی از افت قیمت داراییهای این شرکت و افت درآمدهایش بوده است.

روزنامه های مرداک در سراسر جهان پراکنده اند. از روزنامه اش در استرالیا، تا وال استریت ژورنال در امریکا. در قلب اروپا نیز وی صاحب شرکت معظم News International است که در لندن واقع می باشد.

در حال حاضر تنها وال استریت ژورنال از بازدیدکنندگان پایگاه آنلاینش برای خواندن خبرها طلب پول می کند. هرچند به نظر نمی رسد که خوانندگان مطالب آنلاین این روزنامه آمادگی پرداخت پول داشته باشند.

مرداک می گوید که وی امکان سنجی خبرخوانی پولی را مورد بررسی قرار داده است و می خواهد به عنوان اولین کسی که این الگو را در شرکتش به اجرا می گذارد، خطر آن را به جان بخرد. هرچند وی معتقد است که “سرعت از الگوی ما پیروی می کنند.”
وی همچنین گفت: “News Corporation با بهتر کردن و متفاوت کردن محتوای خبرهایش از مهاجرت خوانندگانش به وب سایتهای خبری مجانی جلوگیری خواهد کرد.” الگوی وب سایت پولی به وب سایتهای روزنامه های زرد این شرکت از جمله روزنامه ی سان و اخبار جهان نیز گسترش پیدا خواهد کرد. وی اضافه می کند: “وقتی ما خبر داغی را درمورد هنرپیشه یا ورزشکار معروفی منتشر می کنیم، تعداد بازدیدکنندگان وب سایتهایمان سر به فلک می کشد.”

خوانندگان آنلاین وال استریت ژورنال برای دسترسی به تمامی خبرها باید حق عضویت بپردازند.

خوانندگان آنلاین وال استریت ژورنال برای دسترسی به برخی از خبرهای این روزنامه باید حق عضویت بپردازند.

در عین حال آقای مرداک قبول می کند که هنوز نیاز فراوانی وجود دارد تا با وضع و اجرای قوانینی سفت و سخت از کپی و بازنشر محتوای روزنامه هایش در دیگر فضاهای آنلاین جلوگیری بشود. وی می خواهد با سختگیری بیش از پیش قوانین حقوی مولف (کپی رایت) بر این چالش غلبه کند.

وی با برشمردن خبر جنجالی رسوایی هزینه های نمایندگان مجلس بریتانیا که توسط دیلی تلگراف منتشر شد می گوید:”من مطمئنم که مردم برای خواندن چنین خبری بدون معطلی پول می دهند.”

روزنامه های بریتانیایی مرداک به دنبال رکود اقتصادی در سال گذشته ۱۴% افت درآمد تبلیغاتی را تجربه کردند. سود کل روزنامه های شرکت News Corporation نیز از ۷۸۶ میلیون دلار به ۴۶۶ میلیون دلار افت کرد.

بخشهای دیگر امپراتوری آقای مرداک نیز به دلیل هزینه های ناشی از بازسازی و افت شدید ارزش برخی از آنها از جمله وب سایت اجتماعی MySpace آسیب زیادی دید.

سود سالانه ی استودیوی فیلمسازی فاکس قرن بیستم نیز از ۱٫۲۴ میلیارد دلار به ۸۴۸ میلیون دلار سقوط کرد. چرا که فیلمهایی مانند X-Men Origins: Wolverine و the Night at the Museum نتوانستند رکوردهای فروش فیلمهای دو سال قبل این شرکت از جمله The Simpsons Movie و Live Free or Die Hard تکرار کنند.

با این حال درآمد شبکه های کابلی با رسیدن به رقم ۱٫۶۷ میلیارد دلار، ۳۱% افزایش داشتند. اما سود شاخه ی تلویزیونی شرکت آقای مرداک شامل FOX در امریکا و Star TV در آسیا از ۱٫۱۲ میلیارد دلار به ۱۷۴ میلیون دلار سقوط کرد.

مرداک گفت: “سال گذشته بدترین سال در تاریخ معاصر را داشتیم و عملکرد اقتصادی ما در سال ۲۰۰۹ به روشنی بازتاب دهنده فضای ناپایدار اقتصادی است که ما در طول سال پشت سر گذاشتیم.”


منبع:

Guardian: Rupert Murdoch plans charge for all news websites by next summer (06/08/2009)

ببینید:
رویترز: مای اسپیس، وب سایت آی لایک را می خرد (۱۹/۰۸/۲۰۰۹)

ادعای جدید دانشمندان:گرمایش جهانی از ۷۰۰۰ سال پیش شروع شده است

بدون نظر »

Telegraph دانشمندان امریکایی براین عقیده هستند که افراد کمی که در گذشته کشاورزی می کردند، با پاکسازی وسیع زمین و با کارهایی مانند آتش زدن جنگلها برای بهره وری از زمین برای کشاورزی باعث انتشار مقدار قابل توجهی گاز کربن به هوا شده اند. کاری که شاید حاصلش برای آنها تنها مقدار کمی غذا بود.

کشاورزی آنان بهره وری خیلی کمی نسبت به کشاورزی امروزه داشته زیرا در گذشته هیچ محدودیتی بر زمینهای کشاورزی وجود نداشت.
یک مطالعه که توسط محققانی از دانشگاه ویرجینیا و دانشگاه مری لند-بالتیمر کاونتی (UMBC) در نشریه علمی Quaternary Science Reviews بصورت آن لاین منتشر شد، گزارش می دهد کشاورزان اولیه تا ۵ یا ۶ برابر زمینی را که برای کشاورزی استفاده می کردند پاکسازی می کرده اند.

طبق گفته ی پژوهشگران، جمعیت ۶ ملیاردی امروز در مقایسه با جامعه ی کشاورزان اولیه، ۹۰درصد از زمین/نفر (زمین به ازای هر نفر) کمتری برای رشد و پرورش غذا بهره می برد.

William Ruddiman نویسنده ی اصلی مقاله و استاد بازنشسته ی رشته ی محیط زیست در دانشگاه ویرجینیا گفت: “کشاورزان اولیه احتمالاً جنگلها را می سوزاندند تا زمین مساعد کشاورزی را بدست بیاورند. سپس دانه ی گیاهان را در میان کنده ی درختان مرده می کاشتند و وقتی که حاصلخیزی کم می شد، به زمینهای جدید برای کشاورزی روی می آوردند.”

kangaroo

او گفت “آنها از زمین های بیشتری برای کشاورزی استفاده می کردند، زیرا از طرفی مشوق چندانی برای بهینه کردن برداشت از زمینهای کمتر وجود نداشت و از سویی دیگر جنگلهای فراوانی برای سوزاندن وجود داشتند. آنها ممکن است نا خواسته آب و هوا را تغییر داده باشند.”

آقای Ruddiman نظریه ای را پنج سال پیش منتشر کرد که انسانها هزاران سال پیش شروع به تغییر دادن آب و هوا کرده اند. بعضاً فعالیت انسانها در ۷۰۰۰ سال پیش منجر به افزایش تولید گاز دی اکسید کربن شده است.

نظریه او توسط دانشمندانی که براین عقیده بودند که نقش بشر روی آب و هوا با انقلاب صنعتی شروع شد مورد انتقاد قرار گرفته است. آنها بیان داشتند که جمعیت بشر خیلی کم شمار بوده و نمی توانسته تاثیری برروی مقدار انتشار گاز کربن به جو داشته باشد.

اما آقای Ruddiman امروز گفت که علی رغم جمعیت کم انسان ها در تمدنهای نخستین، روشهایی که در کشاورزی اولیه مورداستفاده قرار می گرفته (با استفاده از ۱۰ برابر زمین/نفر در مقایسه با کشاورزی مدرن) می توانسته نقش زیادی بر روی آب و هوا داشته باشد.

او افزود “وقتی که جمعیت زیادتر شد تکنولوژی های کشاورزی بهبود پیدا کردند و باعث افزایش بهره وری با استفاده از زمین های کمتری شدند.”

نویسنده ی دیگر مقاله از Erle Ellis، UMBC گفت: “بسیاری از مدلهای آب و هوایی براین فرض استوار هستند که زمین هایی که در گذشته و حال مورد استفاده قرار گرفته اند، مشابه هستند و انفجار جمعیتی در ۱۵۰ سال گذشته متناسباً باعث افزایش استفاده از زمین شده است. ما پیشنهاد می دهیم که جمعیت بسیار کم اولیه مقدار بسیار بیشتری زمین/نفر استفاده می کرده و منجر به تاثیرگذاری بیشتری روی آب و هوا در مقایسه با مدل های کنونی شده اند.”


منبع:

Telegraph (17/08/2009): Early farmers ‘began global warming process’

داستان سگ گمشده ای که پسری را از تشنج کشنده نجات داد

بدون نظر »

استیسی (Stacey) سگ کوچکی را در مقابل یک مدرسه ابتدایی پیدا کرده بود. سگ نه چندان بزرگی که شبیه سگ تریر هست. او را به دامپزشک برد در حالی که اون حتی تراشه ی مخصوصی که مشخصاتش در آن ثبت شده است هم به همراه نداشت. حالا وقتی استیسی می خواست بره سر کار، آیا یولاندا (Yolanda) می تونست از سگ نگهداری کنه؟ یولاندا یک مادر مطلقه است که دو پسر دارد. وی در طول دو سال اخیر از سرطان سی.نه و رحم جان سالم به در برده است. موها و مژه هایش را به خاطر شیمی درمانی از دست داده است. وی یک آرایشگر بود که از سال ۲۰۰۶ کار نمی کند. یولاندا به استیسی پیشنهاد داد که: استیسی با عکسی که از این سگ گرفت، به امید پیدا کردن صاحب سگ، یک آگهی درست کرد و ۴۰۰۰ نسخه از اون را به کمک یولاندا در صندوق پست افراد مختلف انداخت. وی حتی در وب سایت Craigslist هم آگهی زد.

رایی لی و یولوندا

ری لی و یولوندا (Photo: AP)

یولاندا به پسرهاش گفت که به مغازه ی ارزان فروشی بروند و برای سگ یک قلاده، یک بند، یک توپ، و یک تخت خواب بگیرند. پسر ۱۰ ساله ی یولاندا،آزیاه (Azaiah) اسم سگ را “ری لی” (RaeLee) گذاشت. اسمی که توی تلویزیون شنیده بود.
آزیاه تمام بعداز ظهر را با سگ مشغول بازی و خندیدن با سگ بود. گاهی با توپ به همراه سگ بازی می کرد، و گاهی سگ صورتش را لیس می زد.

یولاندا دائما به پسرش هشدار می داد که مواظب باشه زیاد به این سگ دلبسته نشه.
کریستین ۲۱ ساله، پسر بزرگتر یولاندا، از پنجره به برادرش نگاه می کرد. کریستسن از سندروم داون و دیگر ناهنجاری ها (عقب ماندگی ذهنی و تشنج) رنج می برد.
او تا الان یک عمل جراحی قلب و یک جراحی پیوند کلیه را پشت سر گذاشته است. با این حال هنوز قادر به صحبت کردن و یا حمام گرفتن نیست. اون شب وقتی بچه ها رفتند که در تحت دوطبقه ی خودشون بخوابند، سگ، تختخواب جدید خودش را از اتاق یولاندا به اتاق بچه ها کشوند.

چهار روز بعد، هنوز سگ در خانه ی آنها بود و داشت آروم آروم به اسم جدیدش عادت می کرد و وقتی اون را می شنید واکنش نشون می داد.

عاشق از سر و کول آزیاه بالارفتن بود و می دونست که باید با کریستین با نرمی برخورد کنه. روز شنبه آزیاه به خانه ی پدرش رفت. کریستین به اتاقش برگشت تا ویدیوی مورد علاقه اش را تماشا کنه. سگ هم در کنار او آرام گرفت.

یولاندا تازه قدم به ورودی خانه گذاشته بود تا گیاهان را آبیاری کنه که ناگهان سگ خودش را به جلوی در خانه کوبوند و دیوانه وار پارس کرد. وقتی که او در را باز کرد، سگ به طرف اتاق نشمین و سپس اتاق کریستین حرکت کرد. یولاندا جیغ زد! چیزی که دید باورنکردنی و وحشتناک بود. کریستین دچار تشنج شده بود و پیکر بی جانش نقش بر زمین شده بود. خون، دماغ و دهانش را فراگرفته بود. سگ تا وقتی که یولاندا کریستین را در آغوش گرفت سر و صدا می کرد.

متخصص عصب شناس بعدها به یولاندا گفت اگر اون سگ خبرش نکرده بود، کریستین در خون خودش غرق می شد و می مرد.

یولاندا وقتی نتونست سگ را پیدا کنه، تصمیم گرفت خودش از اون نگهداری کنه.

***

صبح روز بعد تلفن استیسی زنگ خورد. اون طرف خط آقای رندی صاحب سگ بود که تلفن استیسی را از روی آگهی پیدا کرده بود و با شماره ی روی آن تماس گرفته بود.

استیسی شوکه شد. خیلی تلاش کرده بود تا صاحب سگ را پیدا کند ولی حالا که صاحب سگ پیدا شده، دنیا وارونه جلوه می کند.

او از مرد چندین سوال پرسید تا مطمئن شود که او صاحب واقعی سگ است. مرد تمام سوالات را درست جواب داد. سوالاتی که فقط صاحب اون سگ می تونست درست جواب بدهد. سگی که حالا می دونستند اسم واقعیش اُدی (Odie) است.

رندی کلیف، ۳۴ ساله، یک لوله کش بیکار است که ۶ تقاطع دورتر از خانه یولاندا به همراه همسر، ۴ فرزند و نوه خردسالش زندگی می کند. او گفت که بیشتر از یک هفته دنبال ادی می گشته است. استیسی به او گفت که آن سگ جان پسر دوستش را نجات داده است.

***

وقتی اُدی صدای وانت رندی را که اومده بود دنبالش شنید، به سمت اون رفت و با خوشحالی بالا و پایین پرید و در نهایت خودش را در آغوش رندی رها کرد. رندی هم از خوشحالی صورتش را هی به پوست ادی می مالوند.

آزیاه که این صحنه را دید نتونست جلوی اشکهاش را بگیره و جلوی در خانه، گریان ایستاد. او گفت”دلمون برایت تنگ می شه!”

رندی به یاد می آوره که به پسرک نگاه کرد و چهره ی ترسان کریستین را در پنجره دید. رندی پرسید “او برادرت است؟” آزیاه به نشونه ی تایید سرش را تکان داد.

رندی سگ را به پای آزیاه بست. و گفت:

“شاید تقدیر بر این بوده که اُدی شما را پیدا کند. شاید شما باید از او نگهداری کنید.”


پیوند مطلب در فاکس نیوز

پیوند مطلب در بالاترین

آیا ربات های هوشمند انسان ها را پشت سر خواهند گذاشت؟

بدون نظر »

تصور کنید رباتی وجود دارد که می تواند در را بازکند، پریز برق را پیدا کند و با اتصال به آن خودش را شارژ کند. ویروسهای کامپیوتری را تصور کنید که هیچ چیز جلودارشان نیست. به نظر می رسد اجرام پرنده ای که هنوز عده ای فکر می کنند به وسیله ی انسان هدایت می شوند، به زودی می توانند بدون نیاز به کنترل انسان، آدم بکشند.

روبتی که به طور خودکار شارژ می شود

روباتی که به طور خودکار شارژ می شود (Photo: Ken Conley/Willow Garage)

عده ای ازدانشمندان علوم کامپیوتر در عین حال که از پیشرفتهای هوش مصنوعی متحیر شده اند، مشغول بحث درمورد این نکته هستند که آیا باید برای تحقیقاتی که ممکن است منجر به از دست دادن کنترل انسان بر رباتها شود حد و مرزی معین کرد یا خیر؟

نگرانی دانشمندان از این جهت است که پیشرفت های بیشتر در این زمینه منجر به اختلال های اجتماعی و پیامدهای ناگوار می شود. بطورمثال، دانشمندان به تکنولوژی هایی از قبیل سیستم های پزشکی که قادر به برقراری حس عواطف انسانی با مریضان هستند، ویا کرم ها و ویروس های کامپیوتری که به هیچ طریفی نمی توان آنها را نابود کرد و میتوان گفت به مرحله پلیدی از هوش ماشینی دست پیدا کرده اند.

دانشمندان علم کامپیوتر متفق القول موافق هستند که تا تولد “هال” کامپیوتری که در فیلم ادیسه ی فضایی ۲۰۰۱ کنترل سفینه رو بدست گرفت راه زیادی باقی مانده است. نگرانی دانشمندان بی دلیل نیست. آنها می گویند پیشرفتهای تکنولوژی باعث از دست رفتن مشاغل بسیار زیادی در زمینه های مختلف و مجبور شدن بشر به فراگیری زندگی با ماشین که دائم در حال فرگیری رفتارهای انسان است می شود و بدین سان نیروی کار دگرگون خواهد شد.

پژوهشگران برجسته ی کامپیوتر، هوش مصنوعی و رباتیکس که در Asilomar Conference Grounds در مانتری بی در کالیفرنیا شرکت کرده بودتد، احتمال خلق یک سیستم اَبَرهوشمندِ مرکزیِ پیشرفته و این ایده را که اینترنت باعث پیدایش خودبخودی هوش و فکر می شود کنار گذاشتند. اما موافق بودند که ربات های کشنده خودگردن یا وجود دارند یا به زودی خواهند آمد.

هواپیماهای شکاری هوشمند که هنوز هم به انسان نیاز دارند

هواپیماهای شکاری هوشمند که هم اکنون در افغانستان استفاده می شوند، فعلا برای هدایت شدن به انسان نیاز دارند

آنها به این نکته هم توجه داشتند که هوش مصنوعی پس از تکامل ممکن است مورد سوءاستفاده خرابکاران و جنایتکاران قرار بگیرد. تصور کنید چه کار هایی که یک جنایتکار با یک سیستم مصنوعی که می تواند مانند انسان صحبت کند و در پوشش انسان گنجانده شود، انجام دهد. چه اتفاقی می افتد اگر هوش مصنوعی برای استخراج داده های شخصی از گوشی های پیشرفته (امثال گوشی های موبایل و …) مورد استفاده قرار گیرد؟

پژوهشگران همچنین در مورد تهدید احتمالی مشاغل انسانی مانند ماشینهای خودران، کمکیار شخصیِ نرم افزاری، و ربات های سرویس دهنده در منزل هم بحث کردند. اتفاقا ماه پیش یک ربات سرویس دهنده به وسیله ی Willow Garage در سیلیکن وَلی ساخته شد و ثایت کرد که قادر به پیمایش دنیای واقعی است. (مانند حرکت، باز و بسته کردن درها و حتی شارژ کردن خود!)

یک گزارش از این کنفرانس خصوصی که در تاریخ ۲۵ فوریه برگزارشد، قرار است امسال منتشر شود.

این کنفرانس توسط اتحادیه ای برای پیشرفت هوش مصنوعی برگزار شد. این گروه تعمداً محل کنفرانس را اسیلومار انتخاب کردند تا یک واقعه ی برجسته در تاریخ علم را یادآوری کرده باشد. در سال ۱۹۷۵، زیست شناسان پیشروی جهان در اسیلومار ملاقات کردند تا در مورد توانایی جدیدی بحث کنند که می تواند با تبادل مواد ژنتیکی در بین اندامها به زندگی شکل دیگری دهند. پیرو نگرانیهای ناشی از احتمال خطرات بیولوژیکی و مسائل اخلاقی، پژوهشگران بعضی موارد از آزمایش های خاص را متوقف کردند. کنفرانس، خط مشی مطالعات DNA نوترکیب را مشخص کرد و بدین ترتیب پژوهشگران را به ادامه آزمایشها ترغیب کرد.

جلسه ای هم برای آینده ی هوش مصنوعی توسط Eric Horvitz، یک پژوهشگر شرکت مایکروسافت، که هم اکنون ریاست اتحادیه را بر عهده دارد، برگزارشد . او عقیده دارد دانشمندان علم کامپیوتر باید به اوهام شکل گرفته حول ماشبنهای اَبَرهوشمند و سیستمهای هوش مصنوعی که دیوانه وار بکار خواهند افتاد واکنش نشان دهند.

ایده ی یک “انفجار هوش” اتفاقی که در آن ماشینهای هوشمند می توانند حتی ماشینهای هوشمندتر از خود را طراحی کنند به وسیله ی یک ریاضی دان به نام I. J. Good در سال ۱۹۶۵ مطرح شد. بعدها در مباحث علمی و رمانهای علمی تخیلی، یک پژوهشگر کامپیوتر به نام Vernor Vinge این فکر را بر سر زبانها انداخت که زمانی فرا می رسد که انسانها ماشینهای هوشمند تر از خود خواهند ساخت و این اتفاق منجر به تحول آنچنان سریعی می شود که بشر به پایان عمر خود می رسد. او این تغییرات را منحصر بفرد خواند.

این تصویر که بارها در بعضی از فیلمها و نوشته ها هم نمایش داده شده، توسط بعضی از دانشمندان مانند William Joy یکی از پایه گزاران Sun Microsystems، محتمل و اعصاب خورد کن توصیف شده است. دیگر کارشناسان تکنولوژی، از جمله Raymond Kurzweil، از پیدایش ماشینهای اَبَرهوشمند استقبال کردند و می گویند آنها می توانند پیشرفتهای زیادی در زمینه افزایش طول عمر و تولید ثروت به ارمغان بیاورند.

آرمان شهر از نوع آقای Kurzweil ذهنها را در سیلیکون ولی به خود مشغول کرده است. همین تابستان، یک موسسه به نام Singularity University شروع به ارائه ی دروس برای ایجاد آمادگی گروهی کرده است تا پیشرفت را هدایت کند و به جامعه در راستای ‘ساختن’ با این آرمان شهر و با پیچیدگیهای آن کمک کند.

دکتر Horvitz می گوید: “من فکر می کردم دیر یا زود ما باید به نوعی نگرانی فزاینده ی مردم را درمورد افزایش بی رویه ی ماشینهای هوشمند بررسی یا حداقل ابراز کنیم”
گزارش A.A.A.I تلاش خواهد کرد تا احتمال از دست دادن کنترل بشر بر روی هوش مبتنی بر کامپیوتر را بررسی کند. دکتر Horvitz می افزاید: “این گزارش همچنین مسائل اجتماعی، اقتصادی، قانونی، و اخلاقی این ماشیتها را بررسی می کند. علاوه بر این، تغییرات پیش رو در تعامل انسان و کامپیوتر موشکافی می شود. به عنوان مثال، چگونه می توان رابطه با یک ماشین را به عنوان زوج یا همسر تعریف کرد؟”
وی اضافه کرد: “تلاش این مجمع در راستای ارائه ی خط مشی مشخصی به پژوهشگران بوده است تا آنها بتوانند با پیشرفتهای علمی به ارتقای جامعه کمک کنند، نه این که به یک فاجعه ی تکنولوژیک منتهی شوند. به عنوان نمونه برخی از پژوهشها ممکن است در آزمایشگاه هایی تحت تدابیر شدید امنیتی انجام شوند.”

جلسه ای که در ارتباط با هوش مصنوعی برگزارشد می تواند برای آینده این رشته پراهمیت باشد. Paul Berg که از برگزارکنندگان جلسه سال ۱۹۷۵ در اسیلومار بود و جایزه نوبل در رشته شیمی را در سال ۱۹۸۰ دریافت نمود، گفت “برای جامعه علمی خیلی مهم بود که عموم را قبل از اینکه هشدارها و مخالفت ها جدی شوند، درگیر مسئله کند. همانطور که در مورد قضیه مواد غذایی ژنتیکی (G.M.O) این اتفاق اقتاد و شرایط دشوار و پیچیده ای رغم خورد.

Tom Mitchell از اساتید هوش مصنوعی و فراگیری ماشین در Carnegie Mellon University گفت”جلسه ماه فوریه نظر او را تغییر داده است. من قبل از جلسه خیلی به آینده هوش مصنوعی خوش بین بودم ودر این فکر که پیش بینی های Bill Joy و Ray Kurzweil دور از واقعیت هستند. این جلسه مرا متقاعد ساخت که صریحتر درباره ی مشکلات، از قبیل جمع آوری داده های شخصی که به طور وسیع صورت خواهد گرفت، صحبت کنم.

به رغم نگرانیهای او، آقای Horvitz امیدوار است که تحقیقات هوش مصنوعی برای بشر سودمند خواهدبود و حتی شاید بتواند کاستی های بشر را جبران کند. او به تازگی یک سیستم نرم افرازی را طراحی و معرفی کرده است که از بیماران راجع به علائم بیماریشان می پرسد و به آنها با عواطف انسانی پاسخ می دهد. وقتی مادری گفت فرزندش از اسهال رنج می برد، صورت روی نمایشگر گفت: “اُه، با شنیدن این خبر متاثر شدم”. یک پزشک بعدها به آقای Horvitz گفت که برایش خیلی جالب است که این سیستم به احساسات انسانی پاسخ می دهد. من برای این کارها وقت ندارم.

[media id=7]

___________________________________________________________________
چند اسکرین شات از ویدیوی فوق:

روبت | روبت | روبت | روبت

منبع:
نیویورک تایمز: آیا ربات های هوشمند انسان ها را پشت سر خواهند گذاشت؟ (۲۵/۰۷/۲۰۰۹)

لینک مطلب در بالاترین

بی اعتنایی رسانه های آلمان به قتل «شهید حجاب» مروه الشربینی

بدون نظر »

هنوز فراموش نکرده ایم که مدتی پیش مروه الشربینی، زن مصری فقط به خاطر بر سر داشتن روسری به دست یک آلمانی افراطی در دادگاه و در حضور قاضی و نیروهای پلیس به قتل رسید. فردی که با وجود مجرم شناخته شدن در نوامبر سال گذشته به دلیل آزار و اذیت مروه، هیچ تلاشی توسط دادگاه برای دور نگه داشتنش از مروه توسط دادگاه انجام نشده بود و وی همچنان به آزار و اذیت مروه ادامه می داد، تا این که مروه مجددا علیه وی شکایت کرد. این بار وی در دادگاه به مروه حمله کرد و در حالی ۱۸ ضربه‌ی چاقو به بدن مروه زد که علاوه بر نیروهای پلیس مستقر در دادگاه، همسر و پسر سه ساله اش مصطفی هم شاهد این اتفاق بودند. حتی زمانی که همسرش علوی علی عکاظ، تلاش کرد که جلوی حمله‌ی مهاجم را بگیرد، یک افسر پلیس به او شلیک کرد (البته به اشتباه)

مروه الشربینی و همسرش

مروه الشربینی و همسرش (Photo: EPA)

یک هفته پس از این اتفاق رسانه های آلمان به جای این که درمورد انگیزه های نژادپرستانه‌ی این قتل صحبت کنند، تمرکزشان بر روی امنیت دادگاه های آلمان بود.

اولین خبرگزاری آلمانی که قتل مروه (شهید حجاب) را مخابره کرد هیچ اشاره‌ی نکرد که وی یک زن مسلمان بود. هیچ اشاره ای به این نکرد که دعوا با فریادهای قاتل بر سر مروه آغاز شد. فریادهایی که قاتل مروه را فاحشه‌ی مسلمان، اسلامگرا، و تروریست خواند. این خبرگزاری آلمانی چنین گزارشی را مخابره کرد و به همراه جامعه‌ی آلمان به خواب فرو رفت.

تنها بعد از تظاهرات مردم مصر بود که رسانه های آلمان جزییات قتل مروه را منتشر کردند (Photo: AP)

تنها بعد از تظاهرات مردم مصر بود که رسانه های آلمان جزییات قتل مروه را منتشر کردند (Photo: AP)

چند روز بعد بود که تظاهرات هزاران نفری مصریها علیه اسلام ستیزی آلمان گویا مردم و دولت فدرال آلمان را از خواب بیدار کرد. دولت ناگهان بعد از یک هفته فهمید که کلمه ای به نام تاسف هم وجود دارد.

شاید قتل مروه به خودی خود ثابت نکند که در آلمان اسلام ستیزی وجود دارد اما مطمئنا نشانگر این حقیقت آزاردهنده است که جامعه‌ی آلمان دید واقعگرایانه ای به مسلمانان این کشور ندارد. هرچقدر هم بیشتر در این مورد کاوش می کنیم، به حقایق آزار دهنده تری برخورد می کنیم.
مروه مدتها در داروخانه ای در شهر درسدن مشغول به کار بود و همسرش نیز در همین رشته و در انستیتیویی شاغل بوده است. چرا هیچ یک از همکاران مروه یا همسرش صدایش را بلند نکرد و فریاد نزد که کل ماجرای قتل مروه یک رسوایی اسلام ستیزانه بود؟ چرا هیچ یک از رسانه های آلمان از همکاران این زوج در این مورد سوالی نپرسیدند؟ چرا هیچ کس حقایقی را که بعدها در دادگاه آشکار شد بیان نکرد؟

قاتل روسی-آلمانی مروه در دادگاه خطاب به وی گفت:
“تو اصلا حق زندگی در آلمان را داری؟ می دونی وقتی حزب NPD به روی کار بیاید، تو باید این کشور را ترک کنی؟ من به این حزب رای دادم.”
مطبوعات آلمان حداقل می توانستند به خوانندگانشان یادآوری کنند که حزب دست راستی تندروی NPD در انتخابات محلی ژوئن ۲۰۰۸ در سکسونی (استانی که درسدن مرکزش است) حداقل ۵٫۱ درصد آرا را به خودش اختصاص داده است. آنها می توانستند به خوانندگانشان یادآوری کنند که تقریبا ۵۰ درصد مردم آلمان شرقی و ۲۵ درصد مردم آلمان غربی با جملات بیگانه هراسانه موافق هستند. (تحقیق بنیاد فردریش ابرت) آنها می توانستند این سوال را مطرح کنند که چرا اگر مروه روسری بر سر نمی گذاشت می توانست امروز زنده بماند؟
آنها می توانستند این سوال را بپرسند که چرا زمانی که همسر مروه در دادگاه تلاش کرد جلوی حمله‌ی قاتل را بگیرد و به همسرش کمک کند، با شلیک نیروهای پلیس مستقر در دادگاه مضروب شد؟ فقط به خاطر این که او بلوند نبود؟
و در نهایت آنها می توانستند این سوال را مطرح کنند که چرا سخنگوی دادگاه در نخستین مصاحبه‌ی مطبوعاتیش هیچ اشاره ای به مذهب مقتول نکرد؟ نکته ای که در این پرونده‌ی خاص، نقش ویژه ای را بازی می کرد.
اما هرگز این سوالها مطرح نشد، و رسانه ها با این پرونده‌ی قتل، طوری برخورد کردند که گویا این قتل همانند پرونده های قتل دیگر، یک پرونده‌ی معمولی بود.

از همه‌ی این حرفها بگذریم، یک نکته وجود دارد که به هیچ وجه قابل توجیه نیست. همه می دانیم جزییات قتل مروه تنها زمانی انتشار پیدا کرد که تظاهراتی در قاهره برگزار شد. و تازه در این زمان حدس بزنید نگرانی رسانه های آلمان که تا آن روز سکوت کرده بودند چه بود؟ روز بعد از تظاهرات قاهره، مجری یک رادیوی آلمانی از کریم الجواهری، خبرنگار مستقر در مصر یک روزنامه‌ی آلمانی پرسید:
“فکر می کنی با این شرایط، چقدر اوضاع برای توریستهای آلمانی در مصر خطرناک است؟”


منبع:
Guardian قتلی که آلمان آن را نادیده گرفت ۱۰/۰۷/۲۰۰۹
Guardian خشمگینی مصر از قتل شهید حجاب در آلمان ۰۷/۰۷/۲۰۰۹

خبر مضحک پرس تی وی: موبایل اوباما هک شد

۱ نظر »

PressTV logo پرس تی وی تلویزیون وابسته به جمهوری اسلامی ایران، در یک اقدام مضحک، خبر طنزی را که کاسپر هاوسر (Kasper Hauser) منتشر کرده بود به عنوان یک افشاگری داغ سیاسی بر روی وب سایت خود قرار داد.
پرس تی وی گزارش کرده است که پس از این که هکرها موفق به نفوذ به موبایل (بلک بری) اوباما شدند، شرکت انتشاراتی لیتل برون تصمیم به نشر اس ام اسهای شخصی اوباما گرفته است. بنا بر خبر پرس تی وی این اطلاعات محرمانه در روز ۸ ژوئن توسط شرکت انتشاراتی لیتل برون منتشر خواهد شد.

موبایل اوباما در پرس تی وی
اما در واقع تمام این ماجرا، چیزی بیش از یک طنز سیاسی نبوده است! خبر انتشار کتاب طنزی به نام “موبایل (بلک بری) اوباما” از سوی کاسپر هاوسر پرس تی وی را به این اشتباه انداخت که واقعا موبایل پرزیدنت اوباما هک شده است! حتی روی جلد کاملا خنده دار این کتاب شک خبرنگاران پرس تی وی را بر نیانگیخت که ممکن است این خبر یک شوخی باشد! جلد این کتاب فکاهی به تصویری خیالی از موبایل اوباما اختصاص دارد که در آن جوزف بایدن، معاون ریاست جمهوری ایالات متحده از اوباما درخواست مرخصی بین روز می کند.

بلک بری اوباما
این کتاب در آمازون به قیمت ۱۰٫۹۷ دلار به فروش می رسد.
در خبر پرس تی وی آمده است که پیغامهای اوباما توسط یک گروه تروریستی به نام کاسپر هاوسر هک شده است. فاکس نیوز گزارش داد که این هکرها پیغامهای رد و بدل شده بین اوباما، معاونش جوزف بایدن و هیلاری کلینتون رد و بدل شده است.

لازم به یادآوری است که این بار نخستی نیست که یک رسانه ی ایرانی، اخبار طنز رسانه های خارجی را به اشتباه به عنوان یک خبر جدی منتشر می کند. حدود ۵ ماه پیش خبرگزاری رسمی ایرنا این عنوان را بر روی تلکس خبری خود فرستاد:
روی کین: می خواهم شبیه احمدی نژاد باشم!

ایرنا: علاقه ی روی کین به احمدی نژاد

ایرنا تاکید کرده بود که دلیل این اقدام روی کین علاقه ی فراوانش به رییس جمهور ایران بوده است. در حالی که این خبر را وب سایت طنز دیلی مش به عنوان یک خبر طنز منتشر کرده بود. مصاحبه ای خیالی که روی کین در آن حتی گفته بود: “برنامه ‌های هسته‌ ای من اهداف صلح ‌آمیز دارد!”

پی نوشت:
تصاویر این صفحه در روز ۶/۶/۲۰۰۹ از وب سایت پرس تی وی گرفته شده است که در آن زمان توضیحی درمورد طنز بودن این خبر وجود نداشت. ولی گویا بعد از گذشت دو هفته که مسوولان وب سایت از این گاف مطلع می شوند، توضیحی به انتهای خبر اضافه کرده اند که به شوخی بودن کل ماجرا اشاره می کند.

دلیل سکوت معنی دار اوباما در قبال حوادث ایران چیست؟

۲ نظر »

BBC logo بی بی سی در مقاله ای به قلم جاناتان بیل (Jonathan Beale) به تحلیل سکوت معنادار واشنگتن در قبال حوادث بعد از انتخابات ایران پرداخته است. پرزیدنت اوباما بر خلاف اسلاف خویش که در مقابل حوادثی از این دست در ایران بلافاصله واکنش نشان می دادند، تا کنون از اظهار نظر شتابزده و صریح در این مورد خودداری کرده است.


واقعا باراک اوباما درمورد نتایج انتخابات ایران و حوادث آن چگونه می اندیشد؟ هم کاخ سفید و هم وزارت خارجه ی امریکا از واکنش فوری به حوادث ایران خودداری کردند و ترجیح دادند با تاخیر معناداری نسبت به این اتفاقات ابراز نظر کنند. باراک اوباما نخستین واکنش از سوی واشنگتن شنبه بعد از ظهر ابراز شد. کاخ سفید در یک بیانیه ی محتاطانه اعلام کرد: “همانند بقیه ی دنیا ما هم تحت تاثیر مباحث حول و حوش انتخابات ایران قرار گرفته ایم. ما تمام اتفاقات مربوط، از جمله گزارشهای مرتبط با تقلب در انتخابات را از نزدیک زیر نظر داریم.” یکشنبه صبح آقای جوزف بایدن، معاون ریاست جمهوری امریکا، به نظر می رسید که تحت فشار بیشتری قرار گرفته بود تا در تلویزیون رسمی امریکا اعلام کند شک و شبهه ی فراوانی درمورد نتایج انتخابات ایران وجود دارد. دوشنبه بعد از ظهر سخنگوی وزارت خارجه اندکی پیش تر رفت و گفت: “ما عمیقا از “گزارشهای” مربوط به خشونت و ناهمگونیهایی که در آرا وجود دارد ناراحتیم.” سوال اینجا است که چرا با وجود این که همه ی ما تصاویر واضح خشونتها از ایران را دیده ایم، هنوز مقامات امریکایی از واژه ی محتاطانه ی “گزارشها” ی خشونت استفاده می کنند؟ البته شاید بتوان گفت نحوه ی برخورد واشنگتن با انتخابات ایران همانند سیاستهای امریکا در برابر ایران همچنان مبهم است. هرچند دلایل خوبی برای این عدم شتاب در قضاوتهای کاخ سفید وجود دارد. همه ی ما اشتباه احمقانه ی امریکا و بوش را در ماجرای کنار زدن هوگو چاوز از قدرت در سال ۲۰۰۲ به خاطر می آوریم. این اقدام امریکا هم اشتباه بود و هم با تشدید احساسات ضد امریکایی تاثیر معکوس داشت. ولی با این حال حداقل مشخص بود، بوش طرفدار کدام جناح درگیر بود. ایران و امریکا جالب اینجا است که ۴ سال پیش دولت بوش حتی پیش از انتخاباتی که منجر به انتخاب آقای احمدی نژاد شد، آن را محکوم کرد. چرا که معتقد بود انتخابات، توسط شورای نگهبان منصوب رهبری هدایت می شود. انتخابات امسال هم به همان شیوه برگزار شد. شیوه ای که اساسا نمی تواند منصفانه و آزادانه برگزار شود. با این حال چرا اوباما در خصوص آن این اندازه محتاطانه برخورد کرده است؟ اول از همه شاید اوباما می خواهد روابط ایران-امریکا را مستقیما به موضع گیریش در این خصوص پیوند ندهد. پیشاپیش انتقاد کردن از انتخاباتی که هنوز برگزار نشده بود، شاید فقط به تندروها در ایران کمک می کرد و به ضرر اصلاح طلبان تمام می شد. این موضع گیری می توانست تفکری را که اعتقاد به دخالت امریکا در امور داخلی ایران دارد تقویت کند و در نهایت گفتگوهای آینده را دچار مشکل کند. سکوت آقای اوباما شاید در نهایت به نفع اصلاح طلبان باشد و به آنها کمک بیشتری در راستای ایجاد تغییرات اساسی کند. دلیل دیگر سکوت کاخ سفید شاید این باشد که آنها می دانند در نهایت صرف نظر از این که چه کسی برنده ی انتخابات می شود، باید با رهبر ایران کار کنند. به نظر می رسد استراتژی این دوره ی آقای اوباما اینچنین باشد. تیم سیاست حارجی آقای اوباما بر خلاف تیم آقای بوش که یک تیم ایده آل گرایانه بود، یک تیم عملگرا است. آقای اوباما از اشتباهات دوران بوش در عرصه ی سیاست خارجی درس گرفته است. وی می داند که سیاست مزورانه ی جورج بوش در قبال کشورهایی که مدل امریکایی دموکراسی را تقلید می کردند فایده ای برای امریکا ندارد. همان طور که روزنامه ی واشنگتن پست اشاره کرد، پاسخ گنگ کاخ سفید به حوادث ایران بیانگر دوراهی ای است که اوباما بر سر آن قرار دارد. اما به هرحال وی باید روزی نظر روشنش را در این مورد صادر کند. نظری که شاید بر نحوه ی تعامل امریکا با ایران در امور حیاتی مثل برنامه ی اتمی این کشور اثر زیادی داشته باشد. در واقع مواضع امریکا هرچه باشد، گزینه ی گفتگو با ایران همچنان بر روی میز خواهد بود. چرا که واشنگتن همچنان با بسیاری از کشورهای غیر دموکراتیک روابط دوستانه ای دارد. سکوت اوباما در پیشاپیش محکوم کردن انتخابات و نیز احتیاطش در واکنش نشان دادن به نتیجه انتخابات بسیار خردمندانه به نظر می رسد. اما سوال اینجا است که آیا در این بین اخلاق قربانی عملگرایی نمی شود؟ انتقاد عمده ای که از جورج بوش می شد این بود که وی بسیار ساده انگارانه به مسائل نگاه می کرد و همه ی امور را سیاه و سفید می دید بدون اندکی ظرافت در تحلیل امور. اما اگر بوش بر سر کار بود، حداقل ما اکنون نظر رییس جمهور امریکا را درمورد اتفاقات اخیر ایران می دانستیم!


ببینید:

یوتیوب:  گزارش اسوشییتد پرس از واکنش اوباما به حوادث پس از انتخابات در ایران
وال استریت ژورنال: عدم اظهار نظر اوباما درمورد ایران
واشینگتن تایمز: سکوت اوباما در قبال ایران بحث برانگیز شده است

پزشکان گلوله ای را پس از ۴۲ سال از سر زن چینی بیرون کشیدند

بدون نظر »

Daily Mail بر اساس گزارش روزنامه بریتانیایی دیلی میل خانم هی ونینگ ۶۵ ساله اوایل این ماه زیر تیغ جراحان قرار گرفت تا آنها بتوانند گلوله ای را که در سال ۱۹۶۷ در سرش فرورفنه بود بیرون بکشند. این گلوله ۳٫۳ سانتی متری درجریان درگیری داخلی گروه های بنیادگرای کمونیست در اوایل انقلاب فرهنگی چین پس از برخورد به دیوار بازگشت و به صورت خانم هی بین فک و گوش وی اصابت کرد .

گلوله در تصویر رادیولوژی از سر خانم ونینگ نمایان است

ولی خانم هی تا سال ۱۹۷۸ و زمانی که پزشکان متوجه سردرد او شدند متوجه حضور گلوله در سر خود نشده بود. با این حال وی پس از تشخیص پزشکان با توجه به شرایط افتضاح پزشکی در بیمارستان محلی شهر دورافتاده محل سکونتش، راه خانه را در پیش گرفت تا ۳۰ سال دیگر از سردرد رنج ببرد؛ اگاه از علت سردرد ولی عاجز ازمقابله با آن.

این ماجرا ادامه داشت تا این که درد در سرتاسر بدن او پخش شد و اوایل این ماه، خانم هی درمانده خودش را به بیمارستانی در شهر چنگکین واقع در جنوبغربی چین رساند. خوشبختانه پیشرفت پزشکی این بار این امکان را برای خانم هی فراهم کرد تا پزشکان بتوانند گلوله ۴۲ ساله را از سر او بیرون کشند.

گلوله

تصویر گلوله ای که از سر خانم ونینگ بیرون کشیده شد


ببینید:

news.com.au: گزارش وب سایت خبری استرالیا از این ماجرا (۱۵/۰۵/۲۰۰۹)

لینک مطلب در بالاترین

سخنرانی آته ایست مشهور، ریچارد داوکینز

۳۲ نظر »

TEDریچارد داوکینز (Richard Dawkins) زیست‌شناس بریتانیایی و استاد دانشگاه آکسفورد است. وی از مروجان داروینیسم و یک بی‌خدای مشهور است. داوکینز در کتاب پندار خدا صراحتا عنوان کرده است که خالق ماوراالطبیعه به احتمال قریب به یقین وجود ندارد و ایمان دینی یک پندار غلط جا افتاده است.
فیلم سخنرانی داوکینز در مرکز تد (TED) و نیز
گزیده ای از متن آن در پی می آید

حتی آته ایستها هم از افرادی مثل من که جرات می کنند و می گویند ما علاوه بر باور به تکامل، یک آته ایست هم هستیم ناراحت می شوند. من نمی توانم بفهمم چرا؟ این درحالی است که خداباوران هیچ مدرک قابل استنادی برای باورهایشان ندارند.

امروز من صحبتهایم را با سخنانی از دوست عزیز درگذشته ام، داگلاس آدامز ادامه می دهم.
او در سخنرانی خود صحبتش را این آغاز می کند که علم چگونه کار می کند. علم از طریق آزمایش کردن نظریه های مختلف در برابر آنچه که می تواند نقضش کند جلو می رود.
حال آن که دین بر اساس این فرمول کار نمی کند. حقایق دین حول دایره ای شکل گرفته است که مقدس است و ما اجازه نداریم درمورد آن صحبت کنیم. ما اجازه نداریم! چرا اجازه نداریم؟ برای اینکه اجازه نداریم! [خنده حضار]
چرا ما اجازه داریم درمورد همه چیز بحث کنیم، درمورد این که جمهوریخواهان را انتخاب کنیم یا دموکراتها را؟ می توانیم درمورد مکاتب مختلف اقتصادی بحث کنیم. درمورد اینکه ویندوز بهتر است یا مکینتاش می توانیم صحبت کنیم. اما صحبت درمورد چگونگی پیدایش خلقت و اینکه چه کسی آن را به وجود آورده است ممنوع است. چرا؟ چون یک امر مقدس است. ما عادت کرده ایم که آموزه های دینی را به چالش نکشیم. تنها یک دلیل برای این امر وجود دارد. آن دلیل این است که خود ما توافق کرده ایم درمورد این مسائل صحبت نکنیم. این انتهای سخن داگلاس است.

تضاد علم و دین

به نظر من نه تنها علم می تواند تخریبگر دین باشد، بلکه دین هم می تواند مخرب علم باشد. دین به مردم می آموزد که به شادمانی ناشی از نیروهای مافوق طبیعی غیرقابل توضیح دلخوش باشند. شادمانی ای که چشم آنان را در برابر توضیحات زیبایی که قابل فهم هستند می بندد. دین به ما یاد می دهد که به جای اصرار بر پذیرش مسائل بر اساس برهان، آنها را بدون دلیل و تنها از روی ایمان بپذیریم.

من برای شما یک مثال می زنم. این یک مقاله علمی است که با دلیل و برهان توضیح می دهد که [برخورد] یک سیارک باعث انقراض  دایناسورها شد. حالا اینجا را ببینید!
[تصویری از جرج بوش پدر که از قول او می نویسد: معتقدان به نظریه انقراض دایناسورها توسط سیارک نمی توانند شهروندان وطن پرست امریکا باشند]
در سال ۱۹۸۷ یک گزارشگر از جورج بوش پدر پرسید که آیا او اعتقاد دارد شهروندان امریکایی آته ایست دارای حقوق شهروندی یکسان و حس وطن پرستی برابر با بقیه مردم هستند یا خیر؟ پاسخ جورج بوش این بود:

من فکر نمی کنم آته ایستها می توانند شهروندان امریکاباشند. من حتی آنان را امریکاییان وطن پرستی نمی دانم. چرا که ما یک ملت هستیم، زیر سایه خداوند.

البته این نظریه توسط دموکراتها هم تایید شد. چیزی که توماس جفرسون بر آن تاکید کرده بود.pound-dollar
من شخصا دلیلی برای افتخار به بریتانیایی بودنم ندارم، اما وقتی می بینم بر روی اسکناس ده پوندی تصویر داروین نقش بسته است و بر روی دلار جمله “توکل ما به خدا است”، نمی توانم در برابر مقایسه مقاوت کنم! [خنده حضار]

در واقع اکثر ما آته ایست هستیم، منتها در برابر اکثر خدایانی که بشر تا کنون به آنها ایمان داشته است. فقط بعضی از ما منکر یک خدای اضافی دیگر هم می شویم [خنده و تشویق حضار]

ارتباط هوش و مذهب چگونه است؟

حال به دنبال پاسخ این سوال می گردیم که آیا ارتباط منطقی بین مذهبی بودن و هوش وجود دارد یا خیر؟
[در این لحظه حضار از دیدن تصویر جورج بوش پسر می خندند]بوش

بررسی ۴۳ مقاله منتشر شده از سال ۱۹۲۷ در این زمینه نشان می دهد که هرچقدر فرد باهوش تر باشد، احتمال دیندار بودنش کمتر است.

حال اجازه بدهید درمورد اطلاعاتی صحبت کنم که به طور علمی تهیه و منتشر شده اند. این مطالعه درمورد گروهی تحت عنوان دانشمندان برتر (Top Scientists) انجام گرفته است. در سال ۱۹۸۸ مطالعه ای که بر روی دانشمندان برگزیده امریکا انجام شد نشان داد که درصد افرادی که به یک خدای شخصی اعتقاد دارند به عدد ۷% سقوط کرد. حدود ۲۰% جزء شکاکان هستند و بقیه (۷۳%) آته ایست بودند.
من گفته ام که اگر یک دین باور بودم، از نظریه تکامل وحشت داشتم. علاوه بر این حتی از علم هم در هراس بودم. چون دنیای علم جذابتر و شاعرانه تر از دنیای دین است.
از آنجایی که مخاطبان این سخنرانی افراد فرهیخته ای هستند، انتظار دارم که حدود ۱۰% شما مذهبی باشید. بسیاری از شما شاید به فرهنگی که می گوید به حکم ادب باید به دین احترام بگذاریم، پایبند باشید. اما در عین حال فکر می کنم تعداد تقریبا زیادی از همین افراد از دین متنفر باشند، مثل خود من! [خنده حضار] اگر شما جزء این دسته هستید، از شما می خواهم که از این مودب بودن دست بکشید و نظر خود را با صدای بلند اعلام کنید.
خیلی از شما از خودتان سوال می کنید که ماجرای ۹/۱۱ چگونه شما را عوض کرد. بگذارید من در یک جمله بگویم این ماجرا چطور نظر من را نسبت به مسائل عوض کرد:

بیایید دست از این مودب بودن لعنتی برداریم!

با تشکر.


ببینید:
متن این سخنرانی به زبان انگلیسی


Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS