آیا ربات های هوشمند انسان ها را پشت سر خواهند گذاشت؟

بدون نظر »

تصور کنید رباتی وجود دارد که می تواند در را بازکند، پریز برق را پیدا کند و با اتصال به آن خودش را شارژ کند. ویروسهای کامپیوتری را تصور کنید که هیچ چیز جلودارشان نیست. به نظر می رسد اجرام پرنده ای که هنوز عده ای فکر می کنند به وسیله ی انسان هدایت می شوند، به زودی می توانند بدون نیاز به کنترل انسان، آدم بکشند.

روبتی که به طور خودکار شارژ می شود

روباتی که به طور خودکار شارژ می شود (Photo: Ken Conley/Willow Garage)

عده ای ازدانشمندان علوم کامپیوتر در عین حال که از پیشرفتهای هوش مصنوعی متحیر شده اند، مشغول بحث درمورد این نکته هستند که آیا باید برای تحقیقاتی که ممکن است منجر به از دست دادن کنترل انسان بر رباتها شود حد و مرزی معین کرد یا خیر؟

نگرانی دانشمندان از این جهت است که پیشرفت های بیشتر در این زمینه منجر به اختلال های اجتماعی و پیامدهای ناگوار می شود. بطورمثال، دانشمندان به تکنولوژی هایی از قبیل سیستم های پزشکی که قادر به برقراری حس عواطف انسانی با مریضان هستند، ویا کرم ها و ویروس های کامپیوتری که به هیچ طریفی نمی توان آنها را نابود کرد و میتوان گفت به مرحله پلیدی از هوش ماشینی دست پیدا کرده اند.

دانشمندان علم کامپیوتر متفق القول موافق هستند که تا تولد “هال” کامپیوتری که در فیلم ادیسه ی فضایی ۲۰۰۱ کنترل سفینه رو بدست گرفت راه زیادی باقی مانده است. نگرانی دانشمندان بی دلیل نیست. آنها می گویند پیشرفتهای تکنولوژی باعث از دست رفتن مشاغل بسیار زیادی در زمینه های مختلف و مجبور شدن بشر به فراگیری زندگی با ماشین که دائم در حال فرگیری رفتارهای انسان است می شود و بدین سان نیروی کار دگرگون خواهد شد.

پژوهشگران برجسته ی کامپیوتر، هوش مصنوعی و رباتیکس که در Asilomar Conference Grounds در مانتری بی در کالیفرنیا شرکت کرده بودتد، احتمال خلق یک سیستم اَبَرهوشمندِ مرکزیِ پیشرفته و این ایده را که اینترنت باعث پیدایش خودبخودی هوش و فکر می شود کنار گذاشتند. اما موافق بودند که ربات های کشنده خودگردن یا وجود دارند یا به زودی خواهند آمد.

هواپیماهای شکاری هوشمند که هنوز هم به انسان نیاز دارند

هواپیماهای شکاری هوشمند که هم اکنون در افغانستان استفاده می شوند، فعلا برای هدایت شدن به انسان نیاز دارند

آنها به این نکته هم توجه داشتند که هوش مصنوعی پس از تکامل ممکن است مورد سوءاستفاده خرابکاران و جنایتکاران قرار بگیرد. تصور کنید چه کار هایی که یک جنایتکار با یک سیستم مصنوعی که می تواند مانند انسان صحبت کند و در پوشش انسان گنجانده شود، انجام دهد. چه اتفاقی می افتد اگر هوش مصنوعی برای استخراج داده های شخصی از گوشی های پیشرفته (امثال گوشی های موبایل و …) مورد استفاده قرار گیرد؟

پژوهشگران همچنین در مورد تهدید احتمالی مشاغل انسانی مانند ماشینهای خودران، کمکیار شخصیِ نرم افزاری، و ربات های سرویس دهنده در منزل هم بحث کردند. اتفاقا ماه پیش یک ربات سرویس دهنده به وسیله ی Willow Garage در سیلیکن وَلی ساخته شد و ثایت کرد که قادر به پیمایش دنیای واقعی است. (مانند حرکت، باز و بسته کردن درها و حتی شارژ کردن خود!)

یک گزارش از این کنفرانس خصوصی که در تاریخ ۲۵ فوریه برگزارشد، قرار است امسال منتشر شود.

این کنفرانس توسط اتحادیه ای برای پیشرفت هوش مصنوعی برگزار شد. این گروه تعمداً محل کنفرانس را اسیلومار انتخاب کردند تا یک واقعه ی برجسته در تاریخ علم را یادآوری کرده باشد. در سال ۱۹۷۵، زیست شناسان پیشروی جهان در اسیلومار ملاقات کردند تا در مورد توانایی جدیدی بحث کنند که می تواند با تبادل مواد ژنتیکی در بین اندامها به زندگی شکل دیگری دهند. پیرو نگرانیهای ناشی از احتمال خطرات بیولوژیکی و مسائل اخلاقی، پژوهشگران بعضی موارد از آزمایش های خاص را متوقف کردند. کنفرانس، خط مشی مطالعات DNA نوترکیب را مشخص کرد و بدین ترتیب پژوهشگران را به ادامه آزمایشها ترغیب کرد.

جلسه ای هم برای آینده ی هوش مصنوعی توسط Eric Horvitz، یک پژوهشگر شرکت مایکروسافت، که هم اکنون ریاست اتحادیه را بر عهده دارد، برگزارشد . او عقیده دارد دانشمندان علم کامپیوتر باید به اوهام شکل گرفته حول ماشبنهای اَبَرهوشمند و سیستمهای هوش مصنوعی که دیوانه وار بکار خواهند افتاد واکنش نشان دهند.

ایده ی یک “انفجار هوش” اتفاقی که در آن ماشینهای هوشمند می توانند حتی ماشینهای هوشمندتر از خود را طراحی کنند به وسیله ی یک ریاضی دان به نام I. J. Good در سال ۱۹۶۵ مطرح شد. بعدها در مباحث علمی و رمانهای علمی تخیلی، یک پژوهشگر کامپیوتر به نام Vernor Vinge این فکر را بر سر زبانها انداخت که زمانی فرا می رسد که انسانها ماشینهای هوشمند تر از خود خواهند ساخت و این اتفاق منجر به تحول آنچنان سریعی می شود که بشر به پایان عمر خود می رسد. او این تغییرات را منحصر بفرد خواند.

این تصویر که بارها در بعضی از فیلمها و نوشته ها هم نمایش داده شده، توسط بعضی از دانشمندان مانند William Joy یکی از پایه گزاران Sun Microsystems، محتمل و اعصاب خورد کن توصیف شده است. دیگر کارشناسان تکنولوژی، از جمله Raymond Kurzweil، از پیدایش ماشینهای اَبَرهوشمند استقبال کردند و می گویند آنها می توانند پیشرفتهای زیادی در زمینه افزایش طول عمر و تولید ثروت به ارمغان بیاورند.

آرمان شهر از نوع آقای Kurzweil ذهنها را در سیلیکون ولی به خود مشغول کرده است. همین تابستان، یک موسسه به نام Singularity University شروع به ارائه ی دروس برای ایجاد آمادگی گروهی کرده است تا پیشرفت را هدایت کند و به جامعه در راستای ‘ساختن’ با این آرمان شهر و با پیچیدگیهای آن کمک کند.

دکتر Horvitz می گوید: “من فکر می کردم دیر یا زود ما باید به نوعی نگرانی فزاینده ی مردم را درمورد افزایش بی رویه ی ماشینهای هوشمند بررسی یا حداقل ابراز کنیم”
گزارش A.A.A.I تلاش خواهد کرد تا احتمال از دست دادن کنترل بشر بر روی هوش مبتنی بر کامپیوتر را بررسی کند. دکتر Horvitz می افزاید: “این گزارش همچنین مسائل اجتماعی، اقتصادی، قانونی، و اخلاقی این ماشیتها را بررسی می کند. علاوه بر این، تغییرات پیش رو در تعامل انسان و کامپیوتر موشکافی می شود. به عنوان مثال، چگونه می توان رابطه با یک ماشین را به عنوان زوج یا همسر تعریف کرد؟”
وی اضافه کرد: “تلاش این مجمع در راستای ارائه ی خط مشی مشخصی به پژوهشگران بوده است تا آنها بتوانند با پیشرفتهای علمی به ارتقای جامعه کمک کنند، نه این که به یک فاجعه ی تکنولوژیک منتهی شوند. به عنوان نمونه برخی از پژوهشها ممکن است در آزمایشگاه هایی تحت تدابیر شدید امنیتی انجام شوند.”

جلسه ای که در ارتباط با هوش مصنوعی برگزارشد می تواند برای آینده این رشته پراهمیت باشد. Paul Berg که از برگزارکنندگان جلسه سال ۱۹۷۵ در اسیلومار بود و جایزه نوبل در رشته شیمی را در سال ۱۹۸۰ دریافت نمود، گفت “برای جامعه علمی خیلی مهم بود که عموم را قبل از اینکه هشدارها و مخالفت ها جدی شوند، درگیر مسئله کند. همانطور که در مورد قضیه مواد غذایی ژنتیکی (G.M.O) این اتفاق اقتاد و شرایط دشوار و پیچیده ای رغم خورد.

Tom Mitchell از اساتید هوش مصنوعی و فراگیری ماشین در Carnegie Mellon University گفت”جلسه ماه فوریه نظر او را تغییر داده است. من قبل از جلسه خیلی به آینده هوش مصنوعی خوش بین بودم ودر این فکر که پیش بینی های Bill Joy و Ray Kurzweil دور از واقعیت هستند. این جلسه مرا متقاعد ساخت که صریحتر درباره ی مشکلات، از قبیل جمع آوری داده های شخصی که به طور وسیع صورت خواهد گرفت، صحبت کنم.

به رغم نگرانیهای او، آقای Horvitz امیدوار است که تحقیقات هوش مصنوعی برای بشر سودمند خواهدبود و حتی شاید بتواند کاستی های بشر را جبران کند. او به تازگی یک سیستم نرم افرازی را طراحی و معرفی کرده است که از بیماران راجع به علائم بیماریشان می پرسد و به آنها با عواطف انسانی پاسخ می دهد. وقتی مادری گفت فرزندش از اسهال رنج می برد، صورت روی نمایشگر گفت: “اُه، با شنیدن این خبر متاثر شدم”. یک پزشک بعدها به آقای Horvitz گفت که برایش خیلی جالب است که این سیستم به احساسات انسانی پاسخ می دهد. من برای این کارها وقت ندارم.

[media id=7]

___________________________________________________________________
چند اسکرین شات از ویدیوی فوق:

روبت | روبت | روبت | روبت

منبع:
نیویورک تایمز: آیا ربات های هوشمند انسان ها را پشت سر خواهند گذاشت؟ (۲۵/۰۷/۲۰۰۹)

لینک مطلب در بالاترین

بی اعتنایی رسانه های آلمان به قتل «شهید حجاب» مروه الشربینی

بدون نظر »

هنوز فراموش نکرده ایم که مدتی پیش مروه الشربینی، زن مصری فقط به خاطر بر سر داشتن روسری به دست یک آلمانی افراطی در دادگاه و در حضور قاضی و نیروهای پلیس به قتل رسید. فردی که با وجود مجرم شناخته شدن در نوامبر سال گذشته به دلیل آزار و اذیت مروه، هیچ تلاشی توسط دادگاه برای دور نگه داشتنش از مروه توسط دادگاه انجام نشده بود و وی همچنان به آزار و اذیت مروه ادامه می داد، تا این که مروه مجددا علیه وی شکایت کرد. این بار وی در دادگاه به مروه حمله کرد و در حالی ۱۸ ضربه‌ی چاقو به بدن مروه زد که علاوه بر نیروهای پلیس مستقر در دادگاه، همسر و پسر سه ساله اش مصطفی هم شاهد این اتفاق بودند. حتی زمانی که همسرش علوی علی عکاظ، تلاش کرد که جلوی حمله‌ی مهاجم را بگیرد، یک افسر پلیس به او شلیک کرد (البته به اشتباه)

مروه الشربینی و همسرش

مروه الشربینی و همسرش (Photo: EPA)

یک هفته پس از این اتفاق رسانه های آلمان به جای این که درمورد انگیزه های نژادپرستانه‌ی این قتل صحبت کنند، تمرکزشان بر روی امنیت دادگاه های آلمان بود.

اولین خبرگزاری آلمانی که قتل مروه (شهید حجاب) را مخابره کرد هیچ اشاره‌ی نکرد که وی یک زن مسلمان بود. هیچ اشاره ای به این نکرد که دعوا با فریادهای قاتل بر سر مروه آغاز شد. فریادهایی که قاتل مروه را فاحشه‌ی مسلمان، اسلامگرا، و تروریست خواند. این خبرگزاری آلمانی چنین گزارشی را مخابره کرد و به همراه جامعه‌ی آلمان به خواب فرو رفت.

تنها بعد از تظاهرات مردم مصر بود که رسانه های آلمان جزییات قتل مروه را منتشر کردند (Photo: AP)

تنها بعد از تظاهرات مردم مصر بود که رسانه های آلمان جزییات قتل مروه را منتشر کردند (Photo: AP)

چند روز بعد بود که تظاهرات هزاران نفری مصریها علیه اسلام ستیزی آلمان گویا مردم و دولت فدرال آلمان را از خواب بیدار کرد. دولت ناگهان بعد از یک هفته فهمید که کلمه ای به نام تاسف هم وجود دارد.

شاید قتل مروه به خودی خود ثابت نکند که در آلمان اسلام ستیزی وجود دارد اما مطمئنا نشانگر این حقیقت آزاردهنده است که جامعه‌ی آلمان دید واقعگرایانه ای به مسلمانان این کشور ندارد. هرچقدر هم بیشتر در این مورد کاوش می کنیم، به حقایق آزار دهنده تری برخورد می کنیم.
مروه مدتها در داروخانه ای در شهر درسدن مشغول به کار بود و همسرش نیز در همین رشته و در انستیتیویی شاغل بوده است. چرا هیچ یک از همکاران مروه یا همسرش صدایش را بلند نکرد و فریاد نزد که کل ماجرای قتل مروه یک رسوایی اسلام ستیزانه بود؟ چرا هیچ یک از رسانه های آلمان از همکاران این زوج در این مورد سوالی نپرسیدند؟ چرا هیچ کس حقایقی را که بعدها در دادگاه آشکار شد بیان نکرد؟

قاتل روسی-آلمانی مروه در دادگاه خطاب به وی گفت:
“تو اصلا حق زندگی در آلمان را داری؟ می دونی وقتی حزب NPD به روی کار بیاید، تو باید این کشور را ترک کنی؟ من به این حزب رای دادم.”
مطبوعات آلمان حداقل می توانستند به خوانندگانشان یادآوری کنند که حزب دست راستی تندروی NPD در انتخابات محلی ژوئن ۲۰۰۸ در سکسونی (استانی که درسدن مرکزش است) حداقل ۵٫۱ درصد آرا را به خودش اختصاص داده است. آنها می توانستند به خوانندگانشان یادآوری کنند که تقریبا ۵۰ درصد مردم آلمان شرقی و ۲۵ درصد مردم آلمان غربی با جملات بیگانه هراسانه موافق هستند. (تحقیق بنیاد فردریش ابرت) آنها می توانستند این سوال را مطرح کنند که چرا اگر مروه روسری بر سر نمی گذاشت می توانست امروز زنده بماند؟
آنها می توانستند این سوال را بپرسند که چرا زمانی که همسر مروه در دادگاه تلاش کرد جلوی حمله‌ی قاتل را بگیرد و به همسرش کمک کند، با شلیک نیروهای پلیس مستقر در دادگاه مضروب شد؟ فقط به خاطر این که او بلوند نبود؟
و در نهایت آنها می توانستند این سوال را مطرح کنند که چرا سخنگوی دادگاه در نخستین مصاحبه‌ی مطبوعاتیش هیچ اشاره ای به مذهب مقتول نکرد؟ نکته ای که در این پرونده‌ی خاص، نقش ویژه ای را بازی می کرد.
اما هرگز این سوالها مطرح نشد، و رسانه ها با این پرونده‌ی قتل، طوری برخورد کردند که گویا این قتل همانند پرونده های قتل دیگر، یک پرونده‌ی معمولی بود.

از همه‌ی این حرفها بگذریم، یک نکته وجود دارد که به هیچ وجه قابل توجیه نیست. همه می دانیم جزییات قتل مروه تنها زمانی انتشار پیدا کرد که تظاهراتی در قاهره برگزار شد. و تازه در این زمان حدس بزنید نگرانی رسانه های آلمان که تا آن روز سکوت کرده بودند چه بود؟ روز بعد از تظاهرات قاهره، مجری یک رادیوی آلمانی از کریم الجواهری، خبرنگار مستقر در مصر یک روزنامه‌ی آلمانی پرسید:
“فکر می کنی با این شرایط، چقدر اوضاع برای توریستهای آلمانی در مصر خطرناک است؟”


منبع:
Guardian قتلی که آلمان آن را نادیده گرفت ۱۰/۰۷/۲۰۰۹
Guardian خشمگینی مصر از قتل شهید حجاب در آلمان ۰۷/۰۷/۲۰۰۹

خبر مضحک پرس تی وی: موبایل اوباما هک شد

۱ نظر »

PressTV logo پرس تی وی تلویزیون وابسته به جمهوری اسلامی ایران، در یک اقدام مضحک، خبر طنزی را که کاسپر هاوسر (Kasper Hauser) منتشر کرده بود به عنوان یک افشاگری داغ سیاسی بر روی وب سایت خود قرار داد.
پرس تی وی گزارش کرده است که پس از این که هکرها موفق به نفوذ به موبایل (بلک بری) اوباما شدند، شرکت انتشاراتی لیتل برون تصمیم به نشر اس ام اسهای شخصی اوباما گرفته است. بنا بر خبر پرس تی وی این اطلاعات محرمانه در روز ۸ ژوئن توسط شرکت انتشاراتی لیتل برون منتشر خواهد شد.

موبایل اوباما در پرس تی وی
اما در واقع تمام این ماجرا، چیزی بیش از یک طنز سیاسی نبوده است! خبر انتشار کتاب طنزی به نام “موبایل (بلک بری) اوباما” از سوی کاسپر هاوسر پرس تی وی را به این اشتباه انداخت که واقعا موبایل پرزیدنت اوباما هک شده است! حتی روی جلد کاملا خنده دار این کتاب شک خبرنگاران پرس تی وی را بر نیانگیخت که ممکن است این خبر یک شوخی باشد! جلد این کتاب فکاهی به تصویری خیالی از موبایل اوباما اختصاص دارد که در آن جوزف بایدن، معاون ریاست جمهوری ایالات متحده از اوباما درخواست مرخصی بین روز می کند.

بلک بری اوباما
این کتاب در آمازون به قیمت ۱۰٫۹۷ دلار به فروش می رسد.
در خبر پرس تی وی آمده است که پیغامهای اوباما توسط یک گروه تروریستی به نام کاسپر هاوسر هک شده است. فاکس نیوز گزارش داد که این هکرها پیغامهای رد و بدل شده بین اوباما، معاونش جوزف بایدن و هیلاری کلینتون رد و بدل شده است.

لازم به یادآوری است که این بار نخستی نیست که یک رسانه ی ایرانی، اخبار طنز رسانه های خارجی را به اشتباه به عنوان یک خبر جدی منتشر می کند. حدود ۵ ماه پیش خبرگزاری رسمی ایرنا این عنوان را بر روی تلکس خبری خود فرستاد:
روی کین: می خواهم شبیه احمدی نژاد باشم!

ایرنا: علاقه ی روی کین به احمدی نژاد

ایرنا تاکید کرده بود که دلیل این اقدام روی کین علاقه ی فراوانش به رییس جمهور ایران بوده است. در حالی که این خبر را وب سایت طنز دیلی مش به عنوان یک خبر طنز منتشر کرده بود. مصاحبه ای خیالی که روی کین در آن حتی گفته بود: “برنامه ‌های هسته‌ ای من اهداف صلح ‌آمیز دارد!”

پی نوشت:
تصاویر این صفحه در روز ۶/۶/۲۰۰۹ از وب سایت پرس تی وی گرفته شده است که در آن زمان توضیحی درمورد طنز بودن این خبر وجود نداشت. ولی گویا بعد از گذشت دو هفته که مسوولان وب سایت از این گاف مطلع می شوند، توضیحی به انتهای خبر اضافه کرده اند که به شوخی بودن کل ماجرا اشاره می کند.

دلیل سکوت معنی دار اوباما در قبال حوادث ایران چیست؟

۲ نظر »

BBC logo بی بی سی در مقاله ای به قلم جاناتان بیل (Jonathan Beale) به تحلیل سکوت معنادار واشنگتن در قبال حوادث بعد از انتخابات ایران پرداخته است. پرزیدنت اوباما بر خلاف اسلاف خویش که در مقابل حوادثی از این دست در ایران بلافاصله واکنش نشان می دادند، تا کنون از اظهار نظر شتابزده و صریح در این مورد خودداری کرده است.


واقعا باراک اوباما درمورد نتایج انتخابات ایران و حوادث آن چگونه می اندیشد؟ هم کاخ سفید و هم وزارت خارجه ی امریکا از واکنش فوری به حوادث ایران خودداری کردند و ترجیح دادند با تاخیر معناداری نسبت به این اتفاقات ابراز نظر کنند. باراک اوباما نخستین واکنش از سوی واشنگتن شنبه بعد از ظهر ابراز شد. کاخ سفید در یک بیانیه ی محتاطانه اعلام کرد: “همانند بقیه ی دنیا ما هم تحت تاثیر مباحث حول و حوش انتخابات ایران قرار گرفته ایم. ما تمام اتفاقات مربوط، از جمله گزارشهای مرتبط با تقلب در انتخابات را از نزدیک زیر نظر داریم.” یکشنبه صبح آقای جوزف بایدن، معاون ریاست جمهوری امریکا، به نظر می رسید که تحت فشار بیشتری قرار گرفته بود تا در تلویزیون رسمی امریکا اعلام کند شک و شبهه ی فراوانی درمورد نتایج انتخابات ایران وجود دارد. دوشنبه بعد از ظهر سخنگوی وزارت خارجه اندکی پیش تر رفت و گفت: “ما عمیقا از “گزارشهای” مربوط به خشونت و ناهمگونیهایی که در آرا وجود دارد ناراحتیم.” سوال اینجا است که چرا با وجود این که همه ی ما تصاویر واضح خشونتها از ایران را دیده ایم، هنوز مقامات امریکایی از واژه ی محتاطانه ی “گزارشها” ی خشونت استفاده می کنند؟ البته شاید بتوان گفت نحوه ی برخورد واشنگتن با انتخابات ایران همانند سیاستهای امریکا در برابر ایران همچنان مبهم است. هرچند دلایل خوبی برای این عدم شتاب در قضاوتهای کاخ سفید وجود دارد. همه ی ما اشتباه احمقانه ی امریکا و بوش را در ماجرای کنار زدن هوگو چاوز از قدرت در سال ۲۰۰۲ به خاطر می آوریم. این اقدام امریکا هم اشتباه بود و هم با تشدید احساسات ضد امریکایی تاثیر معکوس داشت. ولی با این حال حداقل مشخص بود، بوش طرفدار کدام جناح درگیر بود. ایران و امریکا جالب اینجا است که ۴ سال پیش دولت بوش حتی پیش از انتخاباتی که منجر به انتخاب آقای احمدی نژاد شد، آن را محکوم کرد. چرا که معتقد بود انتخابات، توسط شورای نگهبان منصوب رهبری هدایت می شود. انتخابات امسال هم به همان شیوه برگزار شد. شیوه ای که اساسا نمی تواند منصفانه و آزادانه برگزار شود. با این حال چرا اوباما در خصوص آن این اندازه محتاطانه برخورد کرده است؟ اول از همه شاید اوباما می خواهد روابط ایران-امریکا را مستقیما به موضع گیریش در این خصوص پیوند ندهد. پیشاپیش انتقاد کردن از انتخاباتی که هنوز برگزار نشده بود، شاید فقط به تندروها در ایران کمک می کرد و به ضرر اصلاح طلبان تمام می شد. این موضع گیری می توانست تفکری را که اعتقاد به دخالت امریکا در امور داخلی ایران دارد تقویت کند و در نهایت گفتگوهای آینده را دچار مشکل کند. سکوت آقای اوباما شاید در نهایت به نفع اصلاح طلبان باشد و به آنها کمک بیشتری در راستای ایجاد تغییرات اساسی کند. دلیل دیگر سکوت کاخ سفید شاید این باشد که آنها می دانند در نهایت صرف نظر از این که چه کسی برنده ی انتخابات می شود، باید با رهبر ایران کار کنند. به نظر می رسد استراتژی این دوره ی آقای اوباما اینچنین باشد. تیم سیاست حارجی آقای اوباما بر خلاف تیم آقای بوش که یک تیم ایده آل گرایانه بود، یک تیم عملگرا است. آقای اوباما از اشتباهات دوران بوش در عرصه ی سیاست خارجی درس گرفته است. وی می داند که سیاست مزورانه ی جورج بوش در قبال کشورهایی که مدل امریکایی دموکراسی را تقلید می کردند فایده ای برای امریکا ندارد. همان طور که روزنامه ی واشنگتن پست اشاره کرد، پاسخ گنگ کاخ سفید به حوادث ایران بیانگر دوراهی ای است که اوباما بر سر آن قرار دارد. اما به هرحال وی باید روزی نظر روشنش را در این مورد صادر کند. نظری که شاید بر نحوه ی تعامل امریکا با ایران در امور حیاتی مثل برنامه ی اتمی این کشور اثر زیادی داشته باشد. در واقع مواضع امریکا هرچه باشد، گزینه ی گفتگو با ایران همچنان بر روی میز خواهد بود. چرا که واشنگتن همچنان با بسیاری از کشورهای غیر دموکراتیک روابط دوستانه ای دارد. سکوت اوباما در پیشاپیش محکوم کردن انتخابات و نیز احتیاطش در واکنش نشان دادن به نتیجه انتخابات بسیار خردمندانه به نظر می رسد. اما سوال اینجا است که آیا در این بین اخلاق قربانی عملگرایی نمی شود؟ انتقاد عمده ای که از جورج بوش می شد این بود که وی بسیار ساده انگارانه به مسائل نگاه می کرد و همه ی امور را سیاه و سفید می دید بدون اندکی ظرافت در تحلیل امور. اما اگر بوش بر سر کار بود، حداقل ما اکنون نظر رییس جمهور امریکا را درمورد اتفاقات اخیر ایران می دانستیم!


ببینید:

یوتیوب:  گزارش اسوشییتد پرس از واکنش اوباما به حوادث پس از انتخابات در ایران
وال استریت ژورنال: عدم اظهار نظر اوباما درمورد ایران
واشینگتن تایمز: سکوت اوباما در قبال ایران بحث برانگیز شده است

پزشکان گلوله ای را پس از ۴۲ سال از سر زن چینی بیرون کشیدند

بدون نظر »

Daily Mail بر اساس گزارش روزنامه بریتانیایی دیلی میل خانم هی ونینگ ۶۵ ساله اوایل این ماه زیر تیغ جراحان قرار گرفت تا آنها بتوانند گلوله ای را که در سال ۱۹۶۷ در سرش فرورفنه بود بیرون بکشند. این گلوله ۳٫۳ سانتی متری درجریان درگیری داخلی گروه های بنیادگرای کمونیست در اوایل انقلاب فرهنگی چین پس از برخورد به دیوار بازگشت و به صورت خانم هی بین فک و گوش وی اصابت کرد .

گلوله در تصویر رادیولوژی از سر خانم ونینگ نمایان است

ولی خانم هی تا سال ۱۹۷۸ و زمانی که پزشکان متوجه سردرد او شدند متوجه حضور گلوله در سر خود نشده بود. با این حال وی پس از تشخیص پزشکان با توجه به شرایط افتضاح پزشکی در بیمارستان محلی شهر دورافتاده محل سکونتش، راه خانه را در پیش گرفت تا ۳۰ سال دیگر از سردرد رنج ببرد؛ اگاه از علت سردرد ولی عاجز ازمقابله با آن.

این ماجرا ادامه داشت تا این که درد در سرتاسر بدن او پخش شد و اوایل این ماه، خانم هی درمانده خودش را به بیمارستانی در شهر چنگکین واقع در جنوبغربی چین رساند. خوشبختانه پیشرفت پزشکی این بار این امکان را برای خانم هی فراهم کرد تا پزشکان بتوانند گلوله ۴۲ ساله را از سر او بیرون کشند.

گلوله

تصویر گلوله ای که از سر خانم ونینگ بیرون کشیده شد


ببینید:

news.com.au: گزارش وب سایت خبری استرالیا از این ماجرا (۱۵/۰۵/۲۰۰۹)

لینک مطلب در بالاترین

سخنرانی آته ایست مشهور، ریچارد داوکینز

۳۲ نظر »

TEDریچارد داوکینز (Richard Dawkins) زیست‌شناس بریتانیایی و استاد دانشگاه آکسفورد است. وی از مروجان داروینیسم و یک بی‌خدای مشهور است. داوکینز در کتاب پندار خدا صراحتا عنوان کرده است که خالق ماوراالطبیعه به احتمال قریب به یقین وجود ندارد و ایمان دینی یک پندار غلط جا افتاده است.
فیلم سخنرانی داوکینز در مرکز تد (TED) و نیز
گزیده ای از متن آن در پی می آید

حتی آته ایستها هم از افرادی مثل من که جرات می کنند و می گویند ما علاوه بر باور به تکامل، یک آته ایست هم هستیم ناراحت می شوند. من نمی توانم بفهمم چرا؟ این درحالی است که خداباوران هیچ مدرک قابل استنادی برای باورهایشان ندارند.

امروز من صحبتهایم را با سخنانی از دوست عزیز درگذشته ام، داگلاس آدامز ادامه می دهم.
او در سخنرانی خود صحبتش را این آغاز می کند که علم چگونه کار می کند. علم از طریق آزمایش کردن نظریه های مختلف در برابر آنچه که می تواند نقضش کند جلو می رود.
حال آن که دین بر اساس این فرمول کار نمی کند. حقایق دین حول دایره ای شکل گرفته است که مقدس است و ما اجازه نداریم درمورد آن صحبت کنیم. ما اجازه نداریم! چرا اجازه نداریم؟ برای اینکه اجازه نداریم! [خنده حضار]
چرا ما اجازه داریم درمورد همه چیز بحث کنیم، درمورد این که جمهوریخواهان را انتخاب کنیم یا دموکراتها را؟ می توانیم درمورد مکاتب مختلف اقتصادی بحث کنیم. درمورد اینکه ویندوز بهتر است یا مکینتاش می توانیم صحبت کنیم. اما صحبت درمورد چگونگی پیدایش خلقت و اینکه چه کسی آن را به وجود آورده است ممنوع است. چرا؟ چون یک امر مقدس است. ما عادت کرده ایم که آموزه های دینی را به چالش نکشیم. تنها یک دلیل برای این امر وجود دارد. آن دلیل این است که خود ما توافق کرده ایم درمورد این مسائل صحبت نکنیم. این انتهای سخن داگلاس است.

تضاد علم و دین

به نظر من نه تنها علم می تواند تخریبگر دین باشد، بلکه دین هم می تواند مخرب علم باشد. دین به مردم می آموزد که به شادمانی ناشی از نیروهای مافوق طبیعی غیرقابل توضیح دلخوش باشند. شادمانی ای که چشم آنان را در برابر توضیحات زیبایی که قابل فهم هستند می بندد. دین به ما یاد می دهد که به جای اصرار بر پذیرش مسائل بر اساس برهان، آنها را بدون دلیل و تنها از روی ایمان بپذیریم.

من برای شما یک مثال می زنم. این یک مقاله علمی است که با دلیل و برهان توضیح می دهد که [برخورد] یک سیارک باعث انقراض  دایناسورها شد. حالا اینجا را ببینید!
[تصویری از جرج بوش پدر که از قول او می نویسد: معتقدان به نظریه انقراض دایناسورها توسط سیارک نمی توانند شهروندان وطن پرست امریکا باشند]
در سال ۱۹۸۷ یک گزارشگر از جورج بوش پدر پرسید که آیا او اعتقاد دارد شهروندان امریکایی آته ایست دارای حقوق شهروندی یکسان و حس وطن پرستی برابر با بقیه مردم هستند یا خیر؟ پاسخ جورج بوش این بود:

من فکر نمی کنم آته ایستها می توانند شهروندان امریکاباشند. من حتی آنان را امریکاییان وطن پرستی نمی دانم. چرا که ما یک ملت هستیم، زیر سایه خداوند.

البته این نظریه توسط دموکراتها هم تایید شد. چیزی که توماس جفرسون بر آن تاکید کرده بود.pound-dollar
من شخصا دلیلی برای افتخار به بریتانیایی بودنم ندارم، اما وقتی می بینم بر روی اسکناس ده پوندی تصویر داروین نقش بسته است و بر روی دلار جمله “توکل ما به خدا است”، نمی توانم در برابر مقایسه مقاوت کنم! [خنده حضار]

در واقع اکثر ما آته ایست هستیم، منتها در برابر اکثر خدایانی که بشر تا کنون به آنها ایمان داشته است. فقط بعضی از ما منکر یک خدای اضافی دیگر هم می شویم [خنده و تشویق حضار]

ارتباط هوش و مذهب چگونه است؟

حال به دنبال پاسخ این سوال می گردیم که آیا ارتباط منطقی بین مذهبی بودن و هوش وجود دارد یا خیر؟
[در این لحظه حضار از دیدن تصویر جورج بوش پسر می خندند]بوش

بررسی ۴۳ مقاله منتشر شده از سال ۱۹۲۷ در این زمینه نشان می دهد که هرچقدر فرد باهوش تر باشد، احتمال دیندار بودنش کمتر است.

حال اجازه بدهید درمورد اطلاعاتی صحبت کنم که به طور علمی تهیه و منتشر شده اند. این مطالعه درمورد گروهی تحت عنوان دانشمندان برتر (Top Scientists) انجام گرفته است. در سال ۱۹۸۸ مطالعه ای که بر روی دانشمندان برگزیده امریکا انجام شد نشان داد که درصد افرادی که به یک خدای شخصی اعتقاد دارند به عدد ۷% سقوط کرد. حدود ۲۰% جزء شکاکان هستند و بقیه (۷۳%) آته ایست بودند.
من گفته ام که اگر یک دین باور بودم، از نظریه تکامل وحشت داشتم. علاوه بر این حتی از علم هم در هراس بودم. چون دنیای علم جذابتر و شاعرانه تر از دنیای دین است.
از آنجایی که مخاطبان این سخنرانی افراد فرهیخته ای هستند، انتظار دارم که حدود ۱۰% شما مذهبی باشید. بسیاری از شما شاید به فرهنگی که می گوید به حکم ادب باید به دین احترام بگذاریم، پایبند باشید. اما در عین حال فکر می کنم تعداد تقریبا زیادی از همین افراد از دین متنفر باشند، مثل خود من! [خنده حضار] اگر شما جزء این دسته هستید، از شما می خواهم که از این مودب بودن دست بکشید و نظر خود را با صدای بلند اعلام کنید.
خیلی از شما از خودتان سوال می کنید که ماجرای ۹/۱۱ چگونه شما را عوض کرد. بگذارید من در یک جمله بگویم این ماجرا چطور نظر من را نسبت به مسائل عوض کرد:

بیایید دست از این مودب بودن لعنتی برداریم!

با تشکر.


ببینید:
متن این سخنرانی به زبان انگلیسی

کلینیک مجانی یک پزشک ایرانی در امریکا

۲۳ نظر »

maliheh-logoدکتر منصور امام که سالها قبل به امریکا مهاجرت کرده بود، دست به کار بزرگی زده است که تحسین رسانه ها و جامعه پزشکی امریکا را به همراه داشته است.وی در سال ۲۰۰۵ کلینیکی در شهر Salt Lake City ایالت یوتای امریکا تاسیس کرد که تمام خدماتش مجانی ارائه می شود.

این کلینیک با توانایی پذیرش ۱۵۰ بیمار در روز ۱۲ می ۲۰۰۵ و با حضور فرماندار ایالت یوتا جان هانتسمن آغاز به کار کرد. این درمانگاه تقریبا ۵۰۰ تلفن در روز دریافت می کند و در نخستین سال فعالیتش بیش از ۹۰۰۰ پذیرش بیمار داشته است.

سازمان غیر دولتی و غیر انتفاعی Profiles in Caring در ویدئوی بالا معرفی دکتر امام را اینگونه آغاز می کند:

علی رغم همه بحثهایی که حول و حوش مهاجران وجود دارد، ما به معرفی چهره ای می پردازیم که شما را برای چند لحظه وادار به سکوت می کند. شما را دعوت به فکر کردن می کند. داستان مهاجری از ایران که به امریکا آمد، پزشک شد و سپس همه اینها را رها کرد، تا به کاری دست بزند که برای بقیه مفید باشد.

خانم لین مارتین که همسرش را از دست داده است هرگز تصور نمی کرد روزی فرابرسد که توانایی خرید بیمه را نداشته باشد. وی با بغضی در گلو نه تنها سپاسگزار خدمات مجانی کلینیک ملیحه است، مهربانی دکتر امام را غیرقابل باور توصیف می کند.
سعید زمانی فر بیمار ایرانی کلینیک ملیحه در حالی که نمی تواند از بغض خود در آغوش دکتر اسکار دنیل بلوث -دندانپزشک داوطلب این درمانگاه- جلوگیری کند می گوید: من به جان پسرانم سوگند می خورم که روزی نیست دکتر امام را برای خدماتی که ارائه کرده است دعا نکنم.

دکتر امام کیست؟

دکتر منصور امام در ایران و در شهر دزفول متواد شد و زمانی که نوجوان بود به همراه خانواده اش به امریکا آمد. او از زمان نوجوانی رویای پزشک شدن و مداوای مجانی مردم را در سر داشت. وی می گوید:

من فکر می کنم اگر شما رویای درستی در سر داشته باشید و بر روی آن رویا تمرکز کنید، همه آنچه در سر می پرورانید به وقوع خواهد پیوست.

وی اکنون پزشکی با بیش از ۱۵ سال سابقه کار است. دکتر امام در سخنرانی روز افتتاحیه mansoor-emam پس از این که این روز را بهترین روز زندگی خود می نامد، با چشم در چشم شدن با همسرش سپیده به یاد می آورد که اشتباه کوچکی از او سرزده است. سپس بلافاصله با لبخندی بر لب روز افتتاحیه کلینیک را دومین روز بزرگ زندگی خود [پس از روز ازدواج] قلمداد می کند!
دکتر امام می گوید در روز افتتاحیه کلینیک وقتی به سمت خانه می رفتم، با خودم می گفتم: اگر امروز من بمیرم، خوشحالم که ماموریتم را به پایان رسانده ام.
وی اعتقاد دارد که خدمات درمانی یک حق است و نباید آن را یک امتیاز تلقی کرد.

مشارکت یک ایرانی مهاجر دیگر

بسیاری از تجهیزات و همچنین هزینه های سال نخست این درمانگاه توسط بنیاد خیریه یک ایرانی دیگر به نام خسرو سمنانی تامین شده است.خسرو سمنانی و همسرش غزاله سمنانی در آغاز به کار این کلینیک حدود ۴۰۰,۰۰۰ دلار به این کلینیک کمک کردند.

خسرو سمنانی دوست قدیمی دکتر امام است که در سال ۱۹۶۸ به امریکا مهاجرت کرد. وی متواضعانه کمکهای خودش را به این پروژه ناچیز می شمارد و خود را تنها یک دنباله روی راه دکتر امام می داند.

semnani

آقای سمنانی نام این درمانگاه را از نام مادربزرگش که بسیار او را دوست دارد، برداشته است.maliheh-adbollahi

او می گوید مادربزرگش ملیحه عبداللهی یا “مادر جون” به عنوان یک مومن واقعی کسی بود که وی را با مفاهیمی مانند کمک به همنوع آشنا کرد و به وی یادآور شد که خداوند نیکوکاران را بسیار دوست دارد.

او خاطرنشان می کند که این پروژه به وضوح نشان می دهد که اقدامات بشردوستانه فرامرزی و جهانی است.

شعار درمانگاه ملیحه یک جمله است:

جایی که یکی دلواپست هست

البته افراد و شرکتهای دیگری نیز در ساخت و راه اندازی این درمانگاه مشارکت داشته اند. به عنوان مثال شرکت ساختمانی John Holmes ساخت مجانی ساختمان این درمانگاه را به عهده گرفت.

بسیاری از کارکنان این درمانگاه را نیز پزشکان و پرستارانی تشکیل می دهند که داوطلبانه مشغول به کار هستند. متخصصانی در رشته های مختلف پزشکی از جمله کاردیولوژی، اورولوژی، روانشناسی، پزشکی اطفال و حتی رشته های غیرمرتبط تر از جمله مشاوران مالی و مددکاران اجتماعی و مترجمان به صورت کاملا داوطلبانه در این درمانگاه با دکتر منصور امام همکاری می کنند.

ویژگی منحصر به فرد دیگر کلینیک ملیحه این است که برخلاف بسیاری از کلینیکهای دیگر که از دولت کمکهای مالی دریافت می کنند، این کلینیک به کمکهای دولتی وابسته نیست. تنها کمکی که این کلینیک دریافت می کند، واکسن خردسالان است که توسط ایالت یوتا تامین می شود.

درحالی که تمام خدمات این درمانگاه به صورت رایگان ارائه می شود، و همه می توانند از این خدمات بهره مند شوند، هدف اصلی خدمات این درمانگاه افرادی هستند که درآمدشان نه آن قدر کم است که تحت پوشش کمکهای دولت امریکا از جمله Medicaid قرار بگیرند، و نه آن قدر زیاد است که توانایی مالی خرید بیمه شخصی را داشته باشند.


منبع:

GoodTube: گزارش ویدیئویی بالا از Profiles in Caring
Desert News: گزارشی از آغاز به کار کلینیک ملیحه
Desert News: گزارشی از یک سالگی کلینیک ملیحه


ببینید:
یوتیوب: گزارشی از کلینیک ملیحه
وب سایت رسمی کلینیک ملیحه: برای ارسال کمک مالی به این کلینیک به اینجا بروید
Sutherland Institute: عکسهای مراسم اهدای جایزه به خسرو سمنانی به خاطر فعالیتهای خیریه
بی بی سی فارسی: تحلیلی بر فیلم مستند سیکو ساخته مایکل مور. این فیلم به مشکلات مردم امریکا در خرید بیمه خدمات درمانی می پردازد
تایم: گزارشی از مشکلات بهداشتی و درمانی مردم امریکا

هاآرتص: تاریخ با موشکهای قسام آغاز نشد

۸ نظر »

روزنامه ی اسراییلی هاآرتص در مقاله ای که ۱۴ ژانویه ۲۰۰۹ تحت عنوان “تاریخ با موشکهای قسام آغاز نشد” منتشر کرد، به بیان واقعیاتی درطی حوادث ۶۰ سال گذشته و عملکرد رسانه های اسراییلی پرداخت. اتفاقاتی که منجر به اتفاقات امروز در غزه شده اند. ترجمه کامل این مقاله در پی می آید.

هرچند برای ما اسراییلیها مبدا اتفاقات همواره زمانی است که فلسطینیها ما را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، تاریخ برای ما با موشکهای قسام آغاز نشد. آزار و اذیتهایی که رنج ناشی از آن پس از مدتی خارج از عوامل سبب سازشان مورد بررسی قرار می گیرند. ما تصور می کنیم هرچقدر فلسطینیها را بیشتر آزار دهیم، آنها بهتر از اشتباهات خود درس می گیرند و ما به هدف خود می رسیم. درحالی که درسهایی که خودمان باید فرابگیریم همواره مورد بی اعتنایی قرار می گیرند.

امیره هاص

خط مشی رسانه های اسراییلی، را می توان چنین خلاصه کرد: به مخاطب اطلاعات کمتر بده. مخاطب را با حقایق کمتری آشنا کن، و به او اخبار کلی و با جهت گیری خاص ارائه کن. البته این خطی مشی خوبی است که شاهکارهای ما را به رخ جهانیان نمی کشد! شاهکارهایی از جمله: کودکان کشته شده و جنازه های رها شده در زیر خرابه ها، دخترکانی که پاهایشان را به دلیل زخمهای ناشی از سلاحهای ما از دست داده اند، پدران بینوایی که زارزار گریه می کنند، ساکنان خانه هایی که همه چیزشان را از دست داده اند، زخمهای وحشتناک ناشی از گازهای اشک آور، ده ها هزار نفر از ساکنان فلسطینی که به زور از سرزمینشان تبعید می شوند و در پناهگهای کوچکی به زور اسکان داده می شوند.

از زمانی که دولت [خودگردان] فلسطینی تشکیل شده است، دستگاه خبری اسراییل تلاش بسیاری در بزرگنمایی تهدید نظامی آنها داشته است. وقتی که آنها سلاح خود را از سنگ به تفنگ، از کوکتل مولوتف به عملیات انتحاری، از بمبهای جاده ای به موشکهای قسام، از موشکهای قسام به موشکهای گرادز، و یا از سازمان آزادیبخش فلسطین به حماس، ارتقا دادند ما با چهره ای حق به جانب فریاد زدیم:
دیدی گفتم! اونها ضد یهود هستند!

و با استناد به همه این اتفاقات حملات خودمان را توجیه کردیم. هرچند در فرهنگ لغات من، واژه ای برای توصیف آنچه اسراییل را به حملات فاجعه بار امروزش منتهی کرد پیدا نمی شود، می خواهم بگویم اصلی ترین عامل برای این اتفاق “انزوای گام به گام نوار غزه” بود. انزوای غزه ساکنان آن را تبدیل به موجودواره هایی کرد که نه اسمی از خود داشتند و نه آدرسی، به جز آدرس افراد محاصره کننده آنها. آنها تبدیل به مردمانی بدون تاریخ شدند.

نکته قابل توجه دیگر این است که آغاز محاصره غزه نه آن زمانی بود که حماس کنترل شریانهای امنیتی نوار غزه را در دست گرفت، و نه آن زمانی بود که گیلاد شالیط دستگیر شد. آغاز محاصره حتی زمانی نبود که حماس در انتخابات فلسطین به پیروزی رسید. این محاصره در سال ۱۹۹۱، یعنی پیش از عملیات انتحاری فلسطینیها آغاز شده بود. این محاصره از آن زمان پیچیده و پیچیده تر شده است تا سال ۲۰۰۵ که به اوج خود رسید. در حالی که دستگاه رسانه ای اسراییل با خرسندی تمام با عدم انعکاس این مسائل، چشم خود را بر روی حقایق روشن ماجرا بسته است. انزوا و محاصره غزه از سوی رسانه های اسراییلی به عنوان ضرورتهای نظامی اسراییل عنوان شدند. اما ما بچه نیستیم! [که این دروغها را باور کنیم] ما می دانیم که این ضرورتهای نظامی و دروغهای مکرر رسانه ای در جهت اهداف دولت اسراییل هستند. هدف اصلی اسراییل جلوگیری از محقق شدن ایده همزیستی دو کشور [اسراییل و فلسطین]در کنار هم بوده است. ایده ای که تمام دنیا بعد از اتمام جنگ سرد در سال ۱۹۹۰ بر روی آن به توافق رسیده بودند. این یک راه حل کامل نبود، اما به هرحال فلسطینیها هم با آن کنار آمده بودند.

غزه یک قدرت نظامی نیست که بتواند به همسایه کوچولو و عاشق صلح خود اسراییل حمله کند! غزه فقط سرزمینی است که اسراییل در سال ۱۹۶۷ به همراه کرانه باختری به اشغال در آورد. ساکنانش مردم فلسطین هستند که سرزمین مادریشان را در سال ۱۹۴۸ از دست داده بودند.

در سال ۱۹۹۳ اسراییل فرصتی طلایی داشت که به مردم دنیا اثبات کند، آنچه آنها درمورد ما می پندارند اشتباه است. نشان دهد که ما یک دولت اشغالگر نیستیم. ما کشوری نیستیم که ماهیتش بر مبنای تبعید مردم از خانه هایشان و دزدیدن زمینهایشان به منظور اسکان دادن یهودیان باشد. در دهه ۱۹۹۰ اسراییل این امکان را داشت که ثابت کند حوادث سال ۱۹۴۸ رویه همیشگی اش نیست. اما اسراییل این فرصت استثنایی را از دست داد و به جای آن به طرز ماهرانه ای به دزدی زمینهای فلسطینیان و اخراج آنها از خانه های خودشان، و فرستادن اجباری آنها به کمپهای اقامت اجباری ادامه داد.

و در این روزهای سیاه، اسراییل بار دیگر به جهانیان اثبات می کند که حوادث سال ۱۹۴۸ هنوز ادامه دارد!

* درمورد نویسنده: امیره هاص، ستون نویس روزنامه هاآرتص است که مدتی هم ساکن نوار غزه و کرانه باختری بود. وی که پدر و مادرش از بازماندگان هولوکاست هستند در اورشلیم متولد شده است. رشته تحصیلی او در دانشگاه عبری، تاریخ نازیسم است. فعالیتهای روزنامه نگاری، جوایز متعدد آزادی بیان از سازمانهای مختلف را برای امیره به ارمغان آورده است.


ببینید:
هاآرتص: امیره هاص به دلیل اقامت غیرقانونی در غزه، علی رغم ممنوعیت اقامت برای روزنامه نگاران توسط پلیس اسراییل بازداشت شد. (۰۲/۱۲/۲۰۰۸)


پی نوشت:
– درمورد نحوه نگارش فارسی نویسنده Amira Hass تردید دارم. جست و جوهایم در این مورد نتیجه نداد. لطفا اگر کسی در این مورد اطلاعاتی دارد، راهنمایی کند.

عنوان این مطلب در ابتدا این بود:

چگونه تجاوزهای اسراییل و دروغهای رسانه ها به حوادث امروز غزه منتهی شد؟

رفتار جنون آمیز مجری تلویزیونی در برنامه زنده مسابقه تلفنی

بدون نظر »


آدلا لوپس، مجری برنامه تلویزیونی مسابقه تلویزونی تلویزیون رومانی، وقتی دید کسی از بینندگان به برنامه تلفن نمی زند شروع به فریاد زدن و شکستن تلفن موجود در استودیو کرد. وی پس از جیغ و داد زدنهای فراوان، تلفن موجود در استودیو را برداشت و در حالی که بالا و پایین می پرید فریاد می زد “من می خوام این تلفن زنگ بخوره! به من زنگ بزنید، همین الان! همین الان!” این تلفن را خرد کرد. ویدئوی دو دقیقه ای زیر که روزنامه تلگراف آن را منتشر کرده است، عکس العملهای عجیب آدلا را در این برنامه نشان می دهد.

پس از این واکنش حیرت آور آدلا، مسوولان خشمگین تلویزیون رومانی بلافاصله آدلا را از کار اخراج کردند.
خانم لوپس که به مدت سه سال در این تلویزیون مشغول به کار بود، درمورد این اتفاق می گوید:

شاید من یک مقداری زیاده روی کردم. اما من واقعا می خواستم یکی به ما زنگ بزنه. فشار زیادی بر روی ما هست که بتونیم بینندگان را به تلفن زدن تشویق کنیم.

شورای نظارت کننده بر تلویزیون رومانی اما این اقدام مجری تلویزیونی را کاری سرگرم کننده تشخیص نداد و وی را به دلیل “نمایش بی دلیل خشونت” معادل تقریبا ۱۱۰۰ پوند جریمه کرد. این شورا همچنین این درجه بندی این برنامه را به X تغییر داد. این درجه بندی تلویزیون رومانی را ملزم به پخش برنامه بعد از ساعت ۱۰ شب می کند.


ببینید:
دیلی میرور: ویدئو

هاآرتص: اسراییل احزاب عرب را از حضور در انتخابات محروم کرد

۱ نظر »

| |

روزنامه اسراییلی هاآرتص در گزارشی که روز ۱۳ ژانویه ۲۰۰۹ از قول اسوشییتد پرس منتشر کرد نوشت کمیته مرکزی انتخابات اسراییل طی حکمی حضور کلیه احزاب عرب اسراییل را در انتخابات پارلمانی ماه آینده ممنوع اعلام کرد. این درحالی است که بر طبق آمار رسمی دولت اسراییل (پی دی اف) در سال ۲۰۰۷ تقریبا یک پنجم جمعیت ۷ میلیونی اسراییل را اعراب تشکیل می دهند. بدین ترتیب بزرگترین اقلیت اسراییل از حضور در پارلمان اسراییل منع می شود. این اتفاق در کشوری رخ می دهد که سالها است خود را به عنوان [تنها] دموکراسی منطقه خاور میانه معرفی کرده است.

این طرح که از سوی دو حزب تندروی دست راستی پیشنهاد شده بود، با حمایت قاطع اعضای کمیته مرکزی انتخابات همراه بود. اکثریت اعضای این کمیته اعتقاد دارند احزاب عرب نه تنها از تروریستها حمایت می کنند، بلکه در مواقعی دست به تحریک آنها می زنند. آنها همچنین اعتقاد دارند که احزاب عرب حتی وجود کشور اسراییل را به رسمیت نمی شناسند.

احزاب عمده عرب این تصمیم را یک رای نژادپرستانه می دانند و می خواهند علیه آن به دادگاه عالی اسراییل شکایت کنند. اقدامی که در آن شانس اندکی برای پیروزی دارند. هرچند روزنامه اورشلیم پست یادآور می شود که در سال ۲۰۰۳ حکم محرومیت حزب بلد از حضور در انتخابات ، از سوی دادگاه عالی اسراییل لغو شد.

نمایندگان عرب این کمیته پیش از رای گیری در حالی که فریاد می زدند این تصمیم یک تصمیم فاشیستی و نژادپرستانه است از این جلسه خارج شدند.

در این زمان بود که نایب رییس جلسه با نماینده احزاب عرب به درگیری فیزیکی پرداخت و این درگیری تا زمانی که یکی از افسران امنیتی آنها را جدا کرد ادامه داشت.

روزنامه نسبتا دست راستی اورشلیم پست در این رابطه می نویسد:

در هفته گذشته سه فراخوان جداگانه مبنی بر ممنوع کردن حزب [عرب] بلد از حضور در انتخابات تسلیم کمیته برگزاری انتخابات شده بود و این تصمیم در واقع پاسخی بود به این درخواستها.

در این مورد مایکل شرر، نویسنده مجله تایم نقطه نظر جالبی دارد. وی در مطلبی که در وبلاگ خود در مجله تایم منتشر کرد، ضمن کنایه زدن به این تصمیم اسراییل یادآور می شود که سالهای طولانی است که اسراییل به داشتن یک دموکراسی و پلورالیزم در منطقه خاور میانه به خود می بالد. وی این جمله را در وب سایت وزارت خارجه اسراییل یادآور می شود که:

در بسیاری از کشورهای عربی و ایران، حقوق اقلیت نادیده گرفته می شود. در حالی که اقلیت در اسراییل طبق قانون حقوقی برابر با همه ی مردم دارند. اقلیت اسراییلی از حقوق برابر قضایی نیز برخوردار هستند. این اقلیت حتی اجازه دارند که نماینده ی خود را به کنیسه [مجلس اسراییل] بفرستند.

وی با در کنار هم قرار دادن آن چه اسراییل ادعا می کند، و آن چه در عمل با این تصمیم دیده می شود، قضاوت را به عهده خواننده می گذارد.


ببینید:

هاآرتص: اسراییل حضور احزاب عرب را در انتخابات ماه آینده غیرقانونی اعلام کرد (۱۲/۰۱/۲۰۰۹)
اورشلیم پست: کمیته انتخابات احزاب عرب را از خضور در انتخابات محروم کرد (۱۲/۰۱/۲۰۰۹)
تایم: احزاب عرب از حضور در انتخابات اسراییل محروم شدند (۱۲/۰۱/۲۰۰۹)
وزارت خارجه اسراییل: مردمانی آزاد در سرزمین ما، دموکراسی در خاور میانه
اداره آمار و ارقام دولت اسراییل (پی دی اف): جمعیت اسراییل و جمعیت اعراب اسراییل

Simplified Theme by Nokia Theme transform by TowFriend | Powered by Wordpress | Aviva Web Directory
XHTML CSS RSS