روزنامه ی بریتانیایی تایمز یک ماه پیش با انتشار تصاویر نامه ای به امضای فردی به نام محسن فخری زاده، ادعا کرده بود ایران در پی دستیابی به ماشه ی سلاح هسته ای است. آقای فخری زاده همان کسی است که مدتی پیش اعلام شد لپ تاپ حاوی اطلاعات سری وی ناپدید شده است.
این خبر از این حیث قابل اهمیت است که نشان می دهد ایران به تکنولوژی ساخت سلاح هسته ای دست یافته است و اکنون به دنبال ماشه ی فعال ساز آن است. با توجه به این نکته که این افشاگری توسط روزنامه ی معتبر تایمز انجام شده بود، باور آن نیز آسان به نظر می رسید.
وقتی خبر را خواندم آن را چندان جدی نگرفتم و فکر می کردم نه کسی در پی اثباتش برمی آید و نه کسی انکارش می کند. چون اعتقاد دارم چنین مطالبی هر چند وقت یک بار منتشر می شوند و هدفشان فقط زنده نگه داشتن عنصر ترس در افکار عمومی غرب است تا در زمان مقتضی به کار بیاید. همان سیاست ترس (Politics of Fear) که در برابر افغانستان و عراق پیاده شد.
اما وقتی استقبال روزنامه ها و وب سایتهای خبری دیگر از این افشاگری را دیدم تعجب کردم. تقریبا تمامی وب سایتهای خبری معتبر و روزنامه ها به پوشش خبری این خبر که تنها و تنها روزنامه ی تایمز منتشر کرده بود پرداختند و آن را به عنوان یک خبر غیر قابل انکار پوشش دادند. میزگردهای زیادی هم در تلویزیونهای معتبر غربی به این خبر اختصاص یافت و همگی با چنان قطعیتی از این خبر صحبت می کردند که گویا بمب اتمی ایران آماده ی شلیک است. به عنوان نمونه به مطالب زیر نگاه بیندازید:
اما دو هفته زمان کافی بود تا دروغ بودن این خبر آشکار شود. فیلیپ جرالدی، افسر سابق CIA در تاریخ ۲۸ دسامبر در وب سایت IPS اعلام کرد منابع اطلاعاتی وی نتیجه گرفته اند، این مدارک تقلبی بوده اند. جرالدی سپس اضافه کرد: «رسانه های روپرت مورداک اطلاعات غلط زیادی را از قول دولتهای اسراییل و گاهی بریتانیا منتشر می کنند» وی اسراییل را متهم اول برای دستکاری این مدارک تقلبی می داند. چرا که این مدارک نه دارای مهر محرمانه بودند و نه اصالتشان قابل اثبات بود و تقلبی بودنشان کاملا واضح است.
در خبر تکمیلی که چند روز پیش منتشر شد، نویسنده ی روزنامه ی تایمز می گوید بر خلاف ادعاهای پیشین مدارک منتشر شده توسط این روزنامه، نه تنها فتوکپی مدارک ادعایی نبودند، بلکه دوباره از روی آنها تایپ شده بودند و پس از دستکاری جرح و تعدیل در روزنامه به چاپ رسیدند.
حتما شما هم مثل من انتظار داشتید، تکذیب این خبر که توسط فردی حقیقی و با سابقه ی اطلاعاتی در CIA صورت گرفته بود لااقل به اندازه ی خود خبر که از قول منابع ناشناس منتشر شده بود در رسانه ها بازتاب پیدا کند! اما هرگز چنین اتفاقی نیفتاد و رسانه های خبری تصمیم گرفتند تنها با سکوت از کنار این تکذیب عبور کنند. با جست و جوی ساده ای در گوگل خواهید دید که هیچ یک از رسانه های معتبر این خبر را منتشر نکرده است و همه ی آنها تنها به ادعای تقلبی بودن این مدارک از جانب احمدی نژاد پرداخته اند.
هرچند از پوشش گسترده ی خبر دروغ تایمز در رسانه های غربی تعجب کردم، اما از سکوت آنها در قبال افشای کذب بودن این خبر تعجب نکردم. چرا که سیاست «ترس از ایران» سیاست موثری است که هنوز به عنوان کارت برنده در زیر میز قرار دارد.
نگاهی به نظرهای پرطرفدار مردم در پای خبر تایمز موثر بودن تاکتیک ترس را به روشنی نشان می دهد:
– چطور هنوز کسانی هستند که باور ندارند ایران می خواد بمب بسازه؟
– اگر امریکا به ژاپن حمله ی اتمی نکرده بود، الان پدر من و پدر و مادر خیلی از شماها زنده نبود (در تایید حمله ی اتمی به ایران)
– به نظر می آد حمله ی اسراییل به ایران ( با یا بدون اجازه ی سازمان ملل ضروریه)
– آیا اسراییل هیچ راه حل دیگری برای بقا به جز از راه حمله به ایران داره؟
جالب اینجا است که در یک ماه اخیر این دومین خبر غیر دقیقی است که توسط رسانه های معتبر بریتانیا منتشر و سپس تکذیب می شود. هفته ی پیش رویترز از قول مقامات دولت بریتانیا ادعای گاردین درمورد دست داشتن ایران و سپاه در گروگانگیری شهروندان این کشور را تکذیب کرد.
ببینید:
گزارش ویدیویی وب سایت Current
ما دقیقا وسط جنگ رسانه ای قرارداریم.جنگ به همون مقیاسها که قدیمها درگیرش بودیم.فقط مساله اینه که مهماتی توش بکار نمیره.قدیم می جنگیدیم تا روحیه مون ضعیف بشه و الان بروش دیگه اینکار رو میکنند.
موافقم. البته من ترجیح می دم به جای واژه ی جنگ از واژه ی رقابت استفاده کنم.
[…] […]